در ساعت 08:46 دقیقه صبح 11 سپتامبر سال 2001 میلادی، ساختمانهای تجارت جهانی در منطقه «منهتن» شهر نیویورک شاهد اتفاقاتی بود که معادلات روابط بینالمللی را دچار تحولاتی شگرف کرد. برخورد پرواز شماره 11 خطوط هوایی آمریکا به ضلع شمالی برجهای دوقلوی تجارت جهانی تنها یکی از 4 اتفاق حیرتآوری بود که فصل جدیدی در سیاست خارجی آمریکا و روابط بینالمللی کشورهای دیگر گشود که با جنگهای آمریکا و عراق در افغانستان آغاز شدند.
برخورد پرواز شماره 175 شرکت «یونایتد ایرلاینز» به برج شمالی ساختمانهای تجارت جهانی در ساعت 9:03 ، اصابت یک شیء پرنده (که دولت آمریکا میگفت هواپیمای مسافربری بوده است) در ساعت 09:37 به ساختمان پنتاگون و سقوط پرواز شماره 93 شرکت «یونایتد ایرلاینز» در ساعت 10:03 در منطقه «شانکسویل» در ایالت «پنسیلوانیا» حوادث دیگری بودند که پس از حادثه اول رخ دادند.
دولت آمریکا بهفاصله کوتاهی اعلام کرد هواپیماهای آمریکایی را 19 هواپیماربا از گروه القاعده ربودهاند. این روایت، اگرچه در ابتدا مورد قبول واقع شد اما مدتی بعد در معرض چالشهای سختی از جانب دانشمندان رشتههای مختلف علوم قرار گرفت.
آمریکا پس از 11 سپتامبر چندین جنگ از جمله افغانستان و عراق بهراه انداخت که بهقول دونالد ترامپ هزینه 7 تریلیون دلاری بر دوش این کشور گذاشته است. مؤسسه واتسون دانشگاه براون درباره هزینههای پس از 11 سپتامبر 2001 تا سال مالی 2020 تحقیقی را انجام داده است که نشان میدهد آمریکا دستکم 6 تریلیون و 400 میلیارد دلار هزینه کرده است.
در این گزارش مهمترین شبهات حوادث این روز را بررسی کردهایم.
برخورد هواپیما به برجهای دوقلو
پرواز شماره 11 خطوط هوایی آمریکا ساعت 08:46 صبح 11 سپتامبر به ضلع شمالی ساختمان تجارت جهانی برخورد کرد و 17 دقیقه بعد، یعنی در ساعت 09:03 پرواز شماره 175 خطوط هوایی «یونایتدایرلاینز» ضلع جنوبی این ساختمان را هدف قرار داد.
ساختمان جنوبی ساعت 09:59 صبح، یعنی کمتر از یک ساعت بعد از اصابت هواپیما فروریخت. 29 دقیقه بعد یعنی در ساعت 10:28 هم ساختمان شمالی فرو ریخت. ساعت 17:21 ساختمان شماره 7 که در مجاورت این دو ساختمان قرار داشت دچار فروپاشی شد و فرو ریخت.
گزارشهای رسمی دولت آمریکا برای سقوط برجهای دوقلو، مدل «سقوط هدایتشده بهوسیله جاذبه» برای برجهای دوقلو را پیشنهاد میکند. در این توضیح تأکید شده بود که بعد از آتشسوزی در برجهای دوقلو، بخش بالایی ساختمان در حکم پیستونی عمل کرده که فروریختهاند و طبقههای زیرین را پودر کردهاند.
درباره سقوط ساختمان 47طبقه شماره 7 در مجاورت برجهای دوقلو هم این توجیه عنوان شد که آتشسوزی ناشی از ریزش لاشههای ساختمانهای مجاور باعث سقوط ساختمان شد.
این روایتها اما با مخالفتهای جدی میان طیف وسیعی از دانشمندان علوم ساختمان و تخریب روبهرو شده است.
این فعالان، جدیترین اشکال به فرضیه فروپاشی این ساختمانها بر اثر آتشسوزی را این میدانند که هم برجهای دوقلو و هم ساختمان شماره 7 اسکلت فولادی داشتهاند و آتشسوزی، آن هم تنها در چند طبقه ساختمان، آن هم در مدت زمان کوتاه قاعدتاً نباید باعث فروپاشی ساختمانها میشد.
از جمله استدلالهایی که این گروه میآورند این است که تا قبل از حادثه 11 سپتامبر (و بعد از آن) هیچ ساختمان دارای سازههای فولادی بهدلیل آتشسوزی فرونریخته بود، این در حالی بود که آتشسوزیهای قبلی بهمراتب وسیعتر بودند و برای مدت زمان طولانیتر دوام داشتند.
