م. رضایی
فضای سیاسی حاکم بر افغانستان که مشخصه بارز آن تبعیض سیستماتیک علیه زنان و زن ستیزی به شدیدترین شکل آن است، موجب طرح به رسمیت شناختن آپارتاید جنسیتی در افغانستان از سوی کارشناسان و فعالان حقوق بشری شده است. به طوری که برخی نهادها و کارشناسان، از جمله دیده بان حقوق بشر اظهار داشته اند که سرکوب شدید، سلب آزادی و حقوق اولیه انسانی از جمله حق تحصیل و کار، خشونت مبتنی بر جنسیت، بازداشت های خودسرانه، شکنجه و حذف زنان از عرصه های عمومی که از سوی طالبان بر زنان افغانستان اعمال میشود، مصداق عینی و بارز آپارتاید جنسیتی و جنایت علیه بشریت است. اما آپارتاید و آپارتاید جنسیتی به چه معناست؟
تعریف آپارتاید
اصطلاح «آپارتاید » به معنای «جداسازی» است. آپارتاید نام سیستمی بود که بعد از جنگ جهانی دوم در آفریقای جنوبی حاکم شد و تا دهه 90 ادامه داشت. در این سیستم حقوق افراد جامعه براساس رنگ پوست آنها طبقه بندی شده بود که بیشترین مزایا و حقوق به سفید پوستان تعلق داشت و در مرحله بعدی رنگین پوستها و سیاه پوستان قرار داشتند.
آپارتاید در سال 1973 از سوی سازمان ملل متحد غیرقانونی اعلام شد. بر اساس کنوانسیون آپارتاید که در این سال تصویب شد، آپارتاید، به اقدامات غیر قانونی گفته میشود که در پی جداسازی نژادی و تبعیض انجام میشوند. در حال حاضر این اصطلاح بار سیاسی بسیار ویژه ای دارد و برای توصیف شرایطی که تبعیض های گسترده و غیرانسانی اعمال میشود به کار می رود.
مفهو آپارتاید جنسیتی
آپارتاید جنسیتی مفهومی است که در دهه های اخیر وارد ادبیات جهانی شده و به تبعیض بر اساس جنسیت یا هویت جنسیتی اشاره دارد. این مفهوم نه تنها به تفاوتهای فیزیولوژیکی بین مردان و زنان اشاره دارد، بلکه به تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز مربوط میشود که بر اساس جنسیت و هویت جنسیتی افراد، آنها را از یکدیگر متمایز میکند.
مشابه آپارتاید نژادی، آپارتاید جنسیتی نیز یک سیستم حکومتی است که، مطابق قوانین و یا سیاستها جداسازی سیستماتیک زنان و مردان را تحمیل میکند و همچنین ممکن است به طور سیستماتیک زنان را از فضاها و حوزههای عمومی حذف کند. در حالی که کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل، حق برابر زن و مرد را برای برخورداری از همه حقوق بشری مشخص می کندريا، آپارتاید جنسیتی با این هنجارهای بنیادین حقوق بین الملل تناقض دارد. به عبارت دیگر آپارتاید جنسیتی یک سیستم سلسله مراتبی است که تحقیر زنان و برتری مردان را تحکیم می کند. آپارتاید جنسیتی، مانند آپارتاید نژادی ، مبتنی بر تبعیض با ماهیت ترکیبی و سیستماتیک است که در حاکمیت طالبان به وضوح قابل شناسایی است و شامل رفتارهای عمدی، سیستماتیک و به طور فراگیر تبعیض آمیز است. در این نوع رژیم آپارتاید جنسیتی یک نظام است که با هدف جداسازی و تبعیض سیستماتیک جنسیتی بنا شده است.
اشکال تبعیض و آپارتاید جنسیتی
تبعیض در زمینه اشتغال: ممکن است زنان به دلیل جنسیت شان در برابر فرصتهای شغلی محدود شوند یا در موقعیتهای کمتری قرار گیرند. مانند آنچه در افغانستان علیه زنان در مورد اشتغال جریان دارد.
