سه‌شنبه 13 قوس 1403 برابر با Tuesday, 3 December , 2024
حزب عدالت و آزادی افغانستان

Justice and Freedom Party of Afghanistan

طالبان علی‌رغم این‌که مدعی برپایی شریعت اسلامی در جامعه است، حق آموزش را جنسیتی نموده و زنان را از این حق محروم ساخته است.
طالبان و جنسیتی سازی حق آموزش

آموزش عمومی در همۀ کشور‌های دنیا به‌عنوان یک حق پذیرفته شده است و هیچ محدودیت قانونی برای تعلیم و تحصیل از نظر سن، جنس، مرام، مسلک یا عقیده دینی و مذهبی وجود ندارد. از ‌نظر محققان و کارشناسان امور دینی، هیچ‌گونه نصی مبنی بر ممنوعیت آموزش (اعم از مرد و زن) وجود ندارد؛ بلکه تحصیل علم، فریضۀ دینی هر مرد و زن محسوب می‌شود. اما گروه طالبان علی‌رغم این‌که مدعی برپایی شریعت اسلامی در جامعه است، حق آموزش را جنسیتی نموده و زنان را از این حق محروم ساخته است. در این نوشتار این موضوع بررسی می‌شود.

پیشینه

در تاریخ افغانستان زمینۀ آموزش رسمی برای دختران افغانستان در زمان پادشاهی «امان‌الله ‌خان» فراهم و نخستین مکتب دخترانه به‌نام «مکتب‌خانۀ مستورات» در سال ۱۲۹۹ش در کابل ایجاد شد. قبل از آن، آموزش زنان به‌صورت بسیار محدود در مکتب‌خانه‌ها انجام می‌شد. محتوای آن شامل آموزش قرآن و متون رایج در مکتب‌خانه‌ای می‌شد. علیرغم مخالفت قشر سنتی جامعه آموزش و توانمندسازی زنان مطابق معیارهای جدید کم کم در جامعه جا باز نموده و آموزش از قلمرو انحصاری مردان خارج و در جامعه نشر شد. تا آنجا که به تدریج این زمینه فراهم شد که عده‌ای از زنان برای تحصیل به خارج از کشور سفر کنند.

اما همپاه با روند تحولات کشور و به قدرت رسیدن افکار و اشخاص سنتی و مستبد روند آموزش زنان نیز دچار انقباض و انبساط شده است. از سال ۱۳۰۷ش در زمان حاکیت 9 ‌ماهۀ «حبیب‌الله کَلَکانی» و حکومت 4 سالۀ «نادرخان» مکاتب ابتدایی به‌روی دختران بسته شد؛ اما در زمان حاکمیت 40 سالۀ «محمدظاهر شاه» فرصت تعلیم دوباره برای دختران و زنان فراهم شد. در این دوره نیز عده‌ای طبق رسوم و سنت‌های قبیله‌ای، فرهنگی و سنتی، تعلیم و تحصیل دختران را مخالف عنعنات اجتماعی و موجب ننگ قبیله می‌دانستند.

با وجود این چالش‌ها و باتوجه به شکل‌گیری جریان‌های متمایل به نوگرایی و تحولات منطقه و فرامنطقه نظام سلطنتی نگاه جنسیتی به آموزش نداشت. در دوران جمهوریت اول و حاکمیت حزب و خلق و پرچم نیز از حیث نظری زن و مرد از این حق برخوردار بودند؛ شاید به خاطر شعله ور شدن جنگ در دهۀ شصت در بسیاری از مناطق و عدم سیطره حکومت در بخش‌های مختلف، آنگونه که بایسته بود، آموزش زنان در عمل نهادینه نشد. حتی در دوران چهارسالۀ دولت اسلامی و شیوع جنگ‌های داخلی و فراهم نبودن زمینه برای تعلیم ختران در بسیاری از مناطق، اما آموزش دختران به صورت رسمی منع نشد و حق تعلیم و آموزش زنان پذیرفته شده بود.

