در آستانه بیست و نهمین سالگرد شهادت شهید وحدت ملی افغانستان بابه مزاری بزرگ یکبار دیگر رهروان خط عدالت خواهی و آزادگی، شهادت آن رهبر فرزانه را به تمام مردم ستمدیده افغانستان تسلیت عرض میکنند.
شهید مزاری، از نخستین رهبران سیاسی افغانستان بود که از طریق بازخوانی انتقادی سیاستهای استبدادی حاکمان گذشته افغانستان، مشکلات مهم ملی را ریشهیابی نموده و با بیان صریح و منطقی، ادبیات سیاسی افغانستان را متحول کرد. چنانکه در اوج نابرابری و آشفتگی سیاسی کشور، با تئوریزه کردن مفاهیم مهم سیاسی مانند عدالت اجتماعی، برابری، مشارکت سیاسی، حقوق زنان، برگزاری انتخابات و تعدیل عادلانه واحدهای اداری، راهکارهای اساسی برای اصلاح سیاست¬ورزی و دولت¬سازی ارائه کرد. مطالعه سخنرانیها و کارنامه رهبر شهید نشان میدهد که عدالت اجتماعی، مشارکت عادلانه سیاسی و وحدت ملی از عمدهترین مؤلفههای اساسی فکری و مبارزاتی ایشان بوده است.
رهبر شهید مزاری، عدالت اجتماعی را برای یک قوم، سمت و جریان خاص سیاسی نه، بلکه برای همه مردم افغانستان مطالبه میکرد. او بدین باور بود که «همه مردم افغانستان باید بهتناسب شعاع وجودیشان و به گونه عادلانه در همه سطوح تصمیمگیریهای سیاسی و اجرایی کشور مشارکت داشته باشند». شهید مزاری باورمند بود که انحصارطلبی ریشه همه مشکلات سیاسی کشور است و جریانهای سیاسی باید تنوع مذهبی، فرهنگی و قومی کشور را پذیرفته و زمینه را برای مشارکت عادلانه مردم افغانستان در سیاست و نهادهای ملی فراهم کنند.
از نظر شهید مزاری، زنان مانند مردان حق دارند در امور سیاسی و اجتماعی سهم برابر گرفته و از حق انتخابکردن و انتخابشدن برخوردار باشند. او تصریح کرد: کسانی که از منظر دینی مخالف مشارکت سیاسی زنان هستند در حقیقت درک درستی از دین، نیازهای جدید جامعه و ماهیت متحول دین ندارند.
وحدت ملی، یکی دیگر از ستونپایههای اندیشه شهید مزاری بود. او میگفت: «دشمنی میان ملیتها یک فاجعه است و هر کسی از طریق زورگویی، وحدت ملی را به¬هم¬بزند، خائن ملی است». رهبر شهید در راستای تحقق وحدت ملی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و در اوج جنگهای خانمانسوز، بر ضرورت برادری و وحدت میان اقوام افغانستان تاکید کرد و حزب تحت رهبری او مذاکره و گفتگو در مورد مسائل مهم ملی را بهمثابه یک استراتژی عملی به کار بست.
رهروان جریان عدالتخواهی!
در شرایط کنونی، افغانستان با بحرانهای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روبرو است. گروه طالبان که اکنون بر کشور مسلط است، الگویی از حکومتداری انحصاری، قبیلهای و ایدئولوژیک را بر مردم تحمیل کرده است که زورگویی، تبعیض و غصب سرزمین از شاخصههای بارز آن است. پیامد چنین رویکردی، بهصورت طبیعی، محرومیت اقوام مختلف افغانستان از حقوق اساسی و آزادیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده است. اعمال شدید آپارتاید جنسیتی بر زنان از سوی طالبان که در تاریخ منطقه و این سرزمین بیسابقه است، بیانگر نگاه قبیلهای و ایدئولوژیک این گروه به زنان بوده و هیچ تناسبی با عرف و عنعنات ملی و دینی کشور ندارد.
در چنین شرایطی، اندیشه و کارنامه سیاسی ماندگار رهبر شهید بهعنوان تفکر الگو در زمینه عدالت اجتماعی، وحدت ملی، مشارکت سیاسی وسیع البنیاد، حقوق زنان و آزادی بیان و عقیده، پیامهای مشخصی برای اقوام باهم برابر و برادر افغانستان و جامعه جهانی دارد که بهطور فشرده یادآوری میگردد:
الف) اندیشه شهید وحدت ملی بر ضرورت همگرایی ملی تأکید دارد. بدین معنا که همه جریانهای سیاسی، باید برای خلق یک سیستم سیاسی فراگیر و مردمی باهم گفتگو کنند؛ چنانکه شهید مزاری بارها تصریح کرده است که سیاست انحصار، حذف و استبداد، به وحدت مردم افغانستان آسیب زده و میان اقوام باهم برادر خصومت و نفرت اجتماعی تولید میکند.
