نزدیک به سه سال از حاکمیت سیاه و تاریک گروه تروریستی طالبان بر افغانستان میگذرد در این مدت تحولات منفی زیادی در افغانستان و برای مردم آن در بخشهای اقتصادی، اشتغال، فقر، مشارکت سیاسی، آزادی بیان و رسانه، زندگی مسالمتآمیز اقوام و مذاهب و رعایت حقوق زنان و دختران به وقوع پیوستهاند که هر کدام در جای خود به طور جدی نیازمند تأمل جدی است. در این نویسه نسبت به دو موضوع 1. حقوق زنان و 2. حقوق مذهبی اهل تشیع روشن خواهیم کرد که طالبان چطور برای افغانستان و آینده آن شر مطلق است!.
پس از تسلط طالبان بر افغانستان در پی یک معامله پنهانی بنام توافقنامه دوحه با آمریکا با وساطت زلمی خلیلزاد و متواری شدن دولتمردان سابق و از هم پاشیده شدن ارتش و پلیس ملی دوره جمهوریت، جغرافیای افغانستان تقریبا به طور کامل در اختیار گروه تروریستی طالبان افتاد، بخشی بزرگی از مردم افغانستان که سنتی و دلداده اسلام سنتی مخلوط با رسومات محلی و قبیلهای بودند، در نخست از تسلط طالبان خوشحال بودند و حاکمیت این گروه را مدینه فاضله اسلام سنتی مورد علاقه خود میپنداشتند و حتی در شهرهای بزرگ به نحوی سیطره طالبان با استقبال این قشر روبرو شد که اینک همانها نیز از ظلم و ستم و تبعیض طالبان به ستوه آمدهاند. هرچند در این مدت بیشتر کسانی که در بیست سال دوره جمهوریت مشق دموکراسی، آزاد اندیشی، دگر اندیشی و مدنیت کرده بودند از طرق مختلف از افغانستان تحت سلطه گروه جهنمی و تاریک اندیش طالبان به خارج فرار کردند.
در سال اول تسلط طالبان بر افغانستان رهبران این گروه تروریستی تلاش کردند که از خود انعطاف بیشتر نشان دهند و ضمن اعلام عفو عمومی، از طریق تطهیر کنندگان خود در داخل کشور و خارج از آن این برداشت سطحی را به ذهن مردم انتقال میدادند که طالبان 2021 طالبان سال 1996 نیستند بلکه تغییر اساسی در مفکوره و اندیشه آنان ایجاد شده است.! مردم سنتی افغانستان نیز باور کرده بودند که طالبان تغییر کرده و به مراتب از نظام جمهوریت که در ظاهر مبتنی بر آرا و نظر مردم است، بهتر است و اسلامیتر!
طالبان آهسته و پیوسته در مدت سه سال حاکمیت خود بر افغانستان ماهیت دگماندیشی و منش متحجرانه قبیلهای خود را که در ظاهر و پوسته اسلام آراسته بودند به مردم افغانستان و جهان نشان دادند که اهل تغییر و مدارا و رعایت حقوق هیچ شهروندی نیستند و به هیچ معیار و ضوابط بینالمللی نیز پایبند نیستند.
در این نوشته کوتاه از میان دهها موضوع به دو مسأله اشاره میشود که طالبان چطور شر مطلق است!:
یک. نسبت به حقوق زنان و دختران
پس از تسلط سیاه این گروه، نخست نوک حمله این گروه تروریستی زنان و دختران افغانستان بود که تا کنون نزدیک به 100 فرمان محدود کننده علیه حقوق و زندگی انسانی زنان افغانستان صادر کرده است.
1. نخست آموزش دختران از صنف 6 تا 12 را ممنوع کردند!
- کارمندان زن را از ادارات بجز بخش صحت و تعلیم و تربیت از کار اخراج کردند.
- در نخستین کانکور دوره حاکمیت دوم سیاه طالبان محدودیت بر انتخاب رشته برای دختران متقاضی ورود به تحصیلات اعمال کردند.
