طالبان علاوه بر کشتار اقشار مختلف همچون خبرنگاران، روحانیان، امدادگران، نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان، فعالان مدنی و عامه مردم افغانستان، کشتار سلسلهای از بزرگترین شخصیتهای سیاسی و ملی افغانستان را نیز در کارنامه خویش دارند که نام هر یک از آنان در تاریخ این سرزمین همچنان میدرخشد. کسانی که عمر خود را برای مبارزه در راه آزادی و استقلال افغانستان صرف کرده بودند و نام هر کدام اکنون نمادی از غرور و افتخار افغانستان به شمار میرود.
در این بخش به طور خلاصه به زندگی و زمانه تعدادی از شهدای بزرگ افغانستان میپردازیم و یادآور میشویم که سلسله شهدای افغانستان توسط طالبان به دهها هزار نفر میرسند که در این شماره تنها به بخشهایی از آنها پرداخته شده است.
شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری
استاد شهید عبدالعلی مزاری در سال ۱۳۲۶ هجری شمسی در منطقه نانوایی ولسوالی چهار کنت ولایت بلخ چشم به جهان گشود. پدرش حاجی خداداد زراعت پیشه و مالدار بود.
استاد شهید دوره ابتدایی را در مدرسه چهارکنت گذراند و در همان سنین جوانی با شهید علامه سید اسماعیل بلخی آشنا گردید و شهید بلخی از لحاظ شخصیتی تاثیر ژرفی بر وی گذاشت و از آن پس مسیر جدیدی را هدفمندانه برگزید. او خدمت عسکری رفت و در دوره عسکری با محرومیت مردم خود و همچنین با ستم و تبعیض سیستماتیک حاکم بر کشور بیشتر آشنا گردید و درسهای بسیاری از دوره عسکری آموخت.
استاد شهید پس از ختم دوره سربازی در سال 1350 جهت ادامه تحصیلات عالی حوزوی وارد قم شد و در آن شهر به ادامه تحصیل پرداخت. وی ضمن آشنایی با جریانهای سیاسی نوظهور در جهان اسلام و تحولات سیاسی منطقه تا سال 1355 تحصیلات عالی حوزه را به پایان رساند.
شهید مزاری پس از بازگشت از نجف که دیداری با آیت الله خمینی رهبر انقلاب ایران داشت توسط سازمان امنیت و اطلاعات دوره شاه ایران موسوم به ساواک که یک سازمان مخوف استخباراتی بود بازداشت و شکنجه گردید. در سال 1356 از ایران اخراج گردید و به کابل رفت. در کابل در همکاری با چهرههای روشنفکر و علمای آن دوره به تشکیل هستههای اولیه فعالیتهای سیاسی همت گماشت و جهت هماهنگی با جریانهای سیاسی و انقلابی دو باره به ایران بازگشت. از آنجا که در ایران تحت تعقیب ساواک بود با نام مستعار وارد این کشور شد و جای ثابتی نداشت و مرتب در حال رفت و آمد به کشورهای عراق، سوریه، ترکیه و پاکستان بود.
شهید مزاری پس از کودتای هفت ثور 1357 استاد شهید به زادگاهش بازگشت و در همین سالها با جمعی از یارانش مبادرت به تشکیل سازمان نصر افغانستان کرد. زیرا شهید مزاری از ابتدا بر این باور بود که مبارزه بدون یک تشکیلات منظم و منسجم امکانپذیر نیست.
شهید مزاری در سال 1360 جهت هماهنگیهای لازم به ایران مسافرت کرد و در سال 1365 دوباره به افغانستان برگشت. در طی همین سالها اختلافات میان گروههای موسوم به هشتگانه که اکثرا مقر آنها در ایران بود به اوج خود رسیده بود و جنگهای داخلی میان این گروهها در اکثر مناطق هزارهجات شعلهور بود. از همین رو هدف اصلی شهید مزاری از سفر به افغانستان و مشخصا سفر تاریخی اش به هزارهجات به منظور ایجاد وحدت سراسری بود. امری که سرانجام با خون دل خوردنهای زیاد موفق به تحقق آن شد و حزب وحدت اسلامی را تشکیل داد.
