در علوم اجتماعی، یکی از تراژیکترین پدیدهها، فاصله میان «کشور» بهمثابه یک واحد سیاسی و «ملت» بهعنوان یک اجتماع یکپارچه و دارای اراده مشترک است. چرا با وجود گذشت دههها و حتی قرنها از تأسیس دولتهای مدرن، بسیاری از جوامع همچنان در آتش شکافهای قومی، زبانی و مذهبی میسوزند؟ کتاب «تنظیم قانون اساسی برای جوامع متکثر در نظامهای دموکراتیک»، اثر دکتر یوسف کوران و با ترجمه و مقدمه قانونپوه استاد سروردانش، یک کالبدشکافی دقیق و روشنگر از این زخم کهنه است؛ اثری که نه فقط برای حقوقدانان، که برای هر سیاستمدار و جامعهشناس و دغدغهمند توسعه سیاسی، یک متن ضروری به شمار میآید. این کتاب به ما نشان میدهد که بحران بسیاری از کشورهای امروزی، بحرانی حقوقی یا سیاسی صرف نیست، بلکه ریشه در یک خطای جامعهشناختی بنیادین دارد.
مسئله دکتر کوران: افشای یک پروژه شکستخورده
دکتر کوران در این اثر با شجاعت، پروژه کلاسیک «دولت-ملت» سازی را به زیر سؤال میکشد و آن را نه یک روند طبیعی و کارامد برای تمام کشورها، بلکه یک پروژه سیاسی تاریخمند میداند که بر پایه همگونسازی و حذف تفاوتها بنا شد. این مدل که از اروپای پساوستفالیایی برخاست، در عمل به ابزاری برای هژمونی یک گروه قومی یا فرهنگی بر سایرین تبدیل شد. از منظر جامعهشناختی، بزرگترین خطای این الگو، نادیده گرفتن واقعیتهای ساختاری جوامع متکثر و بهخصوص عدم تناسب نظام سیاسی و حقوقی با تنوعات فرهنگی و اجتماعی بود. راهحلهای لیبرال دموکراسی مانند تأکید بر حقوق بشر و بیطرفی دولت نیز از این غفلت مبرا نبودند. چراکه این راهحلها با تمرکز بر فرد انتزاعی و حقوق فردی او، از واقعیتی کلیدی چشمپوشی کردند: در جوامع عمیقاً متکثر و به تعبیر مترجم کتاب چندپاره، این گروه (اعم از قومی، زبانی یا مذهبی) است که اصلیترین واحد هویت، حقوق شهروندی، وفاداری و کنش سیاسی را تشکیل میدهد. نادیده گرفتن حقوق گروهی مانند حق حفظ مذهب، فرهنگ و زبان یا مشارکت عادلانه در قدرت، در عمل به معنای تداوم سلطه گروه اکثریت تحت لوای یک شهروندی ظاهراً برابر بود. بنابراین، مسئله اصلی کتاب، عبور از این بنبست و یافتن یک «پیمان اجتماعی» نوین است که تنوع را به رسمیت شناخته و آن را در قانون اساسی بهمثابه زیرساخت یک جامعه و کالبد نظام سیاسی بازتاب دهد.
مبانی نظری کتاب
قدرت تحلیلی اثر ارزشمند دکتر کوران در تلفیق هوشمندانه دو رویکرد مکمل نهفته است که این دو رویکرد در تشخیص مریضی و راهکار دستیابی به سلامت خود را نشان داده است:
۱. ریشهیابی ساختاری (رویکرد جامعهشناختی): کتاب پیش از تجویز هر راهحلی، به تشخیص دقیق بیماری میپردازد. این اثر به ما نشان میدهد که جامعه متکثر صرفاً جامعهای متنوع نیست؛ بلکه جامعهای است که در آن شکافهای هویتی، به گسلهای عمیق سیاسی و ساختاری تبدیل شدهاند. در چنین جامعهای، وفاداریهای خُرد با وفاداری کلان ملی رقابت میکند و مراکز متعدد قدرت و حلقات بسته، شکلگیری سرمایه اجتماعی ملی و انسجام دولت مرکزی را به چالش میکشند. این نگاه جامعهشناختی، عمق بحران را برای ما آشکار میسازد.
۲. مهندسی نهادی (رویکرد حقوقی-تطبیقی): پس از این تشخیص، نویسنده از طریق مطالعه تطبیقی تجربیات پنج کشور، به سراغ درمان میرود. او نشان میدهد که چگونه میتوان از ابزارهای حقوق اساسی برای مدیریت این گسلهای اجتماعی استفاده کرد. فدرالیسم، خودمختاری، نظامهای انتخاباتی متناسب و دموکراسی توافقی، دیگر مفاهیمی انتزاعی و نقل محافل روشنفکری و کلاسهای درس علوم سیاسی و علوم اجتماعی نیستند، بلکه ابزارهایی انضمامی برای ساختن یک نظم سیاسی عادلانه و پایدار هستند.
