یکشنبه 20 عقرب 1403 برابر با Sunday, 10 November , 2024
حزب عدالت و آزادی افغانستان

Justice and Freedom Party of Afghanistan

حمله ناگهانی و عظیمی که حماس در روز شنبه 15 میزان 1402 علیه اسرائیل انجام داد ریشه در تاریخ طولانی درگیری دارد. ممکن است به نظر برسد که این حمله تکرار حملات گذشته بوده است اما از چندین جنبه کلیدی حمله اخیر بسیار متفاوت بود.
تفاوت های حمله اخیر حماس علیه اسرائیل

به گزارش فرارو به نقل از دیلی بیست، حمله ناگهانی و عظیمی که حماس در روز شنبه 15 میزان 1402 علیه اسرائیل انجام داد ریشه در تاریخ طولانی درگیری دارد. ممکن است به نظر برسد که این حمله تکرار حملات گذشته بوده است اما از چندین جنبه کلیدی حمله اخیر بسیار متفاوت بود.

نخست آن که تا به امروز این پیچیده‌ترین حمله‌ای بوده که حماس علیه اسرائیل ترتیب داده است. دوم آن که این حمله اسرائیل را کاملا غافلگیر ساخت و از بسیاری جهات فقدان آمادگی اسرائیل را برای مواجهه با حملات نشان داد. در واقع، این بزرگترین شکست اطلاعاتی اسرائیل در دست کم نیم قرن اخیر بوده است. در نهایت آن که علیرغم آن که اسرائیل و متحدان‌اش از شدت عمل حماس خشمگین بودند خشم میلیون‌ها اسرائیلی از جمله افراد نزدیک به سرویس‌های امنیتی اسرائیل نیز متوجه سوء مدیریت فاجعه بار در حوزه امنیت ملی اسرائیل توسط شخص «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل و نحوه مدیریت او شد.

نتانیاهو اکنون در پاسخ به اقدام حماس وعده حمله «طولانی» به غزه را داده است. در جریان بودن هفته‌های متمادی خونریزی قطعی به نظر می‌رسد. کنشهای دیپلماتیک از جمله مذاکرات «عادی سازی» رابطه بین اسرائیل، عربستان سعودی و ایالات متحده به احتمال زیاد متوقف خواهد شد. هم چنین، آینده دولت نتانیاهو و رهبری حماس به شدت در هاله‌ای از ابهام وعدم قطعیت قرار خواهد گرفت.

حمله حماس که شامل پرتاب بیش از ۲۵۰۰ موشک و تهاجم مسلحانه به جنوب اسرائیل بود بیش از ۲۰۰ کشته و هزاران زخمی برجای گذاشته و نیروهای حماس ده‌ها اسرائیلی را به گروگان گرفته اند. به دلیل همین موضوع و واکنش بزرگ ایجاد شده در اسرائیل ارتش آن کشور حملات هوایی را علیه غزه انجام داد که بیش از ۲۰۰ فلسطینی در جریان ان جان‌شان را از دست داده اند.

برخلاف امریکا و متحدان‌اش که حمله حماس را محکوم کرده‌اند واکنش همسایگان خاورمیانه‌ای اسرائیل تلاش برای ایجاد توازن در مسئولیت حملات بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان بوده است. برای مثال، سعودی ها، مصری‌ها و ترک‌ها همگی از هر دو طرف خواستند خشونت را متوقف کنند و خطرات تشدید بیش‌تر تنش را کاهش دهند. در بیانیه رسمی عربستان سعودی آمده است: «عربستان نسبت به خطرات احتمالی تشدید تنش به دلیل اشغالگری و محرومیت مردم فلسطین از حقوق مشروع خود هشدار داده بود». روسیه نیز خواستن خویشتن داری طرفین درگیر شد.

نتانیاهو اعلام کرده ما در جنگ هستیم و نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل را فراخوانده است. با این وجود، موجی از انتقادات علیه نتانیاهو حتی در توئیتر مطرح می‌شود. آنان می‌گویند ارتش اسرائیل ماه‌ها به نتانیاهو هشدار داد که تلاش او برای بازنگری دولت اسرائیل را در معرض خطر حمله چند جبهه‌ای قرار می‌دهد.

او هشدارهای آنان را با متهم کردن ارتش به «پیوستن به معترضان چپ» مخالف خود رد کرد. وزرای او گفتند که ارتش می‌تواند به جهنم برود و نظر آن نهاد را نادیده گرفتند. «عاموس گیلاد» ژنرال بازنشسته اسرائیلی می‌گوید منشاء این فاجعه در تغییر رژیم نهفته است که اشاره‌اش به قدرت گیری دولت افراطی تازه تحت رهبری نتانیاهو است. یک ژنرال بازنشسته دیگر در توئیتر مدعی شد که اسرائیل در معرض این حمله رها شده زیرا ده‌ها گردان از جنوب اسرائیل به سوی سرزمین‌های فلسطینی در کرانه باختری منتقل شده بودند.

