دوشنبه 7 عقرب 1403 برابر با Monday, 28 October , 2024
حزب عدالت و آزادی افغانستان

Justice and Freedom Party of Afghanistan

این گزارش که توسط دو تن از پژوهشگران برجسته آمریکایی «رجینا پائولوس» و «تیموتی فرانکلین» تهیه شده است از جامعه بین المللی خواسته است تا به بحران انسانی و نسل‌کشی که از دهه‌ها قبل دامنگیر مردم هزاره افغانستان شده است، رسیدگی کنند و نسل کشی این جامعه متفاوت قومی و مذهبی در افغانستان را به رسمیت بشناسند.

کمیته حقوق بین الملل کانون وکلای دادگستری ایالات متحده ضمن ارائه یک گزارش جامع از فرایند نسل کشی هزاره‌ها در افغانستان، خواستار به رسمیت‌شناسی این نسل کشی شدند.

این گزارش که توسط دو تن از پژوهشگران برجسته آمریکایی «رجینا پائولوس» و «تیموتی فرانکلین» تهیه شده است از جامعه بین المللی خواسته است تا به بحران انسانی و نسل‌کشی که از دهه‌ها قبل دامنگیر مردم هزاره افغانستان شده است، رسیدگی کنند و نسل کشی این جامعه متفاوت قومی و مذهبی در افغانستان را به رسمیت بشناسند.

«رجینا پائولوس» وکیل حقوق جزای بین‌الملل در کانون وکلای امریکا و «تیموتی فرانکلین»، یکی از روسای کمیته حقوق جزای بین‌الملل هستند عنوان گزارش را «شیشه شکسته در قاب شکسته؛ به رسمیت‌شناسی جنایات علیه هزاره‌های افغانستان» نهاده اند که به تازگی در وب‌سایت کانون وکلای دادگستری ایالات متحده آمریکا (ABA/ American Bar Association) منتشر شده است.

اهداف گزارش

نویسندگان این گزارش اهداف خود را از ارائه این تحقیق چهار موضوع ذکر کرده اند:

الف- به رسمیت‌شناختن نسل کشی هزاره‌ها توسط وزارت خارجه ایالات متحده و جامعه بین المللی،

ب- تشویق کانون وکلای دادگستری ایالات متحده به مستندسازی نسل کشی هزاره‌ها در همکاری با وکلای هزاره،

ج- درخواست از جامعه بین‌المللی برای توقف جنایات و مجازات مرتکبان این جنایات مطابق معاهدات بین‌المللی و میکانیزم‌های اجرایی مانند دادگاه کیفری بین‌المللی یا صلاحیت جهانی،

د- درخواست از کانون وکلای دادگستری ایالات متحده برای توسعه سیاست پیشگیری از قساوت جمعی.

نسل کشی هزاره‌ها و شاخصه‌های نسل کشی

در گزارش به مشخصه‌های نسل‌کشی نیز اشاره شده و بر اساس این شاخص‌ها، جنایات انجام یافته علیه هزاره‌ها در افغانستان از مصادیق نسل‌ کشی دانسته شده است. در این مورد به ده شاخصه اصلی پدیده نسل کشی اشاره شده است که توسط دکتر «اسانتن ه. گریگوری» ارائه شده است. این ده مرحله عبارتند از: «طبقه‌بندی»، «نمادسازی»، «تبعیض‌»، «انسانیت‌زدایی»، «سازمان‌دهی»، قطبی‌سازی»، «آماده‌سازی»، «آزاردهی»، «نابودسازی» و «انکار».

با توجه به این ویژگی‌ها که به نحوی استانداردهای نسل کشی به حساب می‌آید، جنایات صورت گرفته علیه هزاره‌ها در افغانستان از تمام این مراحل و شاخص‌ها برخوردار است. اگرچه در گزارش تذکر یافته است که لازم نیست که این شاخص‌ها به صورت خطی در هر نسل کشی وجود داشته باشد. اما به گفته این محققان تا پیش از سال 2003 که افغانستان رسما به معاهده دادگاه کیفری بین المللی رم پیوسته است، تمام شاخصه‌های نسل‌کشی در مورد جنایت علیه هزاره‌ها وجود داشته است.

از همین رو در این گزارش به سه نمونه برجسته «کشتار عبدالرحمان خان»، «جنایت افشار در زمان حکومت مجاهدین» و «کشتار مزار شریف توسط طالبان» اشاره شده است که به مثابه جنایات رسمی و دولتی و از مصادیق روشن نسل‌کشی به حساب می‌آیند.

نسل کشی هزاره‌ها توسط عبدالرحمان خان

این گزارش نقطه عزیمت نسل کشی هزاره‌ها را از دوره امارت عبدالرحمان خان می‌داند و تصریح می‌کند که: «عبدالرحمن خان به عنوان یک حاکم پشتون از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۱ نزدیک به ۶۰ درصد هزاره‌ها را قتل‌عام کرد، به بردگی گرفت و وادار به مهاجرت به کشورهای ایران، پاکستان، هند و کشورهای آسیای میانه کرد.»