تفاوت در دسترسی به آموزش و بهداشت: زنان و دختران در برخی مناطق جهان ممکن است به دلیل تبعیض جنسیتی، دسترسی کمتری به آموزش و بهداشت داشته باشند. به طور مثال طالبان با اعمال مقررات و فرامین تبعیض آمیز زنان را از دسترسی به آموزش و صحت منع یا محدود کرده است.
محدودیتهای قانونی و اجتماعی: قوانین و فرهنگهای مختلف ممکن است موجب محدودیتهایی برای زنان یا مردان شوند که به عنوان یک آپارتاید جنسیتی در نظام اجتماعی تلقی میشود. محرومیت زنان از حقوق اساسی شان به دلیل جنسیت و محدود کردن آزادیهای اساسی آنان نمونه هایی از آپارتاید جنسیتی در حاکمیت طالبان است.
تبعیض در خانواده و اجتماع: تبعیض و تفاوت در انتظارات و نقشهای اجتماعی میتواند منجر به آپارتاید جنسیتی در خانواده و جامعه شود. تبعیض بین دخترو پسر در فرهنگ و جامعه افغانستان از قبل رایج بود و با حاکمیت طالبان شدت یافته است.
آپارتاید جنستی در اسناد و قوانین بین المللی
براساس قوانین بین المللی، «آپارتاید» جنایت علیه بشریت محسوب میشود اما در ارتباط با «آپارتاید جنسیتی» هنوز ابهاماتی در قوانین بین المللی وجود دارد. با آن که اصطلاح آپارتاید جنسیتی در گزارشها و اظهار نظرهای کارشناسان حقوق بشر به خصوص در مورد افغانستان بارها مطرح شده است، اما تا اکنون در حقوق بینالملل، مفهوم آپارتاید جنسیتی به طور رسمی بهعنوان یک جرم خاص تعریف و جرم انگاری نشده است .
مفهوم آپارتاید جنسیتی در حقوق بینالمللی معمولاً به عنوان یک نوع تبعیض بر اساس جنسیت مورد بحث قرار میگیرد، اما تاکنون به عنوان یک جرم خاص در قوانین بینالمللی تعریف نشده است.
دربسیاری از اسناد بینالمللی و قواعد اساسی حقوق بشری تبعیض بر اساس جنسیت بهعنوان یک نقض حقوق بشری محسوب میشود و اقداماتی برای مقابله با آن اتخاذ میگردد. به طور مثال در میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همه افراد بشر بدون هر نوع تبعیضی از حقوق برشمرده در این میثاق برخوردار می باشند و در کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (CEDAW) به تشویق برای رفع هر نوع تبعیض جنسیتی و تضمین حقوق زنان در تمام ابعاد زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اشاره دارد که مفهوم آپارتاید جنسیتی نیز از موارد قابل توجه آن است. همچنین کنوانسیون حقوق کودک نیز به تضمین حقوق کودکان از جمله حقوق دختران و پسران در زمینه های مختلف اشاره دارد که مفهوم ممنوعیت آپارتاید جنسیتی نیز از آن استنباط می شود.
به طور کلی، آپارتاید جنسیتی به عنوان یک مفهوم به دلیل توجه بیشتر به تبعیضات و ناعدالتیهای جنسیتی، بهطور روزافزون در ادبیات جهانی مطرح شده است و این مفهوم همچنان در حال توسعه و توجه بیشتر قرار گرفتن است. در صورت تعریف رسمی آپارتاید جنسیتی به عنوان یک جرم خاص و وارد کردن آن در قوانین بین الملل، جامعه بین المللی متعهد خواهند شد که زمینه جلوگیری و پاسخگو ساختن حکومت هایی که به طور سیستماتیک مرتکب آپارتاید جنسیتی میشوند از طریق مکانیزم های بین المللی را فراهم سازند. در صورتی که آپارتاید جنسیتی به رسمیت شناخته شود، قوانین و سیاستهای منصفانهتری برای تضمین حقوق جنسیتی و هویت جنسیتی افراد اجرا میشود و از تبعیض جنسیتی در امور مختلف جلوگیری به عمل می آید.
منبع: نشریه راه عدالت شماره ۱۲