«یائیر لاپید» رهبر اپوزیسیون اسرائیل پیشنهاد همکاری با نتانیاهو در قالب یک دولت اضطراری وحدت ملی را مطرح کرده و تاکید نموده که اسرائیل با وجود تیم افراطی و به گفته او «ناکارآمد» کنونی اطراف نتانیاهو قادر به جنگ نخواهد بود.

در مجموع، زمان‌بندی، حجم و شدت انتقادات مطرح شده علیه نتانیاهو نشان می‌دهد تصور این که نتانیاهو چگونه دقیقا از چنین شکست فاجعه باری جان سالم به در خواهد برد نیز دشوار خواهد بود.

در امریکا بایدن که اگر در لحظه‌ای مانند لحظه فعلی در سالیان گذشته قرار داشت می‌توانست انتظار حمایت دو حزبی از اقدامات خود را داشته باشد، بلافاصله از سوی طرفداران ترامپ و جمهوری خواهان مقصر حمله حماس علیه اسرائیل شناخته شد. آنان اشاره کردند که بایدن ۶ میلیارد دلار به ایران پول داده و ایران حمله حماس به اسرائیل را تامین مالی کرده است.

دونالد ترامپ نیز این دروغ را تشدید کرد و مدعی شد دلارهای مالیات دهندگان آمریکایی به تامین مالی این حمله کمک کرده است. این ادعا از سوی آنان در حالی مطرح می‌شود که امریکا هیچ کمکی به ایران نکرده و وجوه مورد نظر آنان به عنوان بخشی از توافق اخیر تبادل زندانیان میان ایران و امریگا به طور خاص تحت نظارت دقیق قرار گرفته تا اطمینان حاصل شود در اختیار حماس قرار نخواهد گرفت. با این وجود، همان طور که همه می‌دانیم این روزها دامن زدن به تفرقه از سوی جناح راست امریکا از دید آنان بسیار مهم‌تر از بیان حقیقت محسوب می‌شود.

درک انگیزه‌های واقعی پشت حمله حماس و به ویژه چرایی وقوع آن در حال حاضر پیچیده‌تر است. با این وجود، به نظر می‌رسد انگیزه اصلی همان پیشرفت عربستان سعودی و اسرائیل در تلاش برای توافق بر سر عادی‌سازی روابط بوده است.

فلسطینیان به طور فزاینده‌ای نگران بودند که اسرائیلی‌ها و سعودی در مسیر معامله فیمابین عملیات، آنان را اصطلاحا زیر چرخ‌های اتوبوس بیاندازند. دولت راستگرای نتانیاهو نمی‌خواهد بر سر مسئله فلسطین امتیاز جدی ارائه دهد و به نظر می‌رسید که سعودی‌ها نیز چنین امتیازی را مطالبه نخواهند کرد.

با این وجود، یک عامل مهم پشت این حملات قرار داشت. علاوه بر دهه‌ها بی‌اعتمادی باید اذعان کرد رفتار غیر انسانی اسرائیلی‌ها با مردم فلسطین چرخه‌ای مداوم داشته است. اقدامات دولت نتانیاهو برای الحاق اراضی فلسطینی به اسرائیل برای فلسطینیان تصمیماتی تحریک کننده محسوب می‌شد. دولت نتانیاهو یک حمله ویرانگر و طولانی را علیه حماس و غزه انجام خواهد داد. این حمله وحشت در پی خواهد داشت. حماس احتمالا ویران خواهد شد اما تماشاگران غیر نظامی ماجرا و زیرساخت‌های پرجمعیت غزه نیز ویران می‌شوند. اسرائیل بخشی از واکنش خود را توجیه خواهد کرد و بخشی از آن اقدامات بیش از اندازه و افراطی قلمداد خواهد شد.

مناظره بین المللی و محکومیت هر دو طرف ادامه خواهد داشت. هیچ یک از طرفین به صلح نزدیک نخواهند شد. تا زمانی که حملات ادامه یابد و برای مدتی طولانی پس از آن چشم‌انداز از سرگیری مذاکرات عربستان و اسرائیل تیره و تار خواهد بود. با این وجود، آن چه این بحران این را غیر عادی می‌سازد آن است که احتمال دارد در پی درگیری‌های آتی و پس از بررسی ریشه‌های شکست گسترده اطلاعاتی و فقدان آمادگی دولت نتانیاهو مردم اسرائیل به این نتیجه برسند که این سرنوشتی می‌باشد که نتانیاهو به دلایل بسیار زیادی سزاوار آن است.