در گزارش هم‌چنین آمده است که عبدالرحمان خان، هزاره‌ها را به عنوان «کافر» طبقه‌بندی کرد و با تجاوز و کشتار، هزاره‌جات را از ساکنان اصلی آن تخیله کرد و فرمان‌های رسمی و سلطنتی مبنی بر غصب سرزمین، گسترش حضور کوچی‌ها با هدف چرای مواشی، تبعیض و انسانیت‌زدایی از هزاره‌ها، صادر کرد.

قتل عام افشار

بر اساس این گزارش در درگیری مسلحانه که از سال 1992 تا 1993، در کابل میان جناح‌های مجاهدین صورت گرفت در منطقه افشار قتل عامی صورت گرفت که می‌تواند از مصادیق نسل کشی باشد. به گفته دیده‌بان حقوق بشر در این مورد شواهد قطعی وجود دارد که مردم عادی در این قضیه به صورت عمومی قتل عام شدند و اجساد شان در چاه‌ها انداخته شدند. در گزارش آمده است که در این قضیه هزاره‌ها صرفا به دلیل قومیت شان مورد تجاوز، شکنجه،آدم‌ربایی، غارت و کشتار بی‌رحمانه قرار گرفتند.

قتل عام مزارشریف

در گزارش آمده است که در ماه آگست سال 1998 وقتی طالبان شهر مزارشریف را تصرف کردند از مجاری مختلف اعلام کردند که هزاره‌ها را به دلیل حملات شان بر نیروهای طالبان مجازات خواهند کرد. در حالی که چنین حملاتی از سوی هزاره‌ها بر طالبان رد شده است. طالبان پس از ورود به شهر مزار شریف مردم هزاره را به دلیل قومیت و مذهب شان مورد کشتار وحشیانه و سیستماتیک قرار دادند و بر هیچ کسی رحم نکردند.

دیده بان حقوق بشر گزارش مستندی از کشتار مزار شریف ارائه کرده است که طبق این گزارش، نیروهای طالبان پس از تسلط بر مزارشریف، بین دو تا پنج هزار غیرنظامی هزاره را کشتند. این کشتار در رسانه‌های بین الملی نیز بازتاب گسترده‌ای داشته است.

کشتار یکاولنگ

در هشتم جنوری سال 2001 طالبان در ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان نیز دست به یک کشتار دسته‌جمعی زدند و 300 تن مرد غیر نظامی را پس از جمع آوری در یک مکان در منطقه «نَیَک» در پیش چشمان عموم مردم به جوخه بستند و تیرباران کردند. هم‌چنین در همین زمان در مکان‌های مختلفی چون شفاخانه نیک و دیگر مناطق این ولسوالی اجساد مردم غیر نظامی که توسط نیروهای طالبان به قتل رسیده بودند پیدا شدند.

تخریب بت‌های بامیان و گورهای دسته‌جمعی در فیبریوری سال 2001 رهبر طالبان دستوری صادر کرد مبنی بر این که تمام آثار غیر اسلامی از افغانستان باید محو شود. بر همین اساس طالبان مجسمه‌های بوداها در بامیان را تخریب کردند. این کار به دلیل محویت هویت هزاره‌ها و تاریخ آن‌ها صورت گرفت. زیرا هزاره‌ها از وجود این آثار تاریخی و باستانی روایت خاص خود را دارند.

در بامیان نه تنها بت‌ها تخریب گردیدند بلکه بعد گورهای دسته‌جمعی نیز از نزدیکی این مجسمه‌ها پیدا شد که نشان می‌داد تعدادی از انسان‌ها به صورت دسته جمعی کشته شده اند و یا در برخی موارد آثار خفگی نیز بر بدن شان دیده شد. تمام این موارد این نشان می‌ هند که طالبان در هر جایی حاکمیت داشته اند دست به قتل‌عام و کشتارهای عمومی و در نهایت دست به نسل‌کشی زده اند.

به همین ترتیب گورهای دسته جمعی مشابه در برخی از ولایات دیگر از جمله در مزار شریف و سر پل در شمال افغانستان نیز پیدا شد که نشان می‌دهد در زمان طالبان این جنایات صورت گرفته است. در برخی از نمونه‌ها کشته شدگان شامل کودکان، زنان و افراد مسن هم می شده است. در برخی موارد قربانیان سر بریده شده اند.

