به تازگی کتابی با عنوان «درآمدی بر فدرالیسم» نوشته «ایلوت بولمر» با مقدمه مصطفی عاقلی در باب امکانسنجی فدرالیسم در افغانستان، ترجمه آقای «جمیل احساس» توسط انتشارات «خانه مولانا» منتشر شده است.
از آن جا که این کتاب به موضوع مهم فدرالیسم میپردازد و یکی از آخرین کارها در این باب است و به مناسبت شماره یازده نشریه راه عدالت که به موضوع شهید مزاری و فدرالیسم اختصاص یافته است، گفتگویی با مترجم کتاب داشتیم و از محتوای کتاب و همچنین کارهای دیگر این استاد دانشگاه در مورد فدرالیسم از وی پرسیدیم که به حضور خوانندگان محترم تقدیم میگردد.
نشریه راه عدالت: با سپاس از این که این گفتگو را پذیرفتید. لطفا در مرحله نخست از محتوای کتاب و اینکه چه عاملی سبب شد که به فکر ترجمه آن بیفتید؟
جمیل احساس: در طول دو دههی گذشته بحث فدرالیسم به تدریج جای خود را در محافل سیاسی و اکادمیک افغانستان باز کرد و اکنون دارد به یک گفتمان تبدیل میشود. این که چرا تعدادی از سیاسیون و دانشآموختههای علوم انسانی بهویژه، علوم سیاسی پس از واگذاری افغانستان به طالبان به فدرالیسم گرایش پیدا کردند، از یک طرف میتواند تداعی کننده اهمیت نظام غیرمتمرکز باشد و از سوی دیگر، مردم از انحصار منابع توسط یک قوم و گروه حاکم خسته شدهاند.
درعینحال، گروه حاکم در طول سالهای قبل با استفاده از ابزارهای متفاوت بهخصوص رسانهها و شبکههای اجتماعی همواره تلاش نمود تا «فدرالیسم» را عامل جداییطلبی و تجزیه کشور تعریف کند. تحریف نظام فدرال توسط گروه حاکم باعث شد حتی تعداد زیادی از دانشجویان به این باور برسند که فدرالیسم عامل تجزیه کشور است. در حقیقت دو عامل باعث شد تا اقدام به ترجمه کتابِ «درآمدیبر فدرالیسم» کنم. نخست، انحصار قدرت توسط یک قوم افغانستان را سالها در جنگ نگهداشت و مانع توسعه و رفاه مردم این سرزمین شده است. دوم، به استثنای ۳ تا ۴ جلد کتاب، اثری که توسط یک نویسنده متخصص تدوین شده باشد وجود نداشت. بنابراین، کتاب درآمدیبر فدرالیسم را میتوان به عنوان الفبای فدرال و منبع معتبر استفاده کرد.
نشریه راه عدالت: با توجه به محتوای کتابی که ترجمه کرده اید آیا فدرالیسم میتواند راه حل مناسبی برای حل بحران افغانستان باشد؟
جمیل احساس: اگر به تاریخ معاصر افغانستان توجه شود، بخش بزرگی از جنگ در این کشور ریشه در توزیع ناعادلانه قدرت و ثروت دارد. طنز تلخ تاریخ از آنجا شروع میشود که هر دو طرف قدرت یعنی گروه حاکم در مرکز و آن دیگری که مبارزه مسلحانه مینماید مربوط به یک قوم هستند و سرنوشت سایر اقوام در گروه آنها قرار داشته است. با توجه به اصل جهانی «حق تعین سرنوشت» مردم افغانستان حق دارند تا ساختار حکومتی مورد نظر خود را بنیاد بگذارند تا در چارچوب آن به صلح و رفاه برسند.
با نظرداشت به تاریخچه فدرالیسم در کشورهای گوناگون، این مدل حکومتداری اغلب میتواند راهحل برای بحران کنونی افغانستان باشد. زیرا با تقسیم جغرافیای مختلف به قلمروهای مجزا و در عینحال مرتبط بهم، حاکمیت با نظرداشت به علایق مردم محل شکل میگیرد و این میتوان میزان مشارکت و رضایت مردم را را افزایش دهد. افزایش میزان مشروعیت یعنی این که مردم با حکومت همکار هستند و از طریق مشارکت به مشکلات و بحرانها به خوبی رسیدگی میکنند.
نشریه راه عدالت: چه چالشهایی برای نظام فدرالی در افغانستان موجود است و چگونه میتوان بر این چالشها فایق آمد؟
جمیل احساس: نخستین چالش سرراه فدرالیسم در افغانستان، افکار ضد فدرالی است. صاحبان قدرت و ثروت طی چندین دههی گذشته روی تغیر ذهنیت مردم کار کردند تا توانستند هر نظام سیاسی، به استثنای نظام متمرکز را بد معرفی کنند. اکنون زمان آن فرا رسیده است حقایق آشکار شود تا مردم بدانند که فدرالیسم معادل تجزیه و جدایی نه بلکه نوع نظام سیاسی مانند سایر نظامهای سیاسی است که برای سازماندهی هرچه بهتر جامعه بکار میرود.