علل حمله حماس به اسراییل

به گزارش اعتماد: قطعا هر تحلیلی نیاز به اطلاعات دارد و اطلاعات ما از حمله حماس به اسراییل بسیار ناقص است، اما در این حمله گویی همه پدافند‌های زمینی، دریایی و هوایی اسراییل تعطیل بودند. این تعطیلی نمی‌تواند فقط به دلیل مرخصی رفتن نیرو‌ها در عید کیپور باشد چراکه آن وقت باید پرسید آیا مخوف‌ترین نیروی اطلاعاتی جهان (موساد) هم چندین ماه مرخصی کامل بوده؟ در قسمت سوم، به جنبه دیگر این ماجرا می‌پردازم.

۱- به مرور و تا قرن شانزدهم، ناوگان دریایی اسپانیا بر تجارت دریایی جهان سلطه کامل یافت. با کامل شدن این سلطه مزاحمت‌های ناوگان بریتانیا هم آغاز شد تا نهایتا با جنگ ترافالگار تعارض این دو با پیروزی بریتانیا و سلطه این کشور بر راه‌های دریایی به پایان رسید. دلیل این جنگ‌ها آن بود که هر دو کشور معتقد بودند کسی که راه‌های تجارت دریایی را کنترل کند جهان را کنترل می‌کند.

۲- سلطه بی چون و چرای بریتانیا بر راه‌های دریایی با حفر کانال سوئز بیشتر هم شد ولی جنگ جهانی دوم این سلطه را از بریتانیا به امریکا منتقل کرد و با ساخت کانال پاناما حلقه راه‌های دریایی و تسلط بر تجارت جهانی توسط امریکا کامل شد.

۳- با سرآوردن چین به عنوان رقیب اقتصادی امریکا، یک موضوع برای این اقتصاد نوظهور اهمیت حیاتی یافت و آن اینکه نمی‌توان اقتصاد رو به رشد داشت ولی راه‌های تجارت بین‌المللی در اختیار رقیب تو باشد. برای همین، چین و پروژه همزمان و بسیار حیاتی برای اقتصاد خود را کلید زد.

۴- دو پروژه چین این بود، ساخت جزایر مصنوعی در دریای چین تا با گسترش مرز‌های دریایی خود، کنترل راه‌هایی دریایی شرق دور را در دست بگیرد. دوم ساخت راه‌آهن جاده ابریشم که ارتباط مستقیم با طرف‌های اروپایی را از این طریق میسر کند.

۵- پروژه اول با حضور سنگین ناوگان امریکا در دریای چین به شدت محدود شد و راه‌آهن جاده ابریشم که قرار بود از طریق روسیه، اوکراین، لهستان به اروپا برسد، با افتادن روسیه در تله جنگ اوکراین که قرار است با تلاش غرب، هیچ وقت به پایان نرسد، به بن‌بست خورد.

۶- پس از چین، هند هم تصمیم گرفت کریدور خود را از مسیر عربستان، اردن، اسراییل بسازد و پیمان صلح ابراهیم می‌توانست این پروژه را تسهیل کند، اما جنگ حماس و اسراییل، همچون جنگ اوکراین، این مسیر را هم در بن‌بست قرار داد.

۷- برای تجارت و اقتصاد موفق، مهم‌ترین فاکتور، امنیت و سلاح و نیز امنیت راه‌های تجاری است که با جنگ روسیه و اوکراین و همچنین حماس و اسراییل، امنیت راه‌های تجاری اختصاصی برای دو کشور چین و هند با نزدیک به ۳۵ درصد جمعیت جهان، در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است.

۸- بدین‌ترتیب دو جنگ روسیه – اوکراین و حماس – اسراییل، همچنان فرصت مستقل شدن دو اقتصاد میلیارد نفری چین و هند و خروج این دو کشور را از زیر سلطه غرب تا زمانی نامعلوم، به بایگانی برده است.
از این رو شاید بتوان چرایی حمله حماس و غیبت عجیب ارتش و نیرو‌های اطلاعاتی اسراییل را فهمید. در هر صورت، چه کارتل‌های اسلحه و چه سلطه بر تجارت جهانی، آنچه از حمله حماس به اسراییل حاصل می‌شود، ضرر هنگفت کشور‌های منطقه است.

پیوند کوتاه:

https://jfp-af.org/?p=1953

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین عناوین
پر بازدیدترین ها
PHP Code Snippets Powered By : XYZScripts.com