پنج‌شنبه 15 قوس 1403 برابر با Thursday, 5 December , 2024
حزب عدالت و آزادی افغانستان

Justice and Freedom Party of Afghanistan

نشست اخیر دوحه از منظرهای متفاوت قابل ارزیابی و تحلیل است. از اینکه قضیه افغانستان بار دیگر به یک موضوع محوری و مهم بین المللی تبدیل می‌شود، بنفسه روزنه‌ای برای امیدواری است.
اعضای طالبان

کنفرانس دوحه در یک نگاه با حضور نمایندگان ۲۵ کشور به شمول هرپنج عضو دايم شورای امنیت، کشورهای مهم منطقه، سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه اروپا و با میزبانی و ریاست انتونیو گوترش سرمنشی سازمان ملل متحد درپشت درهای بسته و بدور از دید رسانه ها برگزار گردید.

هدف این اجلاس تقویت همکاریهای بین المللی پیرامون موضوعات کلیدی چون: حقوق بشر به ویژه حقوق زنان، حکومت فراگیر، مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر اعلام شد.

نشست اخیر دوحه از منظرهای متفاوت قابل ارزیابی و تحلیل است. از اینکه قضیه افغانستان بار دیگر به یک موضوع محوری و مهم بین المللی تبدیل می‌شود بنفسه روزنه‌ای برای امیدواری است. این امر می‌تواند در جای خودش بسیار مثبت ارزیابی شود. چون بعد از فروپاشی جمهوریت، افغانستان در واقع از محور توجه جامعه جهانی حذف شده بود و نگاه جهان تنها بر کمک‌های بشری و امور فرعی دیگر تمرکز یافته بود و همین مدعیات درجه دوم بود که جهان را هر از گاهی متوجه افغانستان می‌ساخت.

جنبه دیگر نشست که بازهم به نفع کشور و مصالح مردم افغانستان بود، تاکید بر عدم شناسایی رژیم طالبانی است. و این امر تاکید مکرر جامعه جهانی بر فقدان ظرفیت حکومتداری خوب درساختار گروه طالبان است و به صراحت بر فقدان مشروعیت ملی و بین المللی این گروه صحه می‌گذارد . تاکید بر عدم شناسایی طالبان مبین این نکته بود که قضیه به رسمیت شناختن حکومت‌ها مبتنی بر شرایط و ارز‌شهایی است که گروه حاکم بر افعانستان از بنیاد فاقد صلاحیت برپایی یک حکومت مشروع و ارزش‌های جهان‌شمول است. پاسخگو بودن در قبال نقض حقوق بشر و تخلف از مفاد معاهدات بین المللی که حکومت‌های قبلی افغانستان به آنها پیوسته اند، از جمله همین شرایط است.

نکته مهم‌تر که در اجلاس بر آن تاکید گردید یافتن راه حل سیاسی برای بحران کشور بود. این نکته نیز می‌تواند به عنوان یک نتیجه ارزشمند اجلاس مذکور ارزیابی شود. در گذشته تنها برخی از کشورها به حل سیاسی توجه و تاکید داشتند. اما در این اجلاس این موضوع برای اولین بار محور اتفاق همه کشورها بود. تأکید بر یافتن یک راه حل سیاسی به معنای این است که همه دولت‌ها و سازمان‌های تأثیرگذار می‌باید همه جوانب قضیه را به پذیرفتن همدیگر و اعتراف به واقعیت همه اطراف منازعه و قبول اصل مذاکره و گفت‌وگوی ملی به مثابه تنها راه رسیدن به صلح پایدار ترغیب می‌کردند. این امر می‌تواند بستر تشکیل یک دولت فراگیر ملی را که مورد قبول مردم و منطقه و جامعه جهانی باشد، تدارک نماید.

اعلام خطر از مبدل شدن مجدد افغانستان به لانه افراطی‌گری و تروریسم، موضع ارزشمند و به موقع منطقه و جهان در اجلاس بود. اشتراک کنندکان اجلاس به طور متحد و یک صدا نسبت به رفتار حمایت‌گرانه از تروریسم و ازعواقب وخیم آن به رهبری طالبان هشدار دادند. البته اگر گوشی برای شنیدن باشد. چیزی که فعلا چندان متصور نیست.

