بیانیه علما و طلاب افغانستانی حوزه علمیه قم در رابطه با رفتار ناشایست اداره طالبان با زنان و دختران کابل و سایر ولایات افغانستان
«المُلک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» (فخررازی، تفسیرکبیر ، ج۱۸، ص۴۱۰)
بسمه تعالی
بیانیه شماره ۲
ادارۀ طالبان در ادامۀ سیاستهای زنستیزانه و غیرشرعی خویش، پس از محرومساختنِ زنان از حق تحصیل، کار و آزادی، اینک به بهانۀ حجاب؛ اقدام به تحمیل فرهنگ قبیلۀ و سیاست بادیهنشینی خود نمودهاند و همسو با این سیاست، بانوان عزتمند شهر کابل و برخی ولایات کشور را بازداشت، شکنجه، زندانی و هتک حرمت نمودهاند. این در حالی است که طبق شواهد و بررسیهای صورت گرفته، تمامی دختران و بانوان بازداشت شده، پوششِ مطابق با موازین شرعی، طبق هر دو مذهب حنفی و جعفری (پوشانیدن کامل بدن، جز صورت و دستها) را داشتهاند.
تحمیل پوشش خارج از محدودۀ تعریف شده در شرع مقدس، هدفی جز فروکاستنِ شریعت به فرهنگ قبیلهای ندارد. بر اساس آموزههای دینی، موازین فقهی و التفات به مراحل امر به معروف و نهی از منکر؛ حتی در مواردیکه معیارهای شرعی حجاب از سوی برخی بانوان رعایت نگردد، وظیفه محتسبان در گام نخست ارشاد و رهنمایی با زبان نرم است نه تهدید، توهین، بازداشت و بهویژه، تحقیر زنان یک قوم و پیروان یک مذهب خاص.
بر این اساس، علما و طلاب افغانستانی حوزۀ علمیه قم لازم میدانند نکاتی را در این باره یاد آوری نمایند:
۱. از آنجا که زنان، نصف پیکرۀ جامعه را تشکیل میدهند؛ حذف، طرد، تهدید و نادیده گرفتن آنان با هیچ منطق و معیاری قابل توجیه و پذیرش نیست. به همین دلیل، خزیدن در لاک تفکرات زنستیزانه و دستآویز قرار دادنِ الگوهای زیست بدوی و جاهلانه؛ نه تنها موجب اعتلای دین و آبادانی کشور نمیشود بلکه سبب تنفر بیشتر آموزههای متعالی دین نزد مردم و فروپاشی شیرازهی جامعه نیز میگردد.
اعتلای دین و آبادانی کشور تنها در سایۀ تن دادن به آموزههای عقلانی و حیاتبخش دین، تأمین حقوق عادلانۀ اقشار مختلف جامعه، احترام به کرامت انسانی شهروندان، پرهیز از تفکر قبیلۀ، بدوی و تباهیآفرین، ممکن و میّسر است.
۲. مردم مظلوم افغانستان، بهویژه زنان این کشور، بیش از یک سده است که به صورت مداوم تحت شکنجه، استبداد، طرد و تبعیض قرار دارند و قربانی سیاستهای مداخلهجویانۀ قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای گردیدهاند.
ادارۀ طالبان اگر راست میگویند که مستقل و متعلق به این سرزمین هستند و نه اجیر بیگانگان؛ میتوانند با پرهیز از خشونت و به کارگیری سیاست رأفت، مهربانی و همدلی، صداقت گفتارشان را در میدان عمل نشان دهند؛ به جای نمکسوز کردن زخمهای عمیق و تاریخی مردم ستمدیدۀ افغانستان، با درپیش گرفتن سیاست همپذیری و حفظ حقوق شهروندی تمامی اقوام، اصناف و شهروندان افغانستان مرهمی بر زخمهای دیرین و خونچکان آنها شوند و نه شلّاقی بر پیکر آزرده از ستم و نیمهجان آنان.
۳. تجربۀ تاریخی ثابت کرده است که به کارگیری سیاستحذف و سرکوب، طرد و تبعیض، ایجاد وحشت و خشونت در میان شهروندان، ممکن است چند روزی بقای حکمرانان ستمپیشه را تضمین کند؛ اما سرانجام، خشم مردم و خداوند را در پی خواهد داشت.
سنت تغییر ناپذیر الهی نیز این تجربۀ تاریخی را تایید میکند. بر مبنای آیات الهی نیز مردم حق دارند در برابر ستم و استبداد ایستادگی کنند؛ (أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ/ حج: 39). مردم افغانستان در چند سال اخیر نشان دادهاند که خواهان خشونت نیستند و از دوام آن بیزارند؛ اما سرانجام، سیاستهای سرکوبگرانۀ طالبان مردم را به سوی خشونت سوق خواهند داد.
۴. علما و طلاب افغانستانی حوزه علمیه قم، سیاست اهانتآمیز و شرمآور ادارۀ طالبان در قبال زنان و دختران عزتمند کابل و سایر ولایتها را خلاف شرع و شئون اسلامی، مصالح علیای ملی، نقض قوانین انسانی و بینالملی دانسته و آن را به شدت تقبیح و محکوم مینمایند و ادارۀ طالبان را از ادامۀ چنین رفتارهای غیردینی و ضد انسانی برحذر داشته و تأکید میکنند که بیش از این حیثیت، عزت و غرور مردم افغانستان را بازیچۀ سیاستهای نسجیدۀ خویش نسازند و بهویژه هتک حرمت و غیرت ناموسی آنان را مورد سنجش و آزمایش قرار ندهند.
همچنین از مجامع بین المللی، کمیسیون حقوق بشر، بهویژه حامیان مالی و فکری ادارۀ طالبان میخواهند که بیش از این، نسبت به نقض حقوق بشر و قوانین بین المللی توسط ادارۀ طالبان بی تفاوت و نظارهگر این صحنههای شرمآور نباشند، برای پاسداری از ارزشهای انسانی و قوانین بین المللی احساس مسئولیت و برای جلوگیری از سیاستهای استبدادی این گروه اقدام عملی کنند.