بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون با این که سه دهه کامل از شهادت بزرگمرد تاریخ و پرچمدار سترگ عدالتخواهی، رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری بزرگ و یارانش سپری میشود، هنوز هم مردم ما در سرتاسر جهان، در حوت هر سال، با برگزاری آیینهای باشکوه مردمی و نشستهای سیاسی و فرهنگی، به پاسداشت قافلهسالار خود گردهم میآیند و با عشق و علاقه، به بازخوانی اندیشههای بلند آن شخصیت استثنایی تاریخ میپردازند. همه این تلاشها برای آن است که شهید مزاری برای مردم ما نه یک شخص و نه یک رهبر عادی حزبی، بلکه یک «نشانه راه» است تا ملت راه و مقصد اصلی خود را گم نکند و تحت فشار دنیای زر و زور و تزویر، به انحراف کشانده نشود.
هموطنان گرامی!
تبیین نشانههای راه مزاری به فرصت کافی و تحلیل جامع نیاز دارد و در این پیام کوتاه تنها به طرح دو مسأله اساسی میپردازیم:
اولین و مهمترین مسأله این است که هدف اصلی و اساسی مبارزات سیاسی شهید مزاری برای افغانستان چه بود؟
شاه بیت فلسفه سیاسی و تفکر مبارزاتی شهید مزاری اصل بسیار مهم و ارزشمند «عدالت» است. اما منظور از عدالت، ابعاد فلسفی و اخلاقی آن نیست. هدف اساسی شهید مزاری با طرح عدالت، تغییر نظام سیاسی کشور و ایجاد افغانستان نوین در قالب یک نظام سیاسی جدید بود با سه شاخصه عمده: «عدالت محور، مردم سالار و فدرال»؛ یعنی نظامی که در آن حقوق تمام اقوام کشور به صورت برابر و عادلانه تأمین گردد و مردم با انتخابات آزاد در تعیین سرنوشت خود سهم بگیرند و با تصویب قانون اساسی فدرال، شکل نظام بر اساس دولت مرکزی فدرال و ایالات خودمختار تنظیم گردد. در سطح افغانستان اولین کسی که طرح تدوین قانون اساسی فدرال را ابتکار کرد، استاد مزاری بود و اولین سند مدون به نام قانون اساسی فدرال، در سال 1373 زیر نظر استاد مزاری و با حمایت بیدریغ ایشان تهیه گردید. بنا بر این هیچگاه فراموش ن
کنیم که هدف اساسی و اولویت اصلی در مبارزات شهید مزاری که برای آن از جان خود مایه گذاشت، تغییر نظام سیاسی و بنیانگذاری نظام فدرالی عدالت محور و مبتنی بر مردم سالاری بود. این یک نشانه راه است و مردم ما هیچگاه این نشانه راه را گم نکند و از آن منحرف نشود.
اما مسأله اساسی دوم، دیدگاه خاص شهید مزاری در مورد روابط و مناسبات سیاسی و اجتماعی بین اقوام افغانستان است. شهید مزاری به این باور بود که در افغانستان، شعارها مذهبی اما عملکردها قومی است و از این رو روابط بین اقوام باید از نو و بر مبنای برادری و برابری و مطابق اصول ذیل تنظیم گردد:
اول- در مناسبات درون قومی، هزاره یک هویت مستقل و دارای تاریخ و فرهنگ خاص خود است و از این رو هزارههای شیعه دوازده امامی و اسماعیلیه و هزارههای سنی، هویت مشترک دارند و اتحاد بین آنان یک ضرورت حیاتی است و باید همه آنان متحدا از حقوق خود دفاع کنند.
دوم- در مناسبات درونی خانواده شیعی، شهید مزاری با باور کامل به آزادی همه مردم افغانستان در مورد پیروی از ارزشهای دینی و مذهبی خود، بر همبستگی هزاره شیعه با سایر شیعیان کشور از اقوام مختلف قزلباش، بیات، سادات و شیعیان بلوچ، تاجیک و پشتون و اقوام دیگر تأکید داشت و هزارهها را ستون اصلی هویت مذهبی و فرهنگی تشیع در افغانستان میدانست و رسمیت مذهب تشیع یکی از خواستههای اصلی او بود.