شهید مزاری پس از تشکیل حزب وحدت و ادغام احزاب منحله در این حزب با هدف بستن دفاتر احزاب سابق و بازگشایی دفاتر حزب وحدت به جای آنها به ایران و پاکستان سفر کرد. سفر شهید مزاری و همراهانش به ایران یک سفر تاریخی بود و مردم خسته از جنگهای داخلی استقبال تاریخی و بیسابقهای از هیات حزب وحدت به ریاست استاد شهید به خصوص در ایران به عمل آوردند.
بدین ترتیب حزب وحدت با تمام کارشکنیهای پیدا و پنهان به بستن دفاتر احزاب منحله و بازگشایی دفاتر حزب در ایران موفق شد.
شهید مزاری پس از بازگشایی دفاتر حزب در ایران در سال 1370 به افغانستان برگشت. اما از آنجا که بازگشت از راه زمینی صورت گرفته بود مدتی از سرنوشت وی خبری نبود. در همین ایام کنگره حزب در بامیان برگزار شد و اعضای کنگره حزب در غیاب استاد شهید وی را به عنوان دبیر کل حزب وحدت اسلامی افغانستان برگزیدند.
شهید مزاری پس از سقوط دولت داکتر نجیب از طریق مزار شریف با نیروهای حزب وحدت مثل سایر جریانهای جهادی وارد کابل شد و در غرب کابل مستقر گردید.
پس از آن متاسفانه غرب کابل مورد هجوم دولت مجاهدین قرار گرفت و جنگهای سهساله غرب کابل به وجود آمد. شهید مزاری در مقاومت غرب کابل بارها فریاد زد که جنگ راه حل نیست و ما وحدت ملی را یک اصل میدانیم. اما این سخنان شنیده نشد و جنگها تا زمان ظهور طالبان که افغانستان را در تاریکی مطلق قرار داد ادامه یافت.
پس از ظهور طالبان شهید مزاری همچنان در کابل و در کنار مردم ماند و در آخرین سخنرانی که در پی شایعه فرار وی از کابل در دشت برچی صورت گرفت تاکید کرد که تعهد کرده ام که خونم در جمع شما بریزد و زندگی برای من در جایی غیر از میان مردم هیچ ارزشی ندارد.
شهید مزاری پس از این که کابل را در محاصر طالبان و در حال سقوط به دست این گروه دید تصمیم گرفت که پایگاه مقاومت را در خارج از کابل در بامیان و یا در غزنی ایجاد کند. به همین خاطر با چند تن از یاران نزدیکش بنای خارج شدن از کابل را داشت که به دست گروه طالبان اسیر گردید و پس از شکنجه زیاد همراه با هفت تن از یارانش به شهادت رسید.
جسد شهید مزاری و یارانش در غزنی به مردم تحویل داده شد و از طرف طالبان اعلان گردید که بنا بوده است شهید مزاری به قندهار منتقل شود اما در هلیکوپتر با طالبان درگیر شده و شهید شده است.
جسد شهید مزاری و سید علی علوی نزدیک به دو هفته از غزنی تا مزار شریف از مناطق هزاره نشین بهسود تا بامیان تا مزار شریف بر دوش هزاران انسان دردمند و مصیبتدیده تشییع شد. سر انجا در هفتم حمل 1374 در مزار شریف با حضور هزاران تن از مردم افغانستان و با شکوهی خاص به خاک سپرده شد.
قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود
احمدشاه مسعود فرزند دگروال (سرهنگ) دوست محمدخان در ۱۱ سنبله سال ۱۳۳۲ هجری خورشیدی در قريهٔ جنگلك ولايت پنجشير چشم به جهان گشود.
شهید احمد شاه مسعود در پنج سالگی همراه با خانواده به کابل منتقل گردید و در کابل در پنج سالگی شامل صنف اول مکتب گردید. اما از آنجا که پدر وی یک منصبدار و نظامی بود به دلیل انتقال وی به عنوان قومندان امنیه ولایت هرات، به این شهر رفت و صنوف سوم و چهارم را در هرات گذراند. وی در هرات همزمان با دروس مکتب به مدرسه دینی نیز میرفت.
شهید مسعود دوران متوسطه را در دبيرستان استقلال كابل به پايان رساند و در سال ۱۳۵۲ با شركت در امتحان كنكور وارد دانشكدهٔ انجینیری پلیتخنیک کابل شد.