- از ابتدای سال 1402 دروازه دانشگاهها و مؤسسات تحصیلات عالی برای همیشه توسط ملا هیبت الله رهبر پرده نشین طالبان به روی دختران بسته شد.
- کاروبار زنان در بخش خصوصی آموزشگاهها، آرایشگاهها و تجارت نیز توسط این گروه سیاه اندیش ممنوع شد.
- در سال دوم سلطه منحوس طالبان شرکت دختران در کانکور برای همیشه ممنوع شد و اینگونه سیاهی بر آسمان دختران و زنان افغانستان که نیمی از پیکره مجروح آن کشور را تشکیل میدهند، سایه افکند!
- این محدودیتها در حالی بود که سفر زنان بدون محرم حتی در داخل شهرهای افغانستان از نخستین روزهای سیاه سلطه این گروه با کیپل و تازیانه ماموران مخوف امر به معروف و نهی از منکر طالبان همراهی میشد!
- به فقر کشاندن عمدی زنان که تاهنوز بنا به ضرورت موجود در بخش صحت عامه و معارف با طالبان همکاری میکنند از طریق وضع معاش 5 هزار افغانی (کمتر از 69 دالر) در ماه!
- پس از تسلط این گروه انواع روشهای محدود کننده و شرمآور بر زندگی دختران و زنان افغانستان مستولی شد و بسیاری از زنان و دختران از سطح جادهها در شهرها و حتی در قریهجات به زندان ماموران طالبان کشیده میشد و انواع شکنجه از تجاوز گروهی، فیلم برداری از بدن لوچ و برهنه زنان، لت و کوب شدید زنان و دختران زندانی بخصوص بر شرمگاه و اندام جنسی آنان، کشتار برخی از زنان معترض و انداختن جنازه شان در گوشه و کنار شهر، اجبار به ازدواج اجباری دختران به افراد وحشی طالبان و تهدید به منتشر کردند فیلم شکنجه جسمی و جنسی زنان و دختران مبارز به بیرون در صورتی که به مبارزه خود علیه این گروه قرن حجری ادامه دهند و بیرون دادن فیلم شکنجه آنان پس از مدتی. این در حالی بود که داعیه گروه وحشی طالبان استقرار به اصطلاح امارت اسلامی بنام اسلام در افغانستان بود و این همه ظلم و جنایات و فجایع بنام اسلام انجام میشد.!
در این مرحله متأسفانه به خاطر جو خفقان و استبداد که بر مردم افغانستان مستولی شده بود و بیشتر افراد آگاه و انسان اندیش از کشور خارج شده بود، تضییع حقوق زنان و دختران افغانستان با سکوت توام با رضایت جامعه سنتی افغانستان روبرو شد و مردان کمتری حاضر به همراهی و همدلی با مبارزه زنان علیه گروه تاریک اندیش، مستبد و متحجر طالبان شدند. علیرغم این برخوردهای محدود کننده و پایمال کردن حقوق انسانی و اسلامی زنان و دختران افغانستان، جامعه جهانی و بخصوص آمریکا که در یک تبانی ناجوانمردانه افغانستان را تسلیم طالبان کرده بود تنها به اظهار تأسف ظاهری و برخی اظهارات رسانهای در محکومیت رفتار گروه تروریستی طالبان که روزگاری برای دستگیری و یا کشتن رهبران آن جوایز دهها میلیون دالری تعیین کرده بود، به راحتی کنار آمد و هیچ حمایت عملی از زنان افغانستان در قبال ستم و پایمال کردن حقوق زنان توسط طالبان نشان نداد بلکه بر عکس طبق گزارش سیگار / اداره بازرسی آمریکا در امور افغانستان در طی دو و نیم سال گذشته بیش از 17 میلیارد دالر به صورت بستههای دالر فزیکی در هفته بین 40 تا 80 میلیون دالر به میدان هوایی کابل برای حمایت طالبان مزدوران جدید آمریکا انتقال میداد.