اما پس از حاکمیت اول طالبان در در سال ۱۳۷۵ش، حق آموزش به مردان اختصاص یافته و زنان از این حق محروم شدند؛ چنانکه بهره‌مندی از بسیار از مزایای دیگر انسانی و شهروندی برای آن‌ها ممنوغ شد. پس از سقوط حکومت طالبان و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در 1381ش، مجددا حق تحصیل و آموزش از انحصار خارج و به زنان نیز تعمیم داده شد.

در بیست سال دوران جمهوریت نظرا و عملا در مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران و زنان به‌عنوان متعلم و معلم و محصل و استاد باز بود. تا جایی که در دوره‌هایی وزیر برای وزارت‌های کلیدی معارف و تحصیلات عالی از میان زنان برگزیده شدند. طبق آمار تا سال 1400ش، بیش از شش میلیون دختر در مدارس و دانشگاه‌های کشور تحصیل می‌کردند. البته مخالفت‌ها با تعلیم و تحصیل دختران با روش‌های گوناگون از جمله ایجاد ترس و حمله‌های انتحاری، در این دوره نیز ادامه پیدا کرد.

گسترۀ جنسیتی سازی حق آموزش

1. مکاتب بالاتر از صنف ششم

پس از باز شدن مکاتب پس از حاکمیت مجدد طالبان صرفا دختران از صنف اول تا ششم اجازه یافتند که به صنف‌های درسی ‌شان برگردند. اما گفته شد که از صنف شش به بالا موقتا بسته می‌ماند و به زودی بازگشایی می‌شود. انتظار عموم مردم افغانستان و دنیا براین بود که در آغاز سال تحصیلی 1401ش، ممنوعیت برداشته ‌شود. اما برخلاف انتظار همگان در روزبارگشایی مکاتب با صدور بیانیه از سوی وزرات معارف، دختران بالاتر از صنف شش با چشمان‌گریان از پشت درهای مکاتب به‌خانه‌های شان برگشتند و بار دیگر همه مأیوس و نومید شدند.

اگرچه وزارت معارف وعده داده بود که آموزش از صنف شش به بالا «تا اطلاع ثانی» تعلیق شده و بعد از بازنگری اساسی متون درسی و طراحی لباس مخصوص دختران، آموزش دختران در این مقطع تحصیلی به زودی از سر گرفته می‌شود اما تا کنون که بیش از دو سال می‌گذرد این تعلیق برداشته نشده است. بر اساس آمار سازمان ملل، یک میلیون و دوصد هزار دختر، از آموزش در این دورۀ تحصیلی بازمانده‌اند. علاوه برآن معلمان و آموزگاران زن صنف شش به بالا از کار محروم، لیسه‌ها تعطیل و کارمندان اناث این مکاتب خانه نشین شدند. در نتیجه زنان از این مقطع تحصیلی کاملا رانده شدند.

این ممنوعیت شامل مراکز تعلیمات نیمه عالی نیز شده است و این مکاتب نیز تعطیل است. همچنانکه تفاوتی میان آموزشی رسمی و خصوصی وجود ندارد.

2. تحصیلات عالی و دانشگاه‌ها

طالبان قبل از مسلط شدن بر افغانستان اعلام کرده بودند که مخالف آموزش زنان نیستند و در کانکور سال 1400 اجازه دادند که دختران در کانکور شرکت کنند. اما به تدریج فضا را به سمت جنسیتی سازی سوق دادن.

در گام نخست دانشگاه‌های دولتی و خصوصی را به تفکیک فضاهای آموزشی از بعد زمانی و مکانی مکلف نمودند. نخست در دانشگاه‌های خصوصی صنف‌ها با پرده مردانه و زنانه از هم جدا شدند. اما در این حد نیز اکتفا نکردند بلکه همۀ دانشگاها را ملزم کردند که روزها را بین حضور زنان و پسران تقسیم‌بندی کنند. عین این برنامه را در دانشگاه‌های دولتی نیز اعمال کردند. پس از آن نوبت به تعطیل کردن برخی از دانشکده‌ها و برخی از رشته‌ها رسید. مثل دانشکده هنرهای زیبا.