او در همین سالها با فعالیتهای سیاسی آشنا گردید و در سال ۱۳۵۲ رسماً به عضويت جمعیت اسلامی درآمد و در تابستان سال ۱۳۵۴ رهبری نخستين قيام پنجشير در برابر حكومت وقت را به عهده گرفت که قيام ناكام شد و همكاران وی از جمله شخصی به نام شاه ابدال دستگير و سپس اعدام شدند.
شهید مسعود پس از این قیام نافرجام به پاکستان رفت و پس از کودتای هفت ثور 1357 به افغانستان باز گشت و در ولایات مشرقی نورستان و کنر رهبری دستههای چریکی مجاهدین را به عهده گرفت و بدین ترتیب دوره مقاومت علیه دولت دست نشانده و تجاوز شوروی آغاز گردید. او یک سال بعد در سال 1358 وارد پنجشیر گردید و بدین ترتیب پنجشیر وارد مرحله تاریخی خود گردید و نام بلند در مبارزه و جهاد مردم افغانستان یافت.
روسها بعد از شش تهاجم تمام عیار به پنجشیر که هر بار شکست خوردند از در مذاکره با شهید مسعود درآمدند. به همین خاطر قومندان عمومی روسها در افغانستان وارد مذاکره با شهید احمدشاه مسعود شد و توافقنامهای میان وی و روسها به امضا رسید که بر اساس آن به مدت دو سال میان دو طرف آتشبس برقرار شد و برای نخستین بار روسها مجاهدین را به عنوان یک طرف قضیه افغانستان به رسمیت شناختند.
شهید احمدشاه مسعود پس از پایان توافقنامه با روسها مورد حملات نظامی قرار گرفت ولی وی با ابتکارات تازه نظامی و جنگهای نامنظم چریکی توانست قوتهای شوروی و دولت وقت را در درههای پرپیچ و خم شمالی و به خصوص در پنجشیر زمینگیر کند.
تشكيلات نظامی که وی ساخته بود تركيبی از روشهای سنتی رزمی افغانها و قواعد مدرن جنگ چريكی بود. روشهای نظامی مسعود به عنوان موثرترين قواعد جنگ چريكی در بين همه نيروهای مقاومت شناخته شد و جایگاه وی به عنوان یک فرمانده نامدار جهادی تثبیت گردید.
پس از سقوط دولت داکتر نجیب در سال 1371 احمد شاه مسعود فرودگاه مهم نظامی بگرام و شهر جبل السراج را كه در شمال كابل موقعيت دارد به كنترل در آورد و نيروهايش را برای تصرف شهر كابل آماده کرد. شهید احمدشاه مسعود در آن زمان با گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی که بیشترین نیروی مسلح در اطراف کابل را داشت مذاکراتی انجام داد و معتقد بود که مجاهدین بدون توافق بر سر یک دولت جدید نباید وارد کابل شوند. چون جنگهای داخلی شروع خواهد شد. اما این مذاکرات به نتیجه ملموسی نرسید و مجاهدین از هر طرف وارد کابل گردیدند. پس از آن احمدشاه مسعود نیز با نیروهایش وارد شهر گردید و مناطق حساس و مهم شهر و مراکز مهم دولتی را به تصرف خویش در آوردند.
پس از آن جنگ میان نیروهای مجاهدین در شهر کابل آغاز گردید و متاسفانه اتفاقاتی رخ داد که نباید رخ میداد. به دلیل تداوم جنگهای داخلی گروه طالبان با سرعت مناطقی از افغانستان و سرانجام کابل را در سال 1996 به تصرف خویش درآوردند. شهید احمدشاه مسعود در برابر طالبان مقاومت دور اول را به وجود آورد که در آن اکثر گروههای جهادی عضویت داشتند.
سرانجام فرمانده احمد شاه مسعود، پس از سالها مقاومت در برابر اشغال كشورش توسط ارتش شوروی سابق و نبرد با گروه طالبان، در روز ۱۸ سنبله ۱۳۸۰ در اثر انفجار انتحاری دو مرد عرب كه خود را خبرنگار معرفی كرده بودند، به شهادت رسید.
لویهجرگه قانون اساسی جدید افغانستان به شهید احمد شاه مسعود لقب «قهرمان ملی» را اعطا کرد و روز ۱۸ سنبله در افغانستان «روز شهيد» و تعطيل رسمی اعلام شد.