دو. اعمال محدودیت تدریجی مذهبی
سلطه شریرانه طالبان بر افغانسان در تابستان سال 1400 مصادف شده بود با دهه محرم و عاشورای امام حسین. طبق سنت دیرینه حاکم در افغانستان چه شیعه و چه سنی برای دهه محرم و عاشورای حسینی احترام فوقالعاده قایل بوده و هستند و حتی در دوره حاکمیت احزاب خلق و پرچم که به نحوی حکومت سوسیالیستی الهام گرفته از اتحاد جماهیر سوسیالیسیتی شوروی سابق بودند، برای روز عاشورا و دهه محرم احترام بالای قایل بوده و مسئولان رده اول حکومت در مراسم روز تاسوعا و عاشورای امام حسین در مساجد و تکیهخانههای کابل و برخی از شهرهای دیگر افغانستان حضور بهم رسانده و با عزاداران ابراز همدلی و همراهی میکردند.
طالبان که در سال 1400 بر افغانستان حاکمیت سیاه خود را گستراند در همان سال در قسمت برگزاری مراسم عاشورای حسینی کمترین مزاحمت را برای عزاداران امام حسین ایجاد کردند تا از این طریق جای پای خود را محکم نموده و اعتماد شیعیان و هزارههای سنتی و ساده که در افغانستان این دو (شیعه و هزاره) به نحوی یک مفهوم را غالبا افاده میکند، جلب نمایند و اینگونه بود که مدتی مدارای خوب حکومت ستمگر و سیاه طالبان با اهل تشیع بر زبانهای برخی انسانهای ساده لوح و بدون تحلیل افتاد!
چون مولوی متقی سرپرست وزارت خارجه این گروه تروریستی قبل از تسلط بر افغانستان در یک نشستی که با برخی از مردم و متنفذین اهل تشیع و هزاره در کجران ولایت دایکندی داشت، کاملا قول داده بود که ما حقوق اهل تشیع را به رسمیت میشناسیم، آنان از تمام حقوق اسلامی و انسانی خود بر خوردار خواهند شد و رهبران این گروه این قول را به برخی از رهبران هزاره نیز از طریق پاکستان داده بودند و ظاهرا به یکی از کشورهای همسایه نیز چنین تعهدی را کرده بودند!.
در سال نخست تسلط این گروه شر بر افغانستان محدودیت کمتری مذهبی اعمال میشد و مردم توانستند مراسم دهه محرم خود را مثل گذشته در دوره جمهوریت در نقاط مختلف افغانستان با شکوه بر گزار نمایند. اما هر چه زمان گذشت اعمال محدودیت مذهبی طالبان علیه دیگر مذاهب از جمله اهل تشیع اثناعشری و اسماعیلی بیشتر و بیشتر شد. از جمله:
- نخست قانون احوال شخصیه اهل تشیع را با اعلام لغو قانون اساسی، ملغی اعلام کرد.
- دیپارتمنت فقه جعفری را که در دوره ریاست جمهوری اشرف غنی در پوهنتون بامیان و مؤسسه تحصیلات عالی دایکندی راه اندازی شده بود، حذف کرد.
- در ولایات شمالی بخصوص بدخشان و تخار و بغلان برخی از پیروان مذهب اسماعیلی را با اجبار و اکراه و ایجاد انواع محدودیتهای اجتماعی و اداری وادرا به ترک مذهب کرد.
- کتابهای فقه جعفری و اهل تشیع را از کتابخانهها و دانشگاههای خصوصی و دولتی جمع آوری کرد.
- مجموعه خاتم النبیین(مسجد، مدرسه دینی، دانشگاه و تلویزیون) را به بهانه تعلق به حزب سیاسی در حال مصادره کردن است.