در کانکور سال 1401 انتخاب دختران را در رشته‌های خاص محدود کرند. در این فرصت بسیاری از استادان زن را نیز از دانشگاه اخراج کردند. اما سرپرست جدید وزارت تحصیلات عالی در یک چرخش ناگهانی، در ۲۹ قوس 1401ش، طی نامه‌ای به‌تمام دانشگاه‌های دولتی و خصوصی خبر داد که دختران و زنان تا اطلاع ثانوی از تحصیلات عالی منع شده‌اند و به تمام مراکز آموزشی دستوردادند که دیگر دختران را در دانشگاه‌ها راه ندهند و حتی به وزارت‌ها و روسای مربوطه دستور داده شد که اسناد تعلیمی و تحصیلی دختران طی مراحل نشود. اینگونه بود که تحصیلات عالی در داخل کشور کاملا مردانه شد و زنان به طور مطلق از تحصیلات عالی حذف شدند.

3. فضاهای خصوصی (کورس‌ها)

یکی از عرصه‌هایی که در بیست سال دوران جمهوری اسلامی افغانستان رشد یافته بود، فضاهای آموزش خصوصی بود. این فضاها نقش اساسی در تقویت مکاتب، مهارت آموزشی، زبان آموزی و امثال آند داشته اند. پس از تعطیل شدن مکاتب متوسطه و لیسه‌ این مراکز نقش بدیل را ایفا می‌کردند. دختران برای فراگیری مضامین اصلی به این مراکز می‌رفتند. اما در ادامۀ سیاست‌های ممنوعیت آموزش زنان، حکومت طالبان، آموزش دختران 12 سال به بالا را در کورس‌ها نیز ممنوع کرد. مأمورین طالبان با استفاده از زور در برخی موارد این کورس‌ها را بستند.

4. بورس و تحصیل در خارج

بورس‌های تحصیلی فرصت خوبی بود که دختران و پسران افغانستان از آن استفاده می‌کردند. اما طالبان از همان روزهای اول حاکمیت خود، جلو استفادۀ دختران از این بورس‌ها را گرفتند. ممنوعیت سفر دختران بدون همراه محرم یکی از ترفندهای طالبان برای محروم ساختن دختران از این فرصت بود. علاوه برآن طی مراحل نشدن اسناد تحصیلی دختران برای رفتن به خارج از کشور و ندادن پاسپورت ترفند دیگر طالبان برای جسنیتی سازی تحصیلات عالی بوده است. حتی آن‌ها اسناد تحصیلی دختران را پس از برگشت از تحصیل نیز طی مراحل نمی‌کنند. این کار نیز بر مردانه ساختن فضای آموزشی و تحصیلی کمک می‌کند.

روش‌های جنسیتی سازی حق آموزش

طالبان از دو روش مستقیم و غیر مستقیم محیط آموزش را مردانه ساخته است. روش مستقیم همان ممنوعیت‌هایی است که یکی پس دیگری وضع نموده و به زورد و اجبار اعمال می‌کنند. روش دوم روش غیر مستقیم است.

یکی از این روش‌های غیر مستقیم تک‌جنسیتی ساختن محیط اشتغال است. طالبان نه تنها از ورود زنان در اداره و فضاهای عمومی و مشترک شغلی جلوگیر نموده‌اند، بلکه محیط‌های شغلی زنانه را نیز از زنان گرفته‌اند. یک نمونۀ آن بستن آرایشگاه‌های زنانه است.