شهید صلح استاد برهان الدین ربانی
پروفیسور برهانالدين ربانی ولد محمد یوسف در 29 سنبله سال ١٣١٨ هـش در فیض آباد، مرکز ولایت بدخشان چشم به جهان گشود. وی در سال ١٣٢۴ خورشیدی در مکتب متوسطه فیض آباد شامل گردید و در سال ١٣٣٢خورشیدی از صنف نهم آن مکتب فارغ گردید. سپس به کابل رفت و در سال ١٣٣٣ هش در مدرسه دارالعلوم شرعیه کابل که در پغمان موقعیت داشت، شامل شد. وی در سال ١٣٣٧خورشیدی از آن مدرسه فارغ التحصیل گردید و در سال ١٣٣٨ هش شامل دانشکده شرعیات دانشگاه کابل گردید و در سال ١٣۴١ هش از آن دانشکده به درجه اول فراغت یافت و به صفت استاد در دانشکده شرعیات دانشگاه کابل پذیرفته شد.
وی در سال ١٣۴۵ هش جهت تحصیلات عالی به جمهوری عربی مصر رفت وشامل دانشگاه الازهر قاهره گردید و در سال ١٣۴٧ هش ماستری خودرا در رشته فلسفه اسلامی به دست آورد و در دوره دکتورا در آن دانشگاه ثبت نام نمود و کار رساله دکتورای خود را تحت عنوان “مولانا عبدالرحمن جامی و جنبههای علمی و فلسفی وی” آغاز کرد و سپس رهسپار کابل گردید و در دانشکده شرعیات دانشگاه کابل دوباره به تدریس علوم اسلامی پرداخت.
استاد ربانی در دانشگاه شرعیات کابل همراه دیگر استادان آن دانشگاه و با تعددی از همراهان فکری در ابتدا نهضت جوانان مسلمان را تأسیس نمود که سپس در سال ۱۳۵۱ خورشیدی نهضت را به جمعیت اسلامی افغانستان تغییر نام داد و رهبری آن شخصا به عهده گرفت.
در سال ۱۳۵۳ شهید ربانی و عدهای دیگر از فعالان اسلامگرا که تحت تعقیب حکومت داوود خان بودند از افغانستان خارج شده و به پاکستان رفتند. در پاکستان گروههای افغان تحت فشار دولت وقت آن کشور قرار گرفتند تا علیه دولت محمد داودخان قیام کنند و برای براندازی آن خود را آماده کنند. اما شهید ربانی مخالف قیام مسلحانه علیه دولت بود. به همین خاطر از پاکستان به عربستان سعودی رفت.
شهید ربانی در دوره جهاد و مقاومت علیه تجاوز شوروی به افغانستان رهبری یکی از مهمترین گروههای جهادی یعنی حزب جمعیت اسلامی را به عهده داشت.
وی پس از پیروزی مجاهدین و سقوط دولت نجیب الله در ۲۸ جون ۱۹۹۲ به عنوان دومین رئیس جمهور موقت پس از صبغت الله مجددی توسط شورای حل و عقد انتخاب شد.
حکومت مجاهدین در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل را که زیر حملات شدید قرار داشت به طالبان واگذار نمود. اما شهید ربانی که مقر حکومت را به مزار شریف انتقال داده بود هنوز به عنوان رئیس جمهور رسمی افغانستان شناخته میشد.
با حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان، حامد کرزی در اجلاس بن رئیس جمهور دولت موقت افغانستان شد. شهید برهان الدین ربانی در ۲۲ دسامبر سال ۲۰۰۱ طی مراسم رسمی حکومت را به اداره موقت به رهبری حامد کرزی تحویل داد.
استاد ربانی در انتخابات پارلمانی افغانستان در سال 1384 خود را کاندید نمود و بهعنوان اولین نماینده مردم ولایت بدخشان با بیشترین آراء عضویت پارلمان افغانستان را به دست آورد.
وی پس از پایان دور اول پارلمان به عنوان رییس شورای عالی صلح افغانستان تعیین شد و در این راستا تلاشهای بسیاری به خرج داد.