تداوم نسل کشی هزاره‌ها در بیست سال اخیر

در این تحقیق هم‌چنین اشاره شده است که نسل‌کشی یا کشتار هدفمند هزاره‌ها در زمان جمهوریت و بیست سال اخیر نیز ادامه یافته است. بر اساس این گزارش از ماه سرطان ۱۳۸۱ تا سقوط کابل به دست طالبان در ماه اسد ۱۴۰۰، دست‌کم ۲۴۹ مورد کشتار هزاره‌ها ثبت شده است.

تداوم کشتار هزاره‌ها در زمان حکومت دوباره طالبان

بر اساس تحقیق این دو پژوهشگر آمریکایی با روی کار آمدن دو باره طالبان در سال 2021 سیاست عبدالرحمان خان مبنی بر کوچ اجباری هزاره‌ها از سرزمین اصلی شان از سر گرفته شد و طی نزدیک به سه سال گذشته هزاران نفر از هزاره‌ها در هلمند، کابل، میدان‌وردک، دایکندی و بلخ وادار به ترک‌های خانه‌های‌شان شده اند.

بر پایه این گزارش تحقیقی، در سال اول حکومت طالبان (۲۰۲۱) بیش از ۲۵۰۰ خانواده هزاره مجبور شدند که خانه‌های خود را ترک کنند.

طبق این گزارش، قتل‌عام، اختطاف و بمبگذاری در مناطق هزاره‌نشین ادامه یافته است. این تحقیق کشتار هدفمند هزاره‌ها توسط شاخه خراسان داعش را «مصداق برجسته جنایت علیه هزاره‌ها» دانسته است.

انفجار مرگبار در ۲۰ حمل ۱۴۰۰،‌ انفجار مرگبار دیگر در مرکز آموزشی کاج در ماه سنبله ۱۴۰۱، که جان ۵۴ دانش‌آموز دختر را گرفت، به عنوان نمونه‌های برجسته تداوم کشتار هزاره‌ها در حاکمیت مجدد طالبان دانسته شده است.
نویسندگان این تحقیق همچنین به تبعیض، پیگرد و بازداشت زنان و دختران هزاره توسط طالبان در کابل، دایکندی و بامیان اشاره کرده است.

مسئولیت جامعه بین‌ المللی

نویسندگان این تحقیق خواستار اقدام فوری جامعه بین‌المللی برای بررسی وضعیت کنونی هزاره‌ها و جلوگیری از فجایع بیشتر علیه آنها شده‌اند.
این دو حقوقدان برجسته امریکایی تاکید کردند که جامعه جهانی برای جلوگیری از کشتار هزاره‌ها باید اقدامی شبیه آنچه برای جلوگیری از قتل‌عام در سودان، کمبودیا و ایالت روهینگیا در میانمار صورت گرفت، روی دست گیرد.

نتیجه‌گیری

نویسندگان این گزارش تحقیقی در جهت رسیدگی به وضعیت هزاره‌ها و بحران حقوق بشری آن‌ها به طور جدی از کانون وکلای دادگستری ایالات متحده (ABA) خواسته است که در مورد نسل‌کشی هزاره‌ها اقدام کند و جامعه بین المللی را وادار به مداخله کند تا این نسل کشی توقف یابد. گزارشگران تذکر داده اند که این نهاد قبلا در مواردی چون نسل کشی در سودان جنوبی، کامبوج و روهنیگیا مداخله کرده است که تاثیرات مثبتی در توقف نسل کشی در موارد یادشده داشته است و همین کار باید در مورد افغانستان و نسل‌کشی هزاره‌ها نیز صورت گیرد.

نویسندگان سه خواست را به ترتیب زیر مطرح کرده اند که هر سه مورد حایز اهمیت و اساسی است:

الف- توقف «نسل‌کشی» هزاره‌ها،

ب- تلاش برای تامین عدالت و پاسخگوساختن عاملان «نسل‌کشی» که باید توسط دادگاه کیفری بین‌المللی کیفری صلاحیت جهانی،

ج- به رسمیت‌شناختن نسل‌کشی هزاره‌ها و تقویت چارچوب‌های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی برای جلوگیری از جنایات جمعی در افغانستان و محافظت از گروه‌های در معرض خطر مانند هزاره‌ها.

اعضای کانون وکلای دادگستری ایالات متحده یادآور شده اند که مردم هزاره با بیش از یک قرن آزار و خشونت در افغانستان توسط حاکمان و رژیم های مختلف روبرو بوده اند. به گفته آنان اعمالی که در این پالیسی تشریح شده است، شواهد محکمی ارائه می دهد که هزاره ها قربانی نسل کشی هستند که نیاز به اقدام فوری دارد. به نظر آنان انجمن وکلای آمریکا و جامعه بین المللی می توانند نقش اساسی در جلب توجه جهانی به این وضعیت وحشتناک و ناامید کننده داشته باشند.

پیوند کوتاه:

https://jfp-af.org/?p=2990

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین عناوین
پر بازدیدترین ها
PHP Code Snippets Powered By : XYZScripts.com