این وضعیت سبب می‌شود که دیگر دختران به سمت آموزش و تحصیل روی نیاورند و خانواده‌ها نیز رغبتی ندارند که دختران‌شان تحصیل نمایند؛ چون هیچ اثری برای تحصیل دختران‌شان متصور نیست. سخت‌گیری در رفت و آمدزنان و ارائه یک الگوی عقب مانده از زن به‌عنوان زن مسلمان و ترساندن خانواده‌ها از آموزش دختران روش‌هایی است که به‌صورت غیر مستقیم بر محرومیت دختران از آموزش اثر گذاشته است.

دلایل طالبان برای جنسیتی سازی حق آموزش

طالبان عمدتا دلایل این اقدامات خود را رعایت نشدن مسایل شرعی، فراهم نبودن زیرساخت‌ها برای تعلیم و تحصیل دختران ذکر نموده‌اند. اما واقعیت این است که دلایل اصلی چیزهای دیگر است.

یکی از زمینه‌های فرهنگی مخالفت طالبان با آموزش زنان، سبک زندگی روستایی طالبان و تحمیل آن بر جامعۀ مدرن شهری است. طبق سنت پشتون والی در مناطق روستانشین، آموزش دختران در میان پشتون‌ها تنها تا مقطع ابتدایی بوده و پیش از این نیز اجازه تحصیل دختران در مقاطع بالاتر داده نشده است. حتی در دوران جمهوریت نیز در برخی از مناطق پشتون نشین به دختران بالاتر از دوره ابتدایی اجازه تعلیم داده نمی‌شد.

نگاه زن ستیزانه دلیل دیگری است که در میان رهبران طالبان کمتر در باره آن حرف زده می‌شود. رهبران طالبان در مدارس دیوبندیه و حقانیۀ پاکستان تحصیل کرده و تربیت شده‌اند که سیستم آموزشی سنتی، زن‌ستیزانه و مخالف خردورزی و عصر مدرن دارد. آن‌چه در این مدارس معمول است، دستورهای مقلدانه از بالا به پایین و عدم تفکر در آموزه‌های دینی است. منع حق آموزش زنان توسط طالبان ریشه در چنین زمینه‌های آموزشی، فکری و تقلیدگرایانه دارد.

نگاه مالکانه به زنان دلیل دیگر است؛ خاستگاه اجتماعی اکثر نیروهای طالبان، قبایل سنت‌گرای پشتون است که زنان از دیدگاه آنها «دارایی مردان» محسوب می‌شوند. بنابراین، مواضع تبعیض‌آمیز طالبان نسبت به زنان، ریشه در باورهای سنتی و قبیله‌ای آنان دارد که نقش چندانی برای زنان در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و به‌ویژه سیاسی و اقتصادی قائل نیستند. همانگونه که در همین اواخر معین جوانان وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان اعلام کرد، زنان تا زمان که زن بودن خود را نبپذیرند اجازه آموزش و تحصیل به آن‌ها داده نمی‌شود. او به صراحت اعلام داشت که زن بودن این است که وظایف داخل خانه را انجام دهد و سلطه مرد را قبول کند.

دلیل دیگر نگاه مالکانه طالبان به ارزش‌های کمیاب و فضای عمومی است؛ طالبان با چنین نگاهی نمی‌خواهند که آموزش و تحصیل به‌عنوان یک کالای ارزشمند بین مرد و زن تقسیم شود. چون در این صورت لازم است که باید فضا عمومی را نیز با زنان تقسیم نمایند و حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماع را قبول کنند. در این صورت دیگر سلطه آن‌ها از زنان برداشته می‌شود. اما آن‌ها این را نمی‌خواهند. آنها با عقب نگهداشتن زنان می‌خواهند یک برش کلان در جامعه بزنند و سهم آن‌ها را در کنار سهم دیگر اقشار جامعه از آن خود کنند.