همچنان، نخبگان سیاسی افغانستان با مراجعه به افکار و کارنامه شهید مزاری به درک این واقعیت دست خواهند یافت که برای ایجاد یک نظام مردمی و قابلقبول، نوعیت نظام سیاسی و شیوههای اعمال سیاست و حکومتداری؛ مردم بهعنوان صاحبان اصلی سرزمین و حکومت، اصل و مرجع قرار گرفته و زمینههای مساعدی برای تمثیل اراده آنان در سیاست ملی فراهم گردد. در غیر این صورت مبارزهی همهجانبه، از هر طریق ممکن و مشروع با حاکمیت انحصاری، تکقومی، تکزبانی و مبتنی بر قرائت بدوی و قبیلهای از اسلام یک ضرورت ملی و رسالت اخلاقی تمام شهروندان کشور است.
ب) پیام عمده اندیشه شهید مزاری برای جامعه جهانی، کشورهای همسایه و نهادهای بینالمللی این است که برای حل بحران کنونی افغانستان باید تنوع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور به رسمیت شناخته شود و از تحمیل یک گروه ایدئولوژیک، تک¬حزبی و قبیلهای بر سرنوشت عموم مردم افغانستان خودداری گردد. درک این نکته برای جامعه جهانی و کشورهای منطقه ضروری است که تنها استقرار نظام سیاسی فراگیر با اشتراک معنادار همه اقوام و محورهای سیاسی، میتواند به ثبات و صلح پایدار در افغانستان منجر شود.
ج) بازخوانی اندیشه شهید مزاری برای تمام ستمدیدگان افغانستان، بهویژه هزارهها که همواره مورد ستمهای گوناگون از نسلکشی و قتلعامها تا غصب سرزمین و کوچهای اجباری قرارگرفتهاند، میتواند الگوی مناسب مبارزه علیه ستم و بیدادگری سیاسی را ارائه کند و از طرف دیگر کارنامه سیاسی بابه مزاری به هزاره امروزی، بیداری و هوشیاری را در برابر توطئهها و فتنههای درون قومی که همواره مردم ما را در مسیر سیاسی تاریخ افغانستان محکوم به نابودی کرده است، گوشزد میکند.
از دورههای میریزدان بخش بهسودی تا ابراهیمخان گاو سوار، علامه فیض محمد کاتب، شهید اسماعیل بلخی و بابه مزاری همواره جریانهای خیانت و معامله سر در سفره تنعم هزاره داشته، اما همزمان کامروای خشنترین دشمنان این مردم نیز بودهاند. فهم درست اندیشه بابه مزاری بزرگ این مهم را امروز بار دیگر میسر میسازد که در هر زمان ممکن است، خیانت و معامله به رنگهای گوناگون نظامی، سیاسی و حتی علمی و فرهنگی در میان این مردم ظاهر شود و تاریخ و سرنوشت جامعه هزاره را به بازی بگیرد.
در پایان به روح رهبر شهید و یاران باوفایش درود میفرستیم و از هموطنان قدرشناس خود میخواهیم که امسال مراسمهای تجلیل و گرامیداشت از سالیاد رهبر شهید را باشکوهتر از همیشه برگزار نمایند تا فرصتی باشد برای آشنایی هرچه بهتر نسل جوان ما با اندیشه عدالتخواهی شهید وحدت ملی افغانستان بابه مزاری بزرگ. باور ما این است که با برگزاری چنین گردهماییهای سیاسی، خودآگاهی را در میان نسلهای مختلف جامعه خویش نهادینه میکنیم، جلو نشر رعیت¬پرور، ستم¬پذیر و مخالف با روح حماسی و آزادگی مردم سرفراز خود را میگیریم و نمیگذاریم که خونهای سلحشوران میدانهای گرم مبارزه حق و عدالت مردم ما هدر رود و تاریخ به میل بدخواهان، معامله گران و مستبدان تحریف شود.
والسلام
رهروان جریان عدالتخواهی در سراسر جهان
1402/12/15