آتشسوزی کاراکاس
بهعنوان مثال، آتشسوزی شدید ساختمان «وان مریدین» که سال 1991 اتفاق افتاد برای 18 ساعت دوام داشت، اما بهدلیل آنکه ساختمان سازههای فولادی داشت هیچ بخشی از آن فرونریخت، در مثال دیگر، آتشسوزی در یک آسمانخراش در سال 2004 در کاراکاس با آنکه به 26 طبقه سرایت کرد و 17 ساعت ادامه داشت، باعث ریزش ساختمان نشد.
دولت آمریکا در گزارشهای رسمی خود البته به این موضوع توجه کرده بود که ساختمانها از استحکامات فولادی ساخته شده بودند و اینطور عنوان کرده بود که سوخت هواپیما باعث ذوب شدن سازههای فولادی ساختمان شده است.
برای اینکه این فرضیه درست از آب دربیاید دمای تیرهای فولادی هر طبقه باید به 800 درجه سلسیوس برسد، البته این دما، از دمای لازم برای ذوب فولاد که بالای 1500 درجه سلسیوس است بسیار کمتر است، اما، در هر صورت، روایتهای رسمی دولت آمریکا معتقد است دمای 800 درجه سلسیوس باعث شده است چارچوب فولادی ساختمان 90 درصد از استحکامش را از دست بدهد و سپس بر اثر وزن ساختمان سقوط کند.
تنها 15درصد از ستونهای کناری دو برج آسیب دیده بود
در مقابل، مخالفان روایتهای رسمی گفتهاند برخورد هواپیما تنها به 15 درصد از ستونهای کناری دو برج آسیب زده بود. درباره برج جنوبی، ستونهای مرکزی برج آسیب ندیده بود و به همین دلیل فرضیه سقوط بهدلیل از دست رفتن استحکام نمیتواند صحیح باشد. درباره برج شمالی، 31 تا 36 تیر فولادی از بین 240 تیر فولادی ضربه خورده بود.
علاوه بر این، دانشمندان گفتهاند حجم آتشسوزی در هیچکدام از سه ساختمان بهاندازهای نبوده است که بتواند سازههای فولادی را آب کند، ضمن آنکه، آتشسوزیهای قبلی نشان میدهند سازههای فولادی، در برابر حجم وسیعتر آتش، آن هم برای مدت طولانیتر دوام میآورند.
«استیون جونز»، فیزیکدان هستهای، نظریهپرداز و استاد دانشگاه «بریگم یانگ» آمریکا که یکی از مهمترین محققان 11 سپتامبر محسوب میشود در مصاحبهای به مناسبت سالروز 11 سپتامبر در سال 1393 گفته است: «نکته اینجاست که طبق آنچه ما و دولت آمریکا با آن توافق داریم برجهای تجارت جهانی باید در برابر اصابت هواپیماها مقاومت میکردند. روایت رسمی آمریکا در زمان حاضر این است که آتشسوزی ایجادشده در برجها برای فروپاشی کامل آنها بهگونهای که میبینیم، کافی بوده است».
وی میافزاید: «علیرغم این، حتی مؤسسه ملی استاندارد و فناوری هم هماهنگ با یافتههای تیم تحقیقاتی ما اعتراف کرده است که “قادر نیست توضیح کاملی درباره فروپاشی کامل برجها ارائه دهد”».
پروفسور جونز و همکاران وی اما ضمن رد این فرضیه که حرارت ناشی از سوخت هواپیما و آتشسوزی توانسته باشد سازههای فولادی را ذوب کند به اینکه دولت آمریکا بقیه سازههای فولادی غیر از این 236 قطعه را به دولت چین فروخته و آنها را ذوب کرده است هم اشکال وارد و ادعا میکنند واشنگتن بهعمد شواهدی را که میتواند پرده از انفجار در ساختمانها بردارد از بین برده است.
وی همچنین گفت: «این را هم بهخاطر داشته باشید که جمعی از مهندسان با بیان اینکه انتقال بیش از 99 درصد سازههای فولادی با کشتی به آسیا برای ذوب کردن در حکم تخریب شواهد حادثه 11 سپتامبر است با این قضیه بهشدت مخالفت کردند اما صدایشان به جایی نرسید. افراد دولت، بهعوض حواسشان به این بود که این شواهد ذوب شوند. از بین بردن شواهد از یک صحنه جرم، اقدامی بسیار مشکوک است».
وجود این تناقضات، گروهی از محققان حادثه 11 سپتامبر را بر این واداشته است که فرضیه احتمال «انفجار مهندسیشده» در ساختمانها را پیش بکشند. البته، آنها برای طرح این ادعا به شواهدی غیر از ریزش ساختمانها هم استناد میکنند.