یکی از دلایل مخالفت طالبان با مقوله آموزش زنان، به دیدگاه آن‌ها دربارۀ علم برمی‌گردد؛ از نظر طالبان، علم به اسلامی و کفری تقسیم می‌شود و بسیاری از متون درسی مدارس و سرفصل‌های درسی دانشگاه‌ها از نظر طالبان، ذیل علوم کفری دسته‌بندی شده و خلاف آموزه‌های اسلامی دانسته می‌شود.

از نظر سیاسی نیز آن‌ها می‌فهمند که در جامعه‌ای که مرد و زن آن تحصیلات داشته باشند، نمی‌توانند به صورت انحصاری حکومت نمایند. لذا آب را از سرچشمه قطع نموده‌اند تا فردا هیچ مانعی در مسیر تمامیت خواهی شان به وجود نیاید. افراد بی‌سواد نمی‌توانند مطالبه گر و طالب حق باشند. اگر حقی هم داده شود، نگهداری نمی‌توانند؛ چون انچه به انسان توان، قدرت و مهارت می‌بخشد علم و دانایی است.

در بعد بین المللی آن‌ها بدنبال این هستند که با کشورها معامله کنند؛ معامله با حیثیت زنان برای آن‌ها مانند معامله با مواد مخدر برای طالبان سودآور است. از این منظر اگر نگرسته شود، آن‌ها محرومیت زنان را برجسته می‌کنند تا دنیا از موضوعات دیگر صرف نظر کنند و به حق آموزش و تحصیل زنان تمرکز نمایند و به آن اولویت بدهند. چنانکه در این دو سال بشترین مطالبه‌گری دنیا همین موضوع بوده است. به بیان دیگر امروزه طالبان بدنبال حل مساله نیستند، بلکه بدنبال خلق مساله هستند. هرچه آن‌ها مسایل بیشتری را خلق نمایند، فرصت‌های معاملۀ‌شان با دنیا بیشتر می‌شود.

اگر دقت نماییم در روزهای نخستین سقوط نظام پیشین، بحث تشکیل حکومت همه شمول مطرح بود و بحث مشارکت سیاسی زنان. اما در شرایط موجود حق تحصیل و حق اشتغال زنان در اولویت است. طالبان هوشمندانه با دنیا بازی می‌کنند. دنیا هم از منظر خود موضوعات را اولویت‌بندی نموده و در مورد آن‌ها با طالبان مذاکره می‌کنند. یقینا آن‌ها برای مسایلی هزینه می‌کنند که برای خودشان اولویت دارد. لذا بیم آن می‌رود که مشارکت سیاسی اقوام مختلف و تشکیل حکومت همه شمول به معنای واقعی آن در اولویت چندم دنیا قرار بگیرد. از این منظر اگر نگاه شود، باید منتظر به وجود آمدن مشکلات دیگری نیز باشیم.

واکنش‌ها

تظاهرات پیوستۀ زنان در شهرهای مختلف افغانستان، اعتصاب دانش‌آموزان، محکومیت و مطالبه مدام رهبران سیاسی افغانستان، محکومیت عالمان دین، استادان دانشگاه‌ها و برخی از رهبران طالبان واکنشی‌هایی بوده که تا کنون از داخل افغانستان با جنسیتی‌سازی آموزش زنان نشان داده شده است.

سازمان ملل متحد، سازمان‌های بین المللی، اتحادیه اروپا، کشورهای مختلف منطقه و فرامنطقه، سازمان همکاری اسلامی، دانشگاه الازهر مصر همگی این کار طالبان را محکوم نموده و از انها خواسته‌اند که به حق آموزش دختران و زنان احترام بگزارند.

اما علی‌رغم اعتراض‌های شدید داخلی و بین‌المللی، فشارهای رسانه‌ای، درخواست مکرر چهره‌های ذی‌نفوذ ملی و جهانی، هیچ‌گونه اقدامی برای بازگشایی مدارس و لغو ممنوعیت تحصیل دختران تا کنون انجام نگرفته است. وزیر تحصیلات عالی طالبان در واکنش به اعتراضات و واکنش‌های بین‌المللی گفته است که اگر بر سر ما بمب اتم هم بیندازند، از تصمیم منع تحصیلات دانشگاهی زنان کوتاه نمی‌آییم..