شهید پرفیسور برهان الدین ربانی در بیست و نهم سنبله ۱۳۹۰ بر اثر یک انفجار انتحاری در برابر منزل خود در کابل در سن 71سالگی به شهادت رسید.
شهید حاجی عبدالقدیر
حاجی عبدالقدیر در سال 1333 هجری خورشیدی در منطقه سیدان ولسوالی سرخرود ولایت ننگرهار به دنیا آمد. وی دوره تعلیمات ابتدایی و متوسطه را در این ولایت به پایان رساند. او در دوران حکومت سردار محمد داود همراه با دو برادرش یعنی عبدالحق و حاجی دین محمد به پاکستان مهاجرت کرد و به همکاری با حزب اسلامی شاخه یونس خالص پرداخت. در دوران پس از تجاوز شوروی به افغانستان وی یکی از فرماندهان مجاهدان بود که در جنک علیه ارتش سرخ سهم فعالی داشت.
با سقوط دولت داکتر نجیب الله وی به عنوان والی ولایت ننگرهار از سوی حکومت مجاهدین گماشته شد و ریاست شورای مشرقی را به عهده داشت. پس از تصر افغانستان و ننگرهار به دست طالبان در دور اول به پاکستان رفت و از آن جا فعالیت علیه این گروه را آغاز کرد. او سپس به پنجشیر آمد و همگام با دیگر مقاومتگران عملا وارد جنگ با طالبان شد. به همین خاطر برادرش شهید عبدالحق در خزان 1380 توسط طالبان دستگیر و سپس اعدام گردید.
شهید حاجی قدیر که یک شخص میانه رو بود در حل تنشهای لویه جرگه اضطراری سال 1381 سهم فعال داشت و پس از آن به عنوان یکی از معاونان رییس جمهور دولت انتقالی برگزیده شد. وی پس از مدت کوتاهی که در این سمت و همچنین وزیر فواید عامه بود توسط افراد طالبان در کابل در تاریخ 15 جوزای 1381 ترور و شهید شد.
شهید مطلب بیک
شهید عبدالمطلب بیک فرزند عبدالمجید بیک در سال ۱۳۳۳ خورشيدی در ولسوالی هزارسمچ ولایت تخار چشم به جهان گشود. وی يك تن ازمبارزان و فرماندهان جهاد و مقاومت مردم ولايت تخار بود كه دليرانه بر ضد اشغال كشورش توسط ارتش سرخ اتحادشوروي وقت و ديگر دشمنان مردم افغانستان به كاروان جهاد و مقاومت مردم افغانستان پيوست و در اين راه مردمش را تا پيروزي همراهي كرد.
شهید عبدالمطلب بيک در اوايل حکومت جدید افغانستان در پست هاي معينيت وزارت امور مهاجرين، قوماندان امنیه و والی ولایت تخار ایفای وظیفه کرد. وی در انتخابات مجلس دور شانزدهم به عنوان نماینده مردم تخار وارد این مجلس شد و در تاریخ 5 جدی سال ۱۳۹۰ خورشیدی در یک حمله انتحاری در نزدیکی شهر تالقان، مرکز ولایت تخار همراه با ۱۹ غیرنظامی دیگر به شهادت رسید.
شهید سید مصطفی کاظمی
شهید سید مصطفی کاظمی سال 1342 در قریه لولنج ولسوالی سرخ پارسا در ولایت پروان به دنیا آمد. وی که یکی از فرماندهان جهادی بود با تشکیل «حزب وحدت اسلامی افغانستان» به عضویت این حزب در آمد.
شهید کاظمی پس از سقوط طالبان در دور از شرکت کنندگان رسمی و فعال در کنفرانس بن در سال 1381 بود و با امضای عهدنامه بن، نقش تازهای در عرصه سیاسی و اجتماعی افغانستان به عهده گرفت. وی بر اساس معاهده بن، در حکومت انتقالی و موقت به عنوان وزیر تجارت دولت افغانستان تعیین شد.
وی پس از آن حزب «اقتدار ملی» را تاسیس کرد و از طرف این حزب در انتخابات پارلمانی سال 1384 از حوزه انتخابیه کابل شرکت کرد و به مجلس نمایندگان راه یافت.