دومین مانع سر راه فدرالیسم، مداخله همسایگان در امور داخلی افغانستان است. برخی از کشورهای همجوار افغانستان میخواهند که این کشور صاحب حکومت ضعیف و دست نشانده باشد. یعنی این کشورها در قبال افغانستان نگاه بدبینانه دارند و ایجاد بحران و تداوم جنگ را به سود خود میدانند. از اینرو، از طریق رهبران خود فروخته مانع تأسیس یک حکومت باثبات شده و در آینده نیز خواهید شد.
سومین مانع سر راه فدرالیسم در افغانستان، اقتصاد ضعیف و وابستگی اقتثادی به قدرتهای بزرگ جهان است. از آنجا که ساختارهای اداری در یک نظام فدرال بیشتر از نظام متمرکز است؛ این باعث میشود تا هزینه حکومتداری بالا باشد. چون حکومتهای افغانستان از گذشته تا حال وابسته به کمکهای مالی و اقتصادی کشورهای کمک کننده بوده، کشورهای کمک کننده اغلب با ساختار فدرال موافق نبودند این بدان معنی نیست که رهبران بومی برای آنها را مانع شده اند بلکه به این معنا است که در نتیجه محاسبه سود و زیان هر نوع منافع آنها با ساختار متمرکز بوده است.
نشریه راه عدالت: تاریخ گذشته افغانستان چه درسهایی در باره فدرالیسم برای امروز دارد؟
جمیل احساس: متاسفانه مردم افغانستان شاید تنها مردمان این جهان باشند که هیچگاه از تاریخ درس نمیگیرند. با وجود فراز و فرودهای زیادی که دامنگیر مردم افغانستان بوده، بیشتر مردم هنوز هم در مسیری راه میروند که سالها قبل در آن رفته و نتیجه مثبتی هم نداشته اند. در نتیجه میتوان گفت که مردم افغانستان حافظه تاریخی ندارند و تا زمانی که متوجه نشوند تاریخ بالایشان تکرار خواهید شد.
نشریه راه عدالت: به تازگی مجمع فدرالخواهان افغانستان تشیکل شده است که بسیاری از گروهها و جناحهای سیاسی از آن حمایت کرده اند، به نظر شما این مجمع چه اولویتهایی را باید در مرحله نخست روی دست گیرد؟
جمیل احساس: آنچه در گام نخست برای مجمع فدرالخواهان حیاتی است، حفظ خطمشی آنها میباشد. زیرا، گروههای ضد فدرال بهویژه آنهایی که طرفدار نظام متمرکز هستند تلاش خواهید کرد تا بر افکار و رفتار این مجمع تأثیر منفی بگذارند و یا دستکم موانع شدید سر راه آنها ایجاد نمایند. در وهله دوم، این مجمع باید نویسندهگان و افراد و اشخاص که در عرصه حکومتداری فدرال فهم تئوری و نظری دارند را حمایت کنند تا در تمام عرصههای حکومتداری فدرال (تدوین قانون اساسی، تجارت، محاکم و…) متن تولید نمایند.
نشریه راه عدالت: پرسشهای زیادی در مورد نوعیت نظام فدرالی در افغانستان مطرح شده است، از نظر شما چه نوع فدرالیسم برای افغانستان مناسب است؟
جمیل احساس: انواع متفاوت نظامهای فدرال وجود دارد که در تناسب به خواستههای مادی – معنی ملت- کشورها و همچنین با درنظر داشت به ساختار جغرافیایی و بافت اجتماعی آنها اتخاذ میشود. از نظر من، فدرالیسم قومی یکی از نمونههای مخرب فدرال است که نباید در جامعهای درهم تنیدهی افغانستان کار گرفته شود. در مقابل اگر ساختار نظام فدرال بر مبنای جغرافیا ایجاد شود مزایای آن زیاد است. برای نمونه، در صورت که نظام فدرال بر اساس تقسیم بندی جغرافیا صورت گیرد از تضادهای قومی جلوگیری صورت میگیرد و منابع در سراسر کشور به شکل معقول تقسیم میشود.
نشریه راه عدالت: یکی از مواردی که حتی میان فدرالخواهان بحث برانگیز بوده است، مساله تعیین مرزهای فروملی یا ایالتهای فدرالی است، از نگاه شما این مرزها بر چه اساس باید تقسیم شود؟ آیا قومیت، فرهنگ، زبان و یا عواملی از این دست برای این تقسیم باید به کار گرفته شود یا خیر؟
جمیل احساس: تعیین مرزهای فروملی یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز است اما کشورهای فدرال برای حلوفصل آن راهکارهای مفید را جستجو کردهاند. مطالعات نشان میدهد که تعیین مرزها در نظامهای فدرال بر اساس چند چیز صورت گرفته است.