- یک باب مسجد اهل تشیع را در روزهای اخیر در سناتوریم دارالامان بسته کرده، ملای پیش نماز این مسجد را همراه با شماری از مردم محل به زندان انداختند و مردم را تهدید کردند که باید خانههای خود را در این محل ترک کنند تا افراد طالبان در آنجا مستقر شوند!
- در سال دوم حاکمیت نحس این گروه اعمال محدودیت بیشتر بر مراسم دهه محرم و عاشورا در نقاط مختلف افغانستان شدت یافت و حتی ملیشههای این گروه در سال گذشته / 1402 در روز عاشورا سوگواران حسینی را در حومه شهر غزنی به رگبار بستند و شماری را مظلومانه شهید و مجروح کردند.
- در سال جاری/ 1403 گزارشهای متعددی از هرات، کابل، غزنی و … میرسند که که گروه متحجر و تاریک اندیش طالبان محدودیت بیشتری را بر مراسم عاشورای امام حسین نواسه رسول الله ص اعمال کرده است که در محله حاج عباس و باباجی هرات پرچمهای عزاداران حسینی را از جادها و بالای دکانها به زیر کشیده و آتش زدند و این محدودیت در دشت برچی و جاده شهید مزاری غرب کابل نیز با شدت بیشتر اعمال شده و تمام پرچمهای عزاداران را شبانگاه پایین کشیدند و با جوانان سوگوار با خشونت و اهانت رفتار کرده و میکنند. در غزنی نیز اعمال این محدودیت و خشونت به مراتب نسبت به سال گذشته بیشتر شده است. جالب اینجاست که توافق نامههایی از آدرس طالبان و برخی از افراد ناشناخته و موهوم بنام اهل تشیع در کابل نوشته شده و به رسانهها داده شده است که این محدودیتها با رضایت و توافق اهل تشیع صورت گرفته است در حالی که هیچ نهاد اهل تشیع در پای این توافق نامهای چند مادهای را امضا نکردهاند. طبق گزارشهای موثق در کابل این محدودیت به گونهای بسیار سختگیرانه اعمال میشود و تنها به چند مسجد و محل محدود اجازه برپایی مراسم عاشورای حسینی آن هم فقط برای سه روز داده شده است. آخرین گزارشها نیز حاکی است که این گروه مستبد از اهل سنت خواسته است که در مراسم سوگواری نواسه پیامبر خدا که در گذشته شرکت میکردند و خیرات و نذورات در روز عاشورا انجام میدادند، شرکت نکنند و انجام ندهند و از برگزار کنندگان مراسم حسینی اهل تشیع نیز با تبخر و تحکم خواسته است که از سخنرانان اهل سنت در مراسم شان دعوت نکنند!
این در حالی است که طبق رسم معمول حتی در زمان حاکمیت بیدینترین حکومتهای افغانستان یعنی حزب خلق و پرچم مقامات عالی رتبه دولتی و سیاسی در کابل و ولایات و همچنان مردم و مولویهای اهل سنت در محفل عزاداری امام حسین شرکت میکردند. این نشان میدهد که بدترین نوع حکومتها در افغانستان حکومت به ظاهر متحجر و دینی است که حتی برای انسانهای دیگر(زنان و دختران) و مذاهب دیگر (شیعه اثناعشری و اسماعیلی و اهل هنود) کمترین حق را قایل نیستند و اگر بتوانند حق حیات را از آنان سلب کرده و خواهند کرد چنانکه در گذشته با حملات انتحاری خود دست به این جنایات هولناک به صورت مکرر زدهاند.!
بنابراین میتوان گفت که طالبان برای افغانستان و مردم آن که سالها در کنار هم نسبتا زندگی مسالمتآمیز داشتهاند، شر مطلق است که با این رفتار، اندک همپذیری اجتماعی که وجود دارد، از بین برده و از هم پاشیدگی ملی و اجتماعی را سرعت بخشیده و دور تسلسل باطل چرخه خشونت را در افغانستان تداوم خواهند داد.
منبع: نشریه راه عدالت شماره 14