شهید کاظمی روز سه شنبه پانزدهم آبانماه سال 1386 در منطقه «شرکت قند شهر پلخمری» مرکز ولایت «بغلان» افغانستان بر اثر یک حمله انتحاری که منجر به کشته شدن 100 تن و زخمی شدن 80 تن دیگر شد همراه شش تن دیگر از اعضای پارلمان افغانستان حین انجام مأموریت به شهادت رسید.
جنرال عبدالرازق اچکزی
جنرال عبدالرازق اچکزی فرزند محمد خان در سال ۱۳۵۸ در ولسوالی مرزی سپین بولدک قندهار چشم به جهان گشود. وی چنانکه از نامش پیدا است متعلق به تیره اچکزی از اقوام متنفذ و قدرتمند قندهار زاده شده بود. جنرال عبدالرازق زمانی به همراه پدر و عمویش به دست طالبان اسیر شد ولی او توانست فرار کند و پدر و کاکایش به دست طالبان کشته شد.
وی در سال ۲۰۰۲ وارد نیروهای امنیتی افغانستان شد و در سمت فرمانده پولیس مرزی قندهار در سپین بولدک هم مرز با پاکستان فعالیت کرد. هنگامی که طالبان در سال ۲۰۰۸ به نزدیکی دروازه شهر قندهار رسیدند وی توانست از این حمله جلوگیری کند و نخستین عملیات مستقل نیروهای افغانستان در برابر طالبان را رقم زد. او در سال 2011 به عنوان قومندان امنیه ولایت قندهار منصوب شد و نزدیک به هفت سال با قدرت و ابتکار خاص در ولایتی مثل قندهار درخشید و طالبان را در این ولایت زمینگیر کرد.
او عملیات های زیادی را در برابر طالبان در قندهار،زابل، هلمند و ارزگان انجام داد و توانست محبوبیت فراوانی در میان شهروندان افغانستان کسب کرد.
سر انجام جنرال عبدالرازق در تاریخ ۲۶ میزان ۱۳۹۷، هنگامی که در دفتر والی قندهار و با حضور فرمانده نیروهای مأموریت پشتیبانی قاطع و فرماندهان محلی حضور داشتند توسط یک عامل نفوذی گروه طالبان مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید جواد ضحاک
شهید محمد جواد ضحاک رئیس شورای ولایتی ولایت بامیان، فرزند غلام در 15 اسد سال 1344 خورشیدی در منطقه سیاهدره ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان به دنیا آمد. او تا صنف دوازدهم درس خوانده بود ولی با شروع جهاد علیه تجاوز شوروی به صفوف مجاهدین پیوست و ارد جبهه و جنگ شد.
شهید ضحاک بعدا در مقاومت غرب کابل از نزدیکان قابل اعتماد رهبر شهید بود و علاوه بر عضویت کادر امنیتی شهید مزاری مسولیت تامین ارتباطات وی از طریق بیسیم را نیز به عهده داشت.
شهید ضحاک پس از به وجود آمدن نظام جدید در انتخابات دور اول شورای ولایتی در بامیان شرکت کرد و برنده شد. او دو سال اول به صورت پیاپی به عنوان رییس شورای ولایتی بامیان انتخاب شد و از این طریق خدمات ماندگاری برای مردم بامیان انجام داد.
شهید ضحاک در دوره عضویت خود در شورای ولایتی بامیان شیوههای جدیدی در عرصه فعالیتهای مدنی و نقد مسولان اداره محلی به وجود آورد به گونهای که فعالیتها و اعتراضات مدنی وی الگویی در دیگر مناطق و ولایات قرار گرفته بود.
او مردم را با شیوههای جدید مبارزه مدنی آشنا کرد و از این طریق به آنان قدرت، جسارت و شهامت بخشید. کاهگل کردن جادههای شهر بامیان در اعتراض به نبود جاده پخته در این شهر و ساختن یک الکین بزرگ و قرردادن آن در چهارراهی اصلی بازار بامیان در اعتراض به نبود برق در این ولایت و اعطای تقدیرنامه به یک الاغ در اعتراض به فقدان شایستهسالاری در ادارات دولتی تنها سه نمونه از اعتراضات مدنی شهید جواد ضحاک بود که در ذهن مردم بامیان همیشه ماندگار شد. وی در افشای فساد دستگاههای دولتی مهارت خاص و جسارت تام داشت و ملاحظه هیچکسی را نمیکرد.