نتیجه مثبت دیگر اجلاس دوحه هشدار سازمان ملل متحد نسبت به وخامت وضعیت بشری در افغانستان بود. اینکه بیشتر از ۹۷٪ مردم تحت تأثیر فقر شدید قراردارند و نیازمند امدادهای عاجل اند، می‌تواند نهادهای بین المللی و مسئول را بیش از پیش متوجه آثار فاجعه‌آمیز وضعیت سازد و به صورت ضمنی استیلای امارت به شیوه« قهر و غلبه» را عامل اصلی این فاجعه در انظار داخلی و جهانی نشان دهد.

تأکید بر حمایت از اصل برابری شهروندان و رعایت حقوق بشر به ویژه حقوق بانوان از دیگر نکات مفید نشست دوحه بود که پیام صریح جهان را به رهبری طالبان فرستاد. جهان یکبار دیگرقاطعانه و یک صدا درحمایت از حقوق زنان و بر ایستادگی دربرابر سیاست‌های مبتنی برتبعیض و ستم طالبان تاکید نمود.

به موازات این نکات ارزشمند اجلاس دوحه، برخی جنبه‌های منفی را نیز می‌توان درآن مشاهده کرد. تأکید بر اصل تعامل با گروه حاکم از جنبه‌های منفی و مضر نشست دوحه بود. زیرا تعامل با طالبان که می‌تواند به تدریج بسترساز به رسمیت شناختن آن گردد ،بیشتر براین فرض مبتنی است که این شیوه می‌تواند رفتار طالبان را تغییر دهد، درحالیکه این پندار از بنیاد غلط است و ماهیت امارت فی الواقع یک ساختار ایدئولوژیک، انعطاف‌ناپذیر، ضد دمکراتیک، سرکوبگر و غیر قابل تغییر است.

سرانجام جنبه منفی دیگر اجلاس غیبت خود افغانستان در آن بود. اینکه در غیاب تام یک دولت- ملت درباره مهمترین مسایل آن بحث و گفت‌وگو شود، طنز تلخ جهان مدرن است که جای تأسف فراوان دارد. شایسته بود ملل متحد نمایندگان زنان و جریانات مدنی وسیاسی افغانستان را در این اجلاس دعوت می‌نمود و ملاحظات و دیدگاه‌های شان را به عنوان دیدگاه بخش اعظم مردم این کشور در مصوبات خود منظور می‌کرد.

به نظر می‌رسد که کشورهای منطقه و جامعه جهانی دیر یا زود می‌باید به این نگرش و تعادل موضع برسند که بدون حضور معنا دار و عادلانه جریانهای مخالف طالبان و نمایندگان زنان و جامعه مدنی افغانستان، بحران افغانستان قابل حل نخواهد بود. نیل به یک راه حل عادلانه و سیاسی زمانی امکان‌پذیر است که نمایندگان واقعی مردم افغانستان در تمام معادلات مد نظر قرار گیرند. در غیر آن صورت بحران هم‌چنان تداوم خواهد یافت و تنها بازنده اصلی متاسفانه مردم افغانستان خواهد بود. اگرچه طالبان فعلا بر اساس یک توطیه بین المللی بر مقدرات کشور ما سایه شوم خود را گسترانیده است ولی هرگز نمی‌تواند به نمایندگی از افغانستان در عرصه بین المللی و ملی حضور یابد. زیرا این گروه با ماهیتی که دارد هرگز نمی‌تواند یک اقتدار مشروع به نمایش بگذارد.

کشورهایی که به هر دلیلی شعار تعامل با طالبان را سر می‌دهند، باید بدانند که بر مردم افغانستان جفا و ستم می‌کنند و روزی بهای حمایت‌های بی دریغ خود از طالبان را دریافت خواهند کرد.

پیوند کوتاه:

https://jfp-af.org/?p=12

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین عناوین
پر بازدیدترین ها
PHP Code Snippets Powered By : XYZScripts.com