مهاجرت هزاره ها، از مسائل مهم سیاسی و اجتماعی یکونیم قرن اخیر تاریخ افغانستان بوده و پیامدهای اجتماعی، جمعیتشناختی، روانشناختی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زیادی در پی داشته است. هزارهها گاه تحت فشارهای سیاسی و تحولات کلان و گاه با اختیار، برای رسیدن به زندگی بهتر و دلخواه، به مهاجرت منطقهای و فرامنطقهای روی آوردهاند.
مفهوم شناسی مهاجرت
مهاجرت در لغت بهمعنی ترک کردن دوستان و خویشاوندان، فرار از جایی بهجای دیگر بر اثر ظلم و ترک دیارکردن و اقامت در مکان دیگر است. در اصطلاح، مهاجرت به فرایند حرکت ارادی یا اجباری یک فرد یا گروهی از انسان ها از مکانی به مکان دیگر به قصد سکونتس موقت یا دائم، اطلاق می شود. مفهوم مهاجرت هزارهها، به پدیدۀ جابهجایی این قوم براثر ناامنی و جنگهای طولانی، جنگ داخلی و نبود اشتغال در افغانستان اشاره دارد.
معرفی
هزارهها، از اقوام بزرگ و فارسیزبان افغانستان است که بهنظر خاورشناسان، از بومیان این سرزمین بوده و أکثر آنها پیرو مذهب شیعۀ اثناعشری و برخی از آنها حنفی¬مذهب و شماری نیز پیرو اسماعیلیه هستند. جمعیت قابل¬توجه این قوم بهدلیل سیاست قومزدایی و تبعیض مذهبی امیرعبدالرحمان خان، در سالهای 1275-1280ش مجبور به مهاجرت در کشورهای مختلف جهان شدند. این قوم، در حالحاضر گروه های بزرگی را در کشورهای مختلف جهان تشکیل میدهند.
تاریخچه
مناطق هزاره نشین تا پیش از تسلط عبدالرحمن، ساختار فئودالی داشت و تهاجم نیروهای عبدالرحمن به مناطق هزاره نشین، موجب تغییر سبک زندگی هزاره ها شد. سرزمینهای هزارهها، پیوسته مورد حمله و اشغال کوچیهای افغان (پشتون) قرار گرفت. این سیاست قومی، موجب کوچکشدن قلمرو هزارهجات و نیز مهاجرت هزارهها به مناطق و شهرهای دیگر شد. گروههای بزرگی از آنان، به مناطق همجوار و کشورهای همسایه از جمله به ایران و هند بریتانیایی، سرزمینهای اشغالی روسیۀ تزار در آسیای میانه مهاجرت کردند و همچنین در فرایند زمان و تحولات بعدی تعدادی از هزارهها به عراق، سوریه، استرالیا، سوئد، انگلیس، کانادا، اتریش، آلمان، ترکیه، اندونزی، ایالات متحده آمریکا، نیوزلند و هلند، مهاجر شدند.
عوامل مهاجرت
مهمترین عواملی که باعث مهاجرت هزاره ها شد، عبارتند از:
1. اختناق شدید دینی و سیاسی؛ حاکمان افغانستان از بدو تأسیس این کشور برای رسیدن به اهداف خود، بسیاری از آگاهان دینی و پیروان یک مذهب را نابود و حذف می کردند. همچنین برخی از حاکمان، مبارزۀ شدیدی را با دین و آموزه های مذهبی آنها، آغاز کردند و نمادهای کمونیستی را جایگزین نمادهای اسلامی کردند. در چنین جامعه ای فرصت زندگی و دین داری از مردم سلب شده بود و نجات یافتگان از کشتارهای رژیم کمونیستی، چاره ای جز مهاجرت نداشتند و بسیاری از هزاره ها، مسیر ایران را انتخاب کردند.
2. حفظ مذهب؛ حضور ارتش شوروی در افغانستان سبب شد که جمع زیادی از هزارهها به خاطر حفظ مذهب خود به کشورهای همسایه از جمله ایران مهاجرت کنند. همچنین در پی درگیرهایی که با بمباران شهرها و روستاهای زیادی مورد حمله قرار میگرفت، گروههای بیشتری از هزاره ها بهخاطر از دست دادن فرصتهای زندگی خود راه مهاجرت را در پیش گرفتند.
3. جنگ و فشارهای داخلی؛ در دورۀ جنگ های داخلی و سلطۀ طالبان، مهاجرت گروهی هزاره ها، شدت گرفت. با درگیریهای داخلی که در دورۀ مجاهدین آغاز شد، بیش از 30 هزار کشته و 500 هزار آواره بر جای گذاشت. هزارهها در دو مرحله روی کارآمدن گروه طالبان در افغانستان، برای زنده ماندن مجبور به مهاجرت شدند. جابجاییهای ناشی از ناامنی و تسلط گروههای افراطی و هجوم سیلآسای کوچیها در سالهای اخیر، برخی عوامل این نوع مهاجرت است.