ضحاک سیاستمداران و مقامات دولتی را بیمحابا نقد میکرد و همیشه یاور مظلومان و محرومان بود. به همین خاطر در بامیان از جایگاه خاصی در میان مردم برخوردار بود.
شهید جواد ضحاک سرانجام در روز جمعه ۱۴ جوزا ۱۳۹۰ در حین بازگشت از جلسه سراسری روسای شوراهای ولایتی از هرات در مسیر غوربند ولایت ولایت پروان توسط عوامل طالبان دستگیر و در تاریخ 17 جوزا یعنی سه روز پس از دستگیری جسد خون آلودش در کنار جاده پیدا شد.
لیستی از دیگر افراد مشهور و شناخته شده که توسط گروه طالبان به شهادت رسیده اند:
1- عبدالجبار قهرمان، نمایندهٔ مردم هلمند که در ۲۵ میزان ۱۳۹۷ در یک انفجار یک بمب در کارزار انتخاباتیاش به شهادت رسید.
2- احمدخان سمنگانی، نمایندهٔ مردم سمنگان که در ۲۴ سرطان ۱۳۹۱ در یک حملهٔ تروریستی در سمنگان به شهادت رسید.
3- محمد هاشم وطنوال، نمایندهٔ مردم اروزگان در ۲۶ سرطان ۱۳۹۰ در یک حملهٔ تروریستی در کابل شهید شد.
4- امیرداد محمد خان، نمایندهٔ مردم هلمند که در ماه حوت ۱۳۸۷ در یک حملهٔ تروریستی شهید شد.
5- حبیبالله سنزری، نمایندهٔ مردم قندهار که در ۱۴ سرطان ۱۳۸۷ در یک حملهٔ تروریستی در قندهار شهید شد.
6- فضل الرحمن څمکنی، نمایندهٔ مردم پکتیا که در ۸ ثور ۱۳۸۷ در مراسم تجلیل از پیروزی مجاهدین شهید شد.
7- محمد اسلام محمدی، نمایندهٔ مردم سمنگان که در ۶ دلو ۱۳۸۶ در ی حملهٔ تروریستی به شهادت رسید.
8- صاحب الرحمن همت، نمایندهٔ مردم کنر که در ۱۵ عقرب ۱۳۸۶ در یک حملهٔ تروریستی در بغلان شهید شد.
9- صبغت الله ذکی، نمایندهٔ مردم تخار که در ۱۵ عقرب ۱۳۸۶ در یک حملهٔ تروریستی در بغلان شهید شد.
10- عبدالمتین، نمایندهٔ مردم هلمند که در ۱۵ عقرب ۱۳۸۶ در یک حملهٔ تروریستی در بغلان شهید شد.
11- عارف ظریف، نمایندهٔ مردم کابل که در ۱۵ عقرب ۱۳۸۶ در یک حملهٔ تروریستی در بغلان شهید شد.
12- نازکمیر سرافراز، نمایندهٔ مردم قندوز که در ۱۵ عقرب ۱۳۸۶ در یک حملهٔ تروریستی در بغلان شهید شد.
13- عصمت الله محبت، نمایندهٔ مردم لغمان که در یک حملهٔ تروریستی شهید شد.
14- عبیدالله بارکزی، نمایندهٔ مردم ولایت اروزگان که در حملهٔ افراد ناشناس در ۳ حمل ۱۳۹۸ به ضرب گلوله در قندهار شهید شد.
15- عین الدین رستاقی در دو دور شورای ولایتی تخار عضویت شورای ولایتی را داشت و از افراد نزدیک به حزب جمعیت اسلامی در تخار ترورو کشته شد.
16- محمد رسول محسنی رئیس شورای ولایتی بغلان در پی حمله انتحاری در شهر پلخمری همراه با ده تن دیگر به شهادت رسید.
17- داکتر نیاز نیازی، از علمای برجسته و طراز اول افغانستان که در تاریخ 13 جوزا 1399 در کابل به دست گروه طالبان به شهادت رسید.
18- مرسل نبی زاده نماینده پیشین پارلمان در ماه جدی 1401 به ضرب گلوله در خانهاش در در حوزه ۱۱ کابل در منطقه «احمدشاه بابا مینه» به شهادت رسید.