از جمله مهمترین این شواهد، کشف شواهدی از یک ماده منفجره بسیار قوی بهنام «نانوترمیت» در 4 نمونه از خرابههای برجهای دوقلو است که ادعا میشود از آن برای تخریب برجهای دوقلو استفاده شده است.
ماده نانوترمیت (سوپرترمیت) نوع بسیار قدرتمندی از ماده ترمیت است (اکسید آهن و آلومینیوم) که حداقل یک عنصر با اندازهای بسیار ریز، در اندازههای نانو یا حتی ریزتر از آن، دارد. ماده سوپرترمیت از لحاظ قدرت تخریبی بهاندازهای بالاست که هر گرم آن، از هر ماده منفجره سنّتی دیگر که در عملیاتهای تخریب از آن استفاده میشود، انرژی بیشتری تولید میکند.
یکی از دلایلی که دانشمندان میگویند برجهای دوقلو با ماده منفجره نانوترمیت منفجر شده است وجود جوی آهن مذاب زیر خرابههای برجهای تجارت جهانی بود که گفته میشود هفتهها بعد از ریختن ساختمانها همچنان داغ بودند. ادعا شده است این فلزات داغ شاهدی بر رخ دادن واکنشهای ترمیتی در ساختمانها بوده است.
منقتدان بهعلاوه سرعت سقوط برجهای دوقلو و ساختمان شماره 7 را مشکوک میدانند. طبق برآوردها، سقوط برج جنوبی در 11 ثانیه و برج دوم در 9 ثانیه اتفاق افتادهاند و این یعنی اینکه این برجها اصطلاحاً با سرعت «سقوط آزاد» ریختهاند.
گفته میشود در حالت عادی سرعت سقوط برجها باید بسیار کندتر از این میبود چرا که دخالت عواملی از جمله مقاومت هوا و یا برهمکنش قسمتهای در حال فروریزی ساختمان باعث اختلال در فروپاشی ساختمان و در نتیجه آهستگی این فرایند میشود.
اما برجهای دوقلوی تجارت جهانی در روز 11 سپتامبر با سرعتی فروریختند که گویا عاملی از داخل ساختمان در حال «شارژ» کردن حرکت رو به پایین آنهاست. پروفسور جونز و بسیاری از دیگر محققان حقیقتیاب 11 سپتامبر میگویند این عامل، «بمبهای جاسازیشده در ساختمان» بوده است.
پروفسور جونز در پاسخ به این پرسش که آیا فرضیه «انفجار مهندسیشده» تنها فرضیه قابل قبول برای سقوط آزاد این برجهاست، میگوید: «مؤسسه ملی استاندارد و فناوری اعتراف کرده است که برجها کاملاً با سرعت سقوط آزاد فرو ریختهاند یعنی با شتابی نزدیک به سقوط آزاد. ساختمان 47طبقهای شماره 7 هم با ارتفاعی بیش از 100 فوت با شتاب سقوط آزاد پایین آمد و مؤسسه ملی استاندارد و فناوری هم بالاخره بعد از تحقیقات من و دیوید چندلر که خواستار بررسی شواهد شدیم، به این موضوع اعتراف کرده است».
وی ادامه میدهد: «ریزش ساختمان شماره 7 با شتابی برابر سقوط آزاد مستلزم این است که تمام سازههای فولادی و سیمانی این ساختمان از مسیر کنار زده شوند تا سقف ساختمان بتواند با این سرعت پایین بیاید. سقوط آزاد یعنی اینکه جرم مورد نظر آزادانه و بدون اینکه چیزی حرکتش را متوقف یا آهسته کند، پایین میآید. هنگام ریزش یک ساختمان تودههای موجود در مسیر باید مسیر سقوط را کند کنند اما این اتفاق، طبق همان چیزی که مؤسسه ملی استاندارد و فناوری خودش تحلیل و اعتراف میکند برای این ساختمان 100فوتی رخ نداد».
این استاد دانشگاه آمریکا سخنانش را اینگونه ادامه میدهد: «آیا میتوان سیمان و تیرهای فولادی مربوط به ساختمانی با بیش از 8طبقه را با آتشسوزی از بین برد؟ پاسخ منفی است و مؤسسه ملی استاندارد و فناوری حتی به این سؤال که اینهمه مواد چطور در طول مسیر کنار زده شدهاند، پاسخ نمیدهد. اما مواد منفجره میتوانند سازههای سیمانی و فولادی را از مسیر کنار بزنند تا اجازه دهند سقف ساختمان با سرعت سقوط آزاد پایین بیاید».
یک پاسخ
یافته های خیلی جالب است. در این مورد هرچه بیشتر تحقیق شود، جذاب تر خواهد شد.