سوم- شهید مزاری در مناسبات برون قومی، معتقد بود که دشمنی بین اقوام یک فاجعه است و وحدت ملی یک اصل است. شهید مزاری میگفت که ما عاشق قیافه هیچ کسی و هیچ گروهی و هیچ قومی نیستیم و به همین ترتیب با هیچ گروهی و هیچ قومی هم دشمنی نداریم، اما از همه انتظار داریم که هزاره بودن را جرم ندانند و حقوق همه اقوام به تناسب شعاع وجودی و نفوس شان تأمین گردد.
چهارم- استاد مزاری حفظ استقلال و تمامیت ارضی و پاسداری از منافع ملی افغانستان و دفاع از کشور در برابر هر نوع تجاوز خارجی را یک وظیفه اساسی هر شهروند افغانستان میدانست.
هموطنان گرامی!
با توجه به نشانههای راه مزاری و اهداف اصلی آن ابرمرد مبارز، مسئولیت امروز ما در عرصه مبارزات سیاسی، در نکات ذیل فشرده میشود:
- به تأسی از اندیشه سیاسی شهید مزاری، ایجاد نظام سیاسی عدالت محور، مردم سالار و فدرال برای آینده افغانستان هدف اصلی ما بوده و برای تحقق آن مبارزه دوامدار خود را ادامه میدهیم.
- از هر نوع هماهنگی و اتحاد در درون جامعه هزاره و شیعیان افغانستان با قاطعیت استقبال و حمایت میکنیم و از همه میخواهیم که در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نورزند.
- ما به همه اقوام افغانستان احترام قایل هستیم و دشمنی بین اقوام را یک فاجعه میدانیم و از همه میخواهیم که تنوع و تکثر قومی و زبانی و فرهنگی را به رسمیت شناخته و به ارزشها و نمادهای فرهنگی و مذهبی همدیگر احترام بگذارند.
- از نگاه شهید مزاری هزارهها با هیچ قومی خصومت و دشمنی ندارند و هیچ گروهی هم این قدرت را ندارد که از روی کین و عداوت، هزاره را از جغرافیای افغانستان و از مناسبات قدرت حذف و محو کند و امروز هدف اصلی همه ما باید تأمین عدالت برای همه باشد.
- در شرایط حاضر که کشور ما در یک بحران دیگر فرو رفته و نظام انحصارطلب، تکقومی، تکمذهبی، تکزبانی و تکجنسیتی طالبان همه کشور و مردم را به گروگان گرفته و خود نیز به بن بست رسیده است، از همه اقوام، جریانها و گروههای سیاسی جدا میخواهیم که صفوف خود را فشردهتر سازند. در این رابطه از تلاشهای «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» برای ایجاد هماهنگیهای بیشتر در جبهه مخالفان طالبان و همچنین آغاز فعالیت «مجمع ملی برای نجات افغانستان» با عضویت دهها گروه و حزب سیاسی و نهاد مدنی تقدیر و حمایت کرده و انتظار داریم با این اقدامات مثبت، زمینه تحول و تغییر بنیادی در عرصه مبارزات سیاسی مردم افغانستان فراهم گردد.
- کشورهای منطقه و جهان باید بدانند که با تداوم حاکمیت نامشروع طالبان، دامنه ناامنی، فعالیتهای تروریستی، تقویت گروههای افراطی، افزایش مهاجرت و مشکلات دیگر در منطقه هر روز وسعت بیشتر مییابد. از این رو ما از جامعه جهانی و کشورهای منطقه میخواهیم که در روابط خود با افغانستان، منافع واقعی مردم افغانستان را در نظر گرفته و مردم ما را در برقراری حکومت مبتنی بر قانون، عدالت و مردمسالاری و متعهد و پایبند به کرامت انسانی و ارزشهای حقوق بشری و معاهدات بین المللی کمک کنند.
در پایان ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن سیامین سالیاد شهادت رهبر شهید استاد مزاری و یارانش، به روان پاک همه شهدای اه عدالت و آزادی درود میفرستم و آرزو میبرم که روزی با برقراری نظام عدالتمحور مردم سالار و فدرال، آرزوی دیرینه مردم ما جامه عمل پوشیده و کشور ما به صلح و امنیت پایدار و ثبات دایمی دست پیدا کند.
سرور دانش
رئیس حزب عدالت و آزادی افغانستان
13 حوت 1403