قانون اساسی، در بسیاری از موارد، تعیین مرزهای فدرال مستلزم اقدام قانونی در هر دو سطح فدرال و منطقهای است. این ممکن است شامل تصویب قوانینی باشدکه به ور رسمی مرزهای نهادهای فدرال، از جمله ایالتها، استانها یا مناطق را تعیین میکند. اما این روند یک پیش زمینه هم دارد.
برای نمونه اگر یک ملت – کشور میخواهد ساختار نظام سیاسی فدرال داشته باشند، قبل از آن که اقدام به ساخت حکومت کنند نیاز است ابتدا باید ۱. روی قانون اساسی فدرال به تفاهم برسند. یعنی، قانون اساسی را تدوین نمایند که در چارچوب آن بتوانند به مشکلات که در قانون پیش بینی شده است رسیدگی صورت گیرد. ۲. در موارد هم قوانین عرفی کشور در تعیین مرزهای فروملی نقش داشته است. ۳. در برخی از کشورها ویژگی های جغرافیایی جزء از عوامل جدا کننده مرزهای فروملی بوده است. ۴. مشاوره و مذاکره جز از فرایند تعیین مرزهای فروملی محسوب میشود.
نشریه راه عدالت: بسیاری از کسانی که به خصوص به دلایل تاریخی با فدرالیسم مخالف هستند، تا کنون فدرالیسم را مساوی با تجزیه کشور میدانند، پاسخ شما به این طرز فکر چیست؟
جمیل احساس: کسانی که با نظام فدرال مخالفت دارند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. ۱. آن عده از رهبران و بزرگان قومی که حیات سیاسی و منافع خود را در نظام متمرکز میبینند. ۲. مردمان که توسط صاحبان قدرت و ثروت ذهن شویی شدهاند. اشرف غنی، حمدالله محب و سایر نشنلیستهای قومی مخالفان سرسخت نظام فدرال هستند. حتی به ادعا میتوانم بگویم که تعداد زیادی از همین افراد در مورد فدرالیسم و مزایای آن آگاهی ندارند و صرفاً بخاطر حفظ جایگاه قومی و حس پشتون والی مخالف استقرار نظام فدرال هستند. از یک نگاه آنها دشمنان واقعی صلح و رفاه مردم هستند. حتی خود پشتونهای بیرون از نظام در وضعیت بسیار بدی زندگی خود را ادامه میدهند.
نشریه راه عدالت: ما در آستانه سالگر شهادت شهید مزاری قرار داریم، همان طور که می دانید حزب وحدت در زمان وی مسوده قانون اساسی جمهوری اسلامی فدرال افغانستان را تدوین کرد و فرصت مناسب برای تشکیل یک نظام فدرالی به وجود آمده بود، به نظر شما چرا مجاهدین در آن زمان موفق به تشکیل یک دولت فدرال در افغانستان نشدند؟
جمیل احساس: پس از پیروزی مجاهدین، آنها بجای فکر کردن به شیوه حکومتداری، برای رسیدن به قدرت به جان هم افتادند. این که حزب وحدت طرح برای فدرال داشت در ذات خود قابل قدرت است اما این طرح از همان ابتدا به چند دلیل ناقص بود.
۱ ) فرصت آن نبوده تا طرح فدرال عملی میشد. یعنی این طرح در زمانی پیشنهاد شده بود که طرفین عملا در حال جنگ بودند.
۲ ) مجاهدین ظرفیت تجزیه و تحلیل یک نظام سیاسی را نداشتند. این یک واقعیت است که در ابتدای پیروزی و حتی تا پایان دور اول حکومت آن ها توسط طالبان، مجاهدین از جمعیت متخصص برخور دار نبودند تا به قضایای کشورداری رسیدگی میشد.
۳ ) سطح آگاهی مردم در تناسب به امروز خیلی اندک بود. در دهه ۱۳۷۰ آگاهی مردم از انواع نظامهای سیاسی در حدی نبود تا تصمیم جمعی گرفته میشد.
نشریه راه عدالت: شما از چند اثر دیگر هم نام بردید که در آینده در باره فدرالیسم در دست تالیف یا ترجمه دارید، در باره آن ها اگر توضیحاتی لازم میدانید، ارائه بفرمایید.
جمیل احساس: علاوه بر کتاب درآمدیبر فدرالیسم، من دو کتاب دیگر را نیز از انگلیسی به فارسی برگردان کردهام. کتاب فدرالیسم در آسیا یکی از بهترین کتابها در باب فدرالیسم است که کار ترجمه و ویراستاری آن تمام است و تا آخر ماه حوت به دسترس عوم قرار میگیرد. کتاب بعدی که اکنون روی آن کار جریان دارد، فدرالیسم؛ از نظریه تا عمل است.