پیامدهای جنسیتی سازی حق آموزش

1. روان‌شناختی

از پیامدهای مهم جسیتی ساختن حق تحصیل، مشکلات روانی، نومیدی، سرخوردگی و نگاه تیره‌وتار به آینده است که باعث افزایش آمار خودکشی زنان و دختران در دو سال سال گذشته شده است. برای مثال، دختر ۱۹ ساله‌ای در حوزۀ ششم شهر کابل بعد از بسته‌شدن آموزشگاه‌ها و آسیبی روانی که بر او وارد شده بود با خوردن مواد شوینده، خودکشی کرد. دلیل اصلی این اقدام فشار روانی بوده است که بر او وارد شده بود.

2. اجتماعی و اقتصادی

بر اساس گزارش وزارت تحصیلات عالی، در حدود ۱۲۶ دانشگاه خصوصی و ۳۹ دانشگاه دولتی در افغانستان فعالیت دارند. ۲۵ تا ۳۵ درصد استادان در دانشگاه‌های دولتی را زنان تشکیل می‌دهند. ۳۵ تا ۴۵ درصد دانشجویان را نیز دختران تشکیل می‌دهند. در بعضی دانشگاه‌های خصوصی بیش از ۵۰ درصد دانشجویان، دختر بوده‌اند. با بسته شدن دانشگاه‌ها، استادان زن وظایف‌ خود را از دست داده‌اند.

منع تحصیل دختران سبب می‌شود که در سال‌های آینده در حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد دانشگاه‌های خصوصی فعالیت‌ خود را متوقف کنند که ضربۀ جبران‌ناپذیر بر عدالت اجتماعی و اقتصادی است و پیامدهای منفی زیادی دارد. این امر، سرعت چرخۀ اقتصاد را کند می‌کند و فرار سرمایه و به تبع آن بیکاری و فقر را افزایش داده و می‌دهد.

این امر در دو سال موج جدید مهاجرت‌ و جابجایی جمعیتی را در پی داشته است. غیر از تخلیه سرزمینی، این امر مشکلات فراوانی را برای مهاجرین در مرزها و مسیرهای زمینی و آبی داشته است. غرق شدن مهاجرین در آب‌های آزاد یک نمونه مشکلات ناشی از مهاجرت است.

گسترش افراط‌گرایی در کشور، زمینه‌سازی برای سربازگیری گروه‌های مخالف طالبان، ترویج ازدواج‌های اجباری و زیر سن و افزایش منازعات اجتماعی و خانواده‌ها از جمله پیامد‌های دیگری خواهد بود که نگاه جنسیتی به حق آموزش، با خود دارد.

3. فرهنگی و علمی

محروم ساختن نصف جامعه از حق آموزش عقب ماندگی فرهنگی و علمی وسیعی را بدنبال دارد؛ امروزه برای همگان ثابت شده است که راه رشد توسعه و پیشرفت سرمایه انسانی جوامع است. هرچه یک کشور از سرمایه انسانی غنی بیشتر بهره‌مند باشد، به همان اندازه مسیر توسعه را با سرعت می‌پیماید. اختصاص حق تحصیل به مردان سبب میشود که زنان از چرخۀ تقش آفرینی در روند توسعه کشور خارج شود و به یک جمعیت منفعل تبدیل شود. بدون شک این امر بر روند توسعه اثرگذار است و افغانستان با چنین جمعیتی به توسعه یافتگی دست نمی‌یابد.

 

پیوند کوتاه:

https://jfp-af.org/?p=1660

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین عناوین
پر بازدیدترین ها
PHP Code Snippets Powered By : XYZScripts.com