انواع مهاجرت
الف) مهاجرت داخلی
این نوع مهاجرت عبارت است از جابجایی از یک منطقه به منطقۀ دیگر در داخل کشور که در زمان عبدالرحمان، نادرشاه و حاکمان بعدی صورت گرفته است، مانند مهاجرت هزارههای ارزگان و یا بهسود از سرزمینهای اصلی خود.
ب) مهاجرت خارجی
مهاجرت خارجی هزاره ها پس از نسل کشی عبدالرحمن آغاز شد و تا کنون ادامه دارد. در موج جدید مهاجرت اکثریت هزاره های مهاجر را نخبگان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تشکیل می دهند. از 1400ش و بعد از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی افغانستان، موج مهاجرت نخبگان علمی، هنری و اقتصادی کشورهای دیگر رو به افزایش بوده است.
ج) مهاجرت اجباری
بنا به گزارش مورخان، بزرگترین مهاجرت اجباری یا غصب زمین هزاره ها بعد از نسل کشی در ولایت ارزگان مرکز قدرت هزاره¬ها بوده، رخ داده است. ارزگان دارای هزار قلعه بوده است. علاوه بر هزارههای ارزگان، هزارههای ولایت غزنی، غور و بامیان نیز حق انتخاب نداشتند و به ترک سرزمین خود مجبور و مهاجر شدهاند.
د) مهاجرت اختیاری
مهاجرت خودخواستۀ داخلی که در یک صدسال گذشته اتفاق افتاده است و مردم به شکل اختیاری بهدلایل گوناگون به شهرهای دیگر مهاجرت کردند که حتی مناطق مرکزی به عنوان جغرافیایی هزاره ها به خطر افتاده و خالی از سکنه شده است.
پراکندگی جمعیت هزاره های مهاجر
هزاره ها به دلیل وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناپایدار افغانستان و احساس ناامنی به قاره ها و کشورهای مختلف جهان، مهاجرت کرده و پراکندگی آن به شکل زیر است:
کویتۀ پاکستان بیش از یک میلیون هزاره؛ ایران تا سال ۲۰۱۴م بیش از یک میلیون؛ آلمان تا سال 2015م حدود 40 هزار؛ ترکیه تا سال 2016م، حدود 46 هزار؛ اتریش تا سال 2015م، حدود 22 هزار؛ استرالیا تا سال 2016م حدود 22 هزار (آنها سازمانی به نام «شورای هزارههای استرالیا» ایجاد کردهاند)؛ سوئد حدود 50 هزار؛ سوریه تا سال 2015م حدود 14 هزار؛ بریتانیا تا سال 2015م حدود 12هزار؛ ایالاتمتحده آمریکا حدود 10 هزار؛ هلند حدود 9 هزار؛ کانادا بیش از 4 هزار؛ دانمارک تا سال ۲۰۱۵م بیش از 5 هزار.
این آمار از توزیع و پراکندگی جمعیت هزاره های مهاجر در سراسر جهان تا سال 2015-2016م است؛ اما بیشترین مهاجرت هزاره¬ها در سال 2021م به بعد انجام شده است. پس از سقوط نظام جمهوری اسلامی افغانستان، مهاجرت هزارهها به سمت کشورهای همجوار، اروپا و آمریکا افزایش یافته است.
پیامدهای مهاجرت
پدیدۀ مهاجرت موجب تغییر و تنوع در بخشی از سبک زندگی مردم هزاره شده است؛ زیرا آنها در جوامع مختلف با فرهنگهای گوناگون زندگی کرده و در فرایند وفقدادن خود با فرهنگ جامعۀ میزبان، برخی از آداب و رسوم، نحوۀ پوشش، رژیم غذایی، مهمانداری و آیین ازدواج آنها دستخوش تغییر شده است.
همچنین مهاجرت موجب افزایش سطح سوادی و آگاهی این مردم شده است. برای مثال، در دورۀ جمهوریت، بسیاری از تحصیل کردگان مهاجر هزاره، در عرصه های سیاسی، آموزشی، هنری و فرهنگی، وارد ساختار سیاسی افغانستان شدند و به عنوان کادر متخصص در مؤسسات آموزش عالی افغانستان نقش ایفا کردند. زنان مهاجر نیز در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و هنری وارد کار شدند. اما در دورۀ کنونی از حق تحصیل و کار محروم شدند.