مطالعه پنج کشور بهعنوان آزمایشگاه جهانی
سوژه کتاب دکتر کوران یک جامعه یا کشور خاص نیست، او با اتنخاب سوژه از جوامع متفاوت ما را به یک سفر اکتشافی در آزمایشگاه جهانی حکومتداری میبرد و خواننده را با تجربیات پنج کشور مهم آشنا میسازد:
- مدلهای فدرال (آفریقای جنوبی و بلژیک): این دو کشور نشان میدهند که چگونه میتوان ساختار قدرت را بر محور شکافهای هویتی بازطراحی کرد. آفریقای جنوبی پساآپارتاید و بلژیکِ دوقطبی، هر دو فدرالیسم را بهعنوان راهی برای همزیستی مسالمتآمیز برگزیدهاند.
- مدلهای بسیط (لبنان و ایتالیا): این دو نمونه نشان میدهند که حتی در چارچوب یک دولت تکساخت نیز میتوان با ایجاد سازوکارهای پیچیده تقسیم قدرت، تنوع را مدیریت کرد. لبنان با نظام سهمیهبندی دینی-مذهبی خود، نمونهای کلاسیک (و البته پرچالش) از دموکراسی توافقی است و ایتالیا با اعطای خودمختاری گسترده به مناطق زبانی خود، الگویی از تمرکززدایی را به نمایش میگذارد.
- عراق بهمثابه سوژه ویژه: تحلیل قانون اساسی ۲۰۰۵ عراق، یک سوژه زنده و پرالتهاب از تلاش برای ساختن یک دولت فدرال بر ویرانههای یک دولت متمرکز و سرکوبگر است. این فصل، درسهای بینظیری درباره پیچیدگیهای روند قانون اساسینویسی در جوامع پس از جنگ ارائه میدهد.
نظام مطلوب بهعنوان پیمان اجتماعی نوین
برآیند این تحلیلهای تطبیقی، ارائه یک الگوی مطلوب است؛ الگوی که نظام فدرال پارلمانی و روح حاکم بر دموکراسی توافقی جوهر و ماهیت آن را تشکیل میدهند. فدرالیسم، کالبد سیاسی و جغرافیایی لازم برای به رسمیت شناختن هویتهای گوناگون را فراهم میکند و دموکراسی توافقی، روح حاکم بر این کالبد است. این مدل، منطق حذفی «اکثریت و اقلیت» را با فرهنگ «گفتگو، همکاری و اجماع» جایگزین میسازد. چهار ستون این بنا عبارتند از: ائتلاف بزرگ در قدرت اجرایی، حق وتوی متقابل برای حفاظت از منافع حیاتی گروهها، تناسبگرایی در توزیع منابع و مناصب و خودگردانی فرهنگی و محلی.
چرا این کتاب برای افغانستان مهم است؟
و اما افغانستان موزاییکی رنگارنگ از هویتها که دهههاست به اجبار در قالب تنگ و شکننده یک دولت متمرکز فشرده شده است، هیچگاه موفق به ساختن یک ملت یکپارچه و دولتی پایدار نشده است. تاریخ معاصر افغانستان، تاریخ پروژههای شکستخورده دولتسازی از بالا به پایین است؛ از پادشاهی و سلطنت گرفته تا انواع جمهوریت، دولت اسلامی و امارت اسلامی. ریشه مشترک همه این ناکامیها، نادیده گرفتن واقعیت اجتماعی متکثر افغانستان و تلاش برای تحمیل یک هویت و یک ساختار واحد بر جامعهای چندپاره بوده است.
کتاب دکتر کوران برای افغانستان یک آینه قدرتمند است. این اثر به ما نشان میدهد که مشکل افغانستان، فقدان یک گروه حاکم «خوب» نیست، بلکه فقدان یک «ساختار خوب» برای حکومتداری است. این کتاب به نخبگان و مردم افغانستان کمک میکند تا از پرسش بیپاسخِ «کدام قوم باید حاکم باشد؟» به پرسش سازندهی «چگونه همه اقوام میتوانند با هم حکومت کنند؟» گذار کنند. این اثر، جعبهابزاری نظری و عملی برای طراحی یک نظام سیاسی عادلانه، پایدار و فراگیر فراهم میکند؛ نظامی که در آن تنوع نه یک تهدید، که ستون اصلی وحدت ملی باشد. مطالعه این کتاب برای همه کسانی که به فردای افغانستان میاندیشند، نه یک انتخاب، که یک ضرورت تاریخی است.
در پایان لازم میدانم که از جناب استاد دانش بهخاطر زحمت ترجمه این کتاب و بنیاد اندیشه بهخاطر نشر آن سپاسگزاری نمایم؛ آن هم در شرایطی که خشونت جایگزین گفتگو، اندیشه و خردورزی شده است. بیشک، همت گماشتن به ترجمه و نشر آثار فکری در چنین زمانهای، خود نوعی مبارزه برای روشنایی و کنشی شجاعانه در برابر جهل است. این اقدام ارزشمند، گامی استوار در مسیر تقویت بنیانهای نظری جامعه و ترویج فرهنگ گفتگو به شمار میرود و امیدی را برای آیندهای روشنتر در دلها زنده میکند.
منبع: سایت بنیاد اندیشه
کتاب را از اینجا دانلود نمایید