متن سخنرانی داکتر همت فاریابی از موسسان مجمع فدرال خواهان افغانستان
به نام آفریدگار هستی!
مهمانان عزیز و فرهیختگان گرامی سلام علیکم،
قبل از همه اجازه دهید تا از طرف هیئت موسسان مجمع فدرال خواهان افغانستان، حضور شما علما، دانشمندان، نخبگان و سیاسیون داخل و خارج مملکت را در مجلس اعلام موجود یت مجمع فدرال خواهان افغانستان از صمیم قلب خیرمقدم گفته و سپاسگذاری نمایم.
سروران گرامی!
امروز در این فضای مجازی گردهم جمع شده ایم تا برای اولین بار یک گام عملی را به سوی آرمانهای عدالتخواهانه گذشتگان ما برداریم. کسانی که ساختار فدرالی را در افغانستان بخاطر تآمین عدالت اجتماعی و همزیستی مسالمت آمیز اقوام مختلف با فرهنگها، زبانها و مذاهب متعدد سرمشق مبارزه دادخواهانه خود قرار داده بودند.
نظام فدرالی که ما به آن باورمند هستیم، متضمن تآمین عدالت اجتماعی، اخوت اسلامی و انسانی، ختم جنگ، صلح واقعی، ایجاد سیستم اقتصادی پایدار، صیانت از تمامیت ارضی کشور، صیانت واقعی از دین مبین اسلام است که هیچگاه و هیچ کسی، هیچ گروهی و هیچ مملکتی در داخل و خارج نتواند عقاید مقدس مردم ما را بازیچه اهداف شوم سیاسی و اقتصادی خود قرار دهد.
هدف اساسی مجمع فدرال خواهان افغانستان عبارت است از ملی ساختن قدرت سیاسی، ایجاد ملت واحد که هیچگاهی تاریخ افغانستان به دلیل پیروی از سیستم “تمرکز استبدادی قدرت” آن را تجربه نکرده است.
دانشمند جامعه شناس و معروف قرن 19 “و. اولیانوف” میگوید:
وقتی در یک جامعه حاکمان نتوانند مانند گذشته حاکمیت کنند و محکومین نخواهند که مانند گذشته بالای شان حاکمیت شود، در این حالت برای جلوگیری از جنگ و مناقشه بایستی ساختار نظام بر وفق ساختار عینیت و ذهنیت جامعه به طور بنیادی تغییر نماید تا بتواند منافع و خواستههای مردم را تآمین کند.
امرو ز تغییر بنیادی سیستم سیاسی در افغانستان نسبت به هر زمان دیگر آمادهتر، مساعدتر و مبرم تر شده است. کشور ما در صد سال اخیر نظامهای متعدد سیاسی، اقتصادی و ایدیولوژیکی را تجربه نمود که هیچکدام از آنها نتوانست افغانستان را از قهقرآ نجات دهد. چونکه این نظامها همه بر پایه تمرکز استبدادی قدرت و در گرو امتیا زخواهیهای لجامگسیخته و انحصار طلبانه گروههای مشخص خانوادگی، قومی و قبیلوی قرار داشتند.
منظور از تغییر سیستم در کشور که عدالت اجتماعی را تآمین کند همانا تغییر ساختار اداری – ارضی مملکت مطابق حقایق بافت قومی، زبانی و مذهبی کشور از سیستم متمرکز استبدادی به سیستم غیر متمرکز فدرالی است.
سروران گرامی!
اساسی ترین مشکل و بدبختی تاریخی مردم افغانستان اعم از جنگهای خانمانسوز چندین دهه، فقر تا ریخی، بیسوادی و جهل همگی بستکی به فقدان عدالت اجتماعی دارد و عدالت اجتماعی هرگز میسر نمیشود مگر اینکه مردم در تعیین سرنوشت خود سهیم باشند و چنین امکانی را صرفآ ساختار فدرالی میتواند میسر سازد.
مشکلات تنها مربوط به اقوام اوزبیک، تاجیک و هزاره نیست بلکه دامنگیر خلق پشتون به شکل بدتر از آنها است. بنآ تغییر نظام اداری – ارضی مملکت برای تمام اقوام کشور یک ضرورت هست.
اصول نظام فدرالی، انارشیسم، ملوک الطوایفی و خود کامگی را هرگز نمیپذیرد. زیرا خوداادیت در چوکات قانون اساسی و اطاعت بدون قید و شرط از قانون دو عنصر مهم نظام فدرالی است. بنابراین به خاطر تحقق نظام فدرالی قانون اساسی فراگیر مرکزی نیاز است تا قوانین ایالتی را زیر چتر خود قرار دهد. همچنین باید یادآور شد که در افغانستان جنگ زده، تحقق نظام فدرالی بدون دیکتاتوری قانون اساسی مرکزی بالای قوانین ایالتی و دیکتاتوری قوانین ایالات بالای جامعه مربوط خویش ناممکن خواهد بود. یعنی اطاعت قوانین ایالتی از قانون اساسی عمومی و اطاعت مردم از قوانین ایالتی شرط اساسی قوام میکانیزم ساختار فدرالی در مملکت میباشد. هدف اصلی اندیشه والای فدرالیسم وصل کردن از طریق تآمین عدالت اجتماعی و رعایت حقوق اساسی و آزادیهای مردم است و نه فصل کردن!
میخواهم از دو مثال تاریخی یادآور شوم که اولین ساختار غیر دولتی فدرا لی در سال 452 میلادی یعنی در اواسط قرن پنجم توسط اسقُف اعظم کلیسای روم به نام «لیو» با متحد کردن همه کلیساهای کاتولیکهای جهان در زیر یک سقف به وجود آمد که این معمای تاریخی با محاصره روم شرقی توسط آتیلا ارتباط مستقیم داشت. این ساختار فدرالی با گذشت 1477 سال به تاