پنج‌شنبه 15 قوس 1403 برابر با Thursday, 5 December , 2024
حزب عدالت و آزادی افغانستان

Justice and Freedom Party of Afghanistan

کمیته‌ی روابط خارجی و توسعه‌ بین‌المللی پارلمان کانادا ضمن انتشار یک گزارش تحقیقی در باره قتل‌عام و آزار و اذیت هزاره‌ها، قتل عام هزاره‌ها در زمان عبدالرحمان را به رسمیت شناخت. در این گزارش که تحت عنوان «پایداری و پیروزی: مبارزه هزاره‌ها در افغانستان» منتشر شده است، قتل  عام هزاره‌ها در زمان عبدالرحمان خان طی سال‌های 1891 تا 1893 میلادی به رسمیت شناخته شده است. این گزارش در سه بخش تنظیم شده است.
کانادا و قتل عام هزاره ها

کمیته‌ی روابط خارجی و توسعه‌ بین‌المللی پارلمان کانادا ضمن انتشار یک گزارش تحقیقی در باره قتل‌عام و آزار و اذیت هزاره‌ها، قتل عام هزاره‌ها در زمان عبدالرحمان را به رسمیت شناخت. در این گزارش که تحت عنوان «پایداری و پیروزی: مبارزه هزاره‌ها در افغانستان» منتشر شده است، قتل  عام هزاره‌ها در زمان عبدالرحمان خان طی سال‌های 1891 تا 1893 میلادی به رسمیت شناخته شده است.

گزارش کمیته فرعی حقوق بشر کمیته روابط خارجی و توسعه بین المللی پارلمان کانادا توسط یک تیم تحقیقاتی متخصص و بر اساس شهادت شماری از محققان و استادان دانشگاه که آگاهی کامل از وضعیت هزاره‌ها دارند تهیه شده است.

در این گزارش هم‌چنین کشتار 62 درصد از جمعیت هزاره‌ها و نابودی تقریبا تمام ساکنان ارزگان مورد تایید قرار گرفته است و گفته شده است که باقیمانده هزاره‌ها پس از قتل عام توسط عبدالرحمان نیز با مصادره زمین، آوارگی و بردگی مواجه شدند.

گزارش دارای یک مقدمه و نتیجه‌گیری و در مجموع در سه بخش کلی تدوین شده است که شامل موارد زیر می‌شود:

بخش اول: معلومات کلی در باره هزاره‌ها

بخش دوم: مبانی آزار و اذیت هزاره‌ها و تداوم آن

بخش سوم: به رسمیت شناختن آزار و اذیت هزاره‌ها

بخش اول: معلومات کلی در باره هزاره‌ها

در این بخش معلومات بسیار کلی و مختصر در باره هزاره‌ها آمده است. در گزارش آمده است که هزاره‌ها عمدتا در مناطق مرکزی افغانستان که به ‌«هزاره‌جات» یاد می‌شود زندگی می‌کنند و تا اواخر قرن نوزده و زمان عبدالرحمان خان به صورت خودمختار زندگی می‌کرده اند.

بر اساس گزارش جمعیت کنونی هزاره‌ها متشکل از هزاره‌های شیعه، سنی، اسماعیلی و جمعیت‌های دیگر که در سراسر افغانستان پراکنده هستند، در حدود هشت تا ده میلیون نفر تخمین زده می‌شود و این میزان جمعیت در حدود یک چهارم کل ساکنان افغانستان را تشکیل می‌دهد.

هم‌چنین بر اساس این گزارش هزاره‌ها در سه کشور افغانستان، ایران و پاکستان پراکنده هستند که مجموع جمعیت آن در این سه کشور حدود چهارده میلیون نفر را تشکیل می‌دهد.

بر اساس مفاد این گزارش، هزاره‌ها از لحاظ نژادی دارای اصالت ترک- مغولی هستند که پیشینه آن بیشتر به مردمان آسیاسی مرکزی می‌رسد و به لحاظ زبانی هزاره‌ها به زبان فارسی دری تکلم می‌کنند

بخش دوم: بخش دوم: مبانی آزار و اذیت هزاره‌ها و تداوم آن

جنگ‌های هزاره‌ها میان سال‌‌های 1891 تا 1893(جنگ عبدالرحمان خان)

عبدالرحمان خان که در سال 1880 کنفدراسیون‌های نسبتا خودمختار را بر محور کشوری به نام افغانستان متحد کرد، هزاره‌ها در برابر آن مقاومت کردند. عبدالرحمان خان در برابر شکستن مقاومت هزاره‌ها نه تنها از ارتش مجهز خود کار گرفت بلکه اقوام و قبایل را نیز به بهانه‌های مذهبی علیه هزاره‌ها شوراند و بسیج کرد. او در ابتدا از عالمان اهل سنت علیه هزاره‌ها فتوا گرفت و سپس اقدام به سرکوب کرد.

بر اساس فتوای عالمانی که در استخدام دولت نیز بودند، هزاره‌ها مستوجب کشته شدن هستند و زنان، دارایی و زمین‌های شان به عنوان پاداش و غنایم میان سربازان و کسانی که دست به کشتار و نابودی هزاره‎‌ها بزنند تقسیم خواهد شد.

بدین ترتیب گزارش سرنوشت نهایی هزاره‌ها در زمان عبدالرحمان خان را به این شکل خلاصه کرده است:

«حدود 62 درصد کل جمعیت هزاره‌ها قتل عام شدند. باقیمانده آن ها یعنی در حدود 400هزار خانوار آواره شدند که بیشتر از 80 درصد آنان نیز جان خویش را از دست دادند. باقیمانده نیز به بردگی گرفته شدند و در بازارهای منطقه خرید و فروش شدند. جغرافیای محل زندگی شان تغییر کرد و زمین‌ها و اموال شان مصادر گردید.»

طبقه‌بندی آزار و اذیت هزاره‌ها

در گزارش شواد زیادی ذکر گردیده است که آزار و  اذیت هزاره‌ها را از مصادیق ‌«نسل‌کشی» که در کنوانسیون نسل‌کشی نشان می‌دهد.

شاهدان تاکید کرده اند که از همان آغاز که عبدالرحمان خان فرمان نابودی هزاره‌ها را صادر کرد، قتل عام و کشتار هزاره‌ها از مصادیق روشن کنوانسیون نسل کشی بوده است و عناصر اصلی نسل‌کشی در فتوایی که از سوی عالمان دین صادر شد نیز دیده می‌شود. زیرا در این فتوا نیز دستور نابودی کل هزاره‌ها صادر شده است. اگرچه تمام هزاره‌ها نابود نگردیدند ولی نزدیک به 62 درصد آنان تنها مورد قتل عام واقع شدند. همین امر کفایت می‌کند که آن را از مصادیق آشکار مواد مربوط به تعریف نسل‌کشی در کنوانسیون مربوطه بدانیم.

علاوه بر قتل‌عام و کشتار دسته‌جمعی، باقیمانده هزاره‌ها با آوارگی، بردگی و ستم‌های تاریخی قرار گرفتند و اموال و دارایی‌ها و اکثر سرزمین‌های شان مورد غصب قرار گرفتند.

هم‌چنین بر اساس گزارش هنوز ترومای کشتار و آزار و اذیت که بیش از یک قرن است هنوز ادامه دارد، بر روح و روان جمعی هزاره‌ها تاثیرات مخرب و ویرانگری گذاشته است.

بنابراین تمام این موارد نشان می‌دهد که عناصر نسل‌کشی در مورد هزاره‌ها به طور کامل صدق می‌کند و آنان مورد نسل‌کشی واقع شده اند. از همین رو کمیته وقوع نسل‌کشی هزاره‌ها را تایید می‌کند و خواستار آن است که 25 سپتامبر به عنوان روز یادبود از کشتار هزاره‌ها نام‌گذاری شود تا از وقایع و حوادث مشابه در آینده جلوگیری گردد.

وضعیت هزاره‌ها پس از بازگشت طالبان در سال 2021

هزاره‌ها از مان عبدالرحمان خان تا زمان بازگشت طالبان در سال 2021 و تا کنون که بیش از یک قرن می‌شود، همواره مورد کشتار و آزار و اذیت قرار گرفته اند. هزاره‌ها در زمان تسلط طالبان در دور اول نیز شاهد کشتارهای دسته‌جمعی بودند که از جمله کشتار در مزارشریف یک نمونه کامل از کشتار دسته جمعی و نسل کشی است.

هم‌چنین نابودی بت‌های بامیان در سال 2001 و نیز کشتارهای پس از آن شواهد انکارناپذیری از تداوم کشتار جمعی و آزار و اذیت هزاره‌ها هستند.

پس از طالبان گروه افراطی داعش خراسان طی چندین حمله مرگ‌بار به کشتار هزاره‌ها پرداخته است که نشان از تداوم کشتار تا زمان کنونی دارد.

علاوه بر کشتار هزاره‌ها پس از بازگشت مجدد طالبان در سال 2021 با انواعی از تبعیض مواجه بوده اند که حذف آنان از تمام ادارات دولتی، حذف نصاب تعلیمی و تحصیلی مربوط به شیعیان از مراکز آموزشی و تحصیلی و وضع محدودیت‌های مذهبی بخشی از این تبعیض بوده است.

با بازگشت طالبان به قدرت، هزاره‌ها همواره با حملات هدفمند، جابجایی اجباری، اعدام‌های غیر قانونی و قساوت‌های دسته جمعی و آوارگی جمعی روبه‌رو بوده اند که در مجموع به یک نسل‌کشی سیستماتیک تبدیل شده است.  تعداد کارمندان دولت هزاره به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. کمک های بین المللی از مناطق هزاره‌نشین به صورت عمدی منحرف شده است و اشتغال هزاره ها در سازمان های بین المللی کاهش یافته است.

تهدیدات امنیتی

پس از باگشت طالبان در سال 2021 تهدیدهای امنیتی علیه هزاره‌ها به طور فزاینده‌ای افزایش یافته است و تا کنون حوادث دردناکی نیز بر آنان واقع شده است ولی هیچکدام تا کنون مورد بازپرسی و تحقیق که منجر به تحقق عدالت شده باشد صورت نگرفته است. در این بخش از نمونه‌های مختلفی از خشونت و کشتار هزاره‌ها ذکر گردیده است که حمله بر مکتب کاج، مسجد امام زمان پل خمری و… بخشی از آن‌ها است.

زنان و ختران هزاره

پس از بازگشت زنان و دختران افغانستان به طور عموم و زنان و دختران هزاره به طور خاص در معرض ستم و تبعیض قرار دارند. زیرا زنان و دختران هزاره در جامعه سنتی افغانستان، متفاوت‌تر از دیگران هستند و در زندگی اجتماعی همواره آزادتر بوده اند. آنان نه تنها به لحاظ آزادی‌های اجتماعی بلکه از نظر ذهنی و فکری و هم‌چنین از نظر نحوه لباس پوشیدن و رفتارهای اجتماعی نیز متفاوت هستند. به همین خاطر همواره در معرض خشونت بیشتر و محدودیت‌های بیشتر از سوی طالبان قرار داشته اند. طبیعی است که نگاه به شدت مذهبی و افراطی طالبان این امر را دوچندان می‌کند. چون طالبان فکر می‌کنند که زنان و دختران هزاره بیش از دیگران خطوط قرمز  آنان را نادیده می‌گیرند و بیش از دیگران مخالف طرز فکر و سلوک اجتماعی طالبان هستند. این امر سبب می‌شود که زنان و دختران هزاره بیش از دیگر زنان و دختران در معرض تهدید باشند.

تاثیرات نهادی

بر اساس یافته‌های گزارش، طالبان پس از بازگشت مجدد نهادهایی را که شیعیان و هزاره‌ها در آن‌ها حضور فعال‌داشته اند، بیش از همه با محدودیت مواجه کرده اند. به عنوان مثال طالبان نهادهای قضایی و آموزشی را تقریبا از حضور هزاره‌ها به خصوص در مناطقی که بیشترین ساکنان آن‌ها هزاره‌ها و شیعه‌ها هستند، خالی کرده اند و هم‌چنین مواد قضایی و آموزشی شیعه‌ها را در این نهادها به کلی ممنوع کرده اند.

شاید مهم‌ترین دلیل این امر که چرا نهادهای عدلی را از هزاره‌ها و شیعیان پاک کرده اند این باشد که معمولا قضایای خشونت علیه هزاره‌ها و مساله غصب زمین در این نهادها بررسی می‌شود و طالبان هراس دارند که در این نهادها هزاراه‌ها حضور داشته باشند تا مبادا قضایا برخلاف میل شان بررسی و فیصله شوند.

کوچ و جابجایی اجباری

یکی از مواردی که پس از بازگشت طالبان در سال 2021 هزاره‌ها با آن مواجه بوده اند، کوچ و جابجایی اجباری بوده است. این امر در  ادامه غصب سرزمین هزاره‌ها و تغییر جغرافیایی در مناطق هزاره‌نشین بوده است. شاهدان به کمیته تحقیق گفته اند که پس از بازگشت طالبان هزاران تن از مردم هزاره مجبور شده اند تا خانه و زندگی شان را ترک کنند و دست به مهاجرت ناخواسته بزنند.

محدودیت دسترسی به کمک‌های خارجی

شاهدان به کمیته تحقیق گفته اند که پس از بازگشت طالبان اکثر کمک‌های بین المللی که باید در مناطق هزاره‌نشین توزیع گردد، به مناطق دیگر فرستاده می‌شود و این امر تحت فشار طالبان بر سازمان‌ها و تهدید آن‌ها بر ممنوعیت روند توزیع کمک‌ها صورت می‌گیرد.

شاهدان هم‌چنین گفته اند که عدم حضور هزاره‌ها در مناصب بلند دولتی و هم‌چنین کاهش چشمگیر آنان از حضور در موسسات بین المللی سبب شده است تا روند محرومیت هزاره‌ها از کمک‌های بین المللی به سهولت صورت گیرد و هرگونه تخلف هم‌چنان پنهان بماند.

خطر تداوم جنایات جمعی

بر اساس یافته‌های گزارش این خطر وجود دارد که هزاره‌ها در معرض جنایات جمعی مشابه با زمان عبدالرحمان قرار گیرند و هم‌چنین با این تهدید مواجه باشند.

پس از بازگشت طالبان هزاره‌ها شاهد حملات سیستماتیک به عبادتگاه ها، شفاخانه ها، مراکز آموزشی و شخصیت های فرهنگی و مذهبی شان، هم‌چنین انزوای گسترده، آزار و اذیت سیاسی و کوچ اجباری از سرزمین‌های آبایی اجدادی خویش بوده اند.

این موارد نشانه‌های روشن از بازگشت عصر عبدالرحمان خانی برای هزاره‌ها است و همه از آن هراس دارند.

بخش سوم: به رسمیت شناختن آزار و اذیت هزاره‌ها

بر اساس یافته‌های گزارش و تاکید شاهدان بر آن، هزاره‌ها علاوه بر این که متحمل کشتارهای جمعی و آزار و اذیت بسیار شده اند، همواره با نوعی «سکوت سیستماتیک» نیز مواجه بوده اند. مراد از سکوت سیستماتیک همان بایکوت و کتمان هویت هزاره‌ها است که در طی بیش از یک قرن همواره یکی از پالیسی‌های دستگاه سرکوب و تبعیض در افغانستان بوده است.

به باور تهیه کنندگان گزارش و هم‌چنین شاهدان، اکنون به رسمیت شناسی آزار و اذیت هزاره‌ها و یا احتمالا به رسمیت شناختن  نسل‌کشی هزاره‌ها می‌تواند  آنان را از این سکوت سیستماتیک نجات دهد و در معرض قضاوت جهان قرار دهد. این امر می‌تواند در نهایت زمینه حمایت‌های بین المللی از هزاره‌ها را در پذیرش روندهای مهاجرتی کمک کند و منجر به نجات آنان از روند تاریخی نسل‌کشی شود.

بهبود اسکان مجدد هزاره‌ها

بر اساس یافته‌های گزارش ، هزاره‌ها هم‌چنان در معرض نسل کشی مشابه آنچه در عصر عبدالرحمان خان اتفاق افتاد، قرار دارند. بنابراین ترس از بازگشت نسل‌کشی و جنایات جمعی در باره هزاره‌ها، یک نگرانی جدی است و این امر می تواند یک تهدید جدی باشد.

بر همین اساس به رسمیت شناسی نسل‌کشی هزاره‌ها می‌تواند بر روند پذیرش آنان از سوی کشورهای مهاجرپذیر تاثیر بگذارد و بر حفاظت از آنان موثر واقع شود. به باور اکثر شاهدان که کمیته تحقیق از آنان شنیده است هزاره‌ها با این که با جدی‌ترین و بیشترین خطر در افغانستان مواجه هستند، اما کمترین پذیرش شدگان را در میان جامعه مهاجر و دیاسپورای افغانستان داشته اند.

بر اساس یافته‌های گزارش و شهادت شاهدان تا کنون درک درستی از وضعیت افغانستان به خصوص وضعیت هزاره‌ها در میان کشورهای مهاجرپذیر و نیز نهادهای حامی مهاجران به خصوص کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد وجود ندارد و شاید هم درک نادرست و معکوس نسبت به وضعیت هزاره‌ها وجود داشته باشد. زیرا در افغانستان به خصوص پس از بازگشت طالبان حتی کارمندان نهادهایی چون یوناما که گزارش دهنده اصلی به نهادها و کشورهای مهاجرپذیر هستند تحت فشار این گروه و دارای قومیت‌های خاص استخدام شده اند. این روندهای نادرست در نهایت به سرنوشت مهاجران هزاره تاثیر منفی و معکوس داشته است.

برخی از شاهدان پیشنهاد کرده اند که پذیرش هزاره‌ها به طور خاص به خصوص در کشورهایی چون پاکستان و ایران که مهاجرین در این دو کشور تحت فشار قرار گرفته اند، از سوی کشورهایی چون کانادا در اولویت قرار گیرند. این تجربه به گفته یکی از کارشناسان مهاجرت در باره اوکراینی‌ها پس از جنگ این کشور با روسیه نتایج مثبت و خوبی داشته است که در مورد هزاره‌ها نیز به کار گرفته شود.

نتیجه‌گیری

به باور تهیه کنندگان گزارش کمیته روابط خارجی پارلمان کشور کانادا، سرنوشت هزاره‌ها در افغانستان داستانی از مقاومت آرام و غلبه بر آزار و اذیت برای بازسازی یک جامعه انسانی در مواجهه با دشواری‌ها است. بنابراین جامعه هزاره‌ها یکی از جوامعی است که شایسته شنیده شدن و دریافت حمایت و شناسایی بین المللی است.

کمیته فرعی حقوق بشر کمیته روابط خارجی پارلمان کانادا با دقت به سخنان شاهدانی که در این تحقیق شرکت کردند و شواهد قانع کننده ای از آزار و اذیت تاریخی هزاره ها در اواخر قرن نوزدهم ارائه کردند گوش داده است. شهادت افراد شرکت کننده در این تحقیق در مورد نسل کشی هزاره‌ها بین سال‌های 1891-1893 درک جامعی از وضعیت هزاره‌ها به وجود آورده است و این دریافت را در پی داشته است که چگونه سکوت پیرامون نسل‌کشی هزاره‌ها منجر به آزار و اذیت فعلی آنها گردیده است. شاهدان همچنین به طور آشکار آسیب‌پذیری امروز هزاره‌ها در افغانستان را به تصویر کشیدند و این که آنان چگونه با تهدیدهای دائمی از سوی گروه‌هایی چون طالبان، داعش خراسان و سایر گروه های تروریستی روبرو هستند. با وجود این، هزاره‌ها حتی در میان حملات تروریستی بر مدارس، عبادتگاه‌ها، شفاخانه‌ها و باشگاه‌های ورزشی شان مقاومت می‌کنند.

کمیته فرعی حقوق بشر کمیته روابط خارجی پارلمان کانادا قتل عام جمعی هزاره‌ها در دوران عبدالرحمن خان را از سال 1891 تا 1893 به رسمیت می‌شناسد و آزار و اذیت امروزی را که جامعه هزاره با آن مواجه است تصدیق می‌کند. بر این اساس، این گزارش نه تنها به منظور شناخت رنج گذشته هزاره‌ها، بلکه برای کمک به محافظت از آینده آنها خواستار آن است که 25 سپتامبر به عنوان روز یادآوری کشتار هزاره‌ها در سال‌های 1891 تا 1893 نام‌گذاری شود.

کمیته در پایان گزارش خود ضمن قدردانی از شاهدان و مشارکت آنان در این تحقیق، آرزو کرده است هزاره‌های افغانستان در آینده بتوانند بدون آزار و اذیت و ترس زندگی کنند.

منبع: نشریه راه عدالت، شماره ۱۵

پیوند کوتاه:

https://jfp-af.org/?p=3862

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین عناوین
پر بازدیدترین ها
PHP Code Snippets Powered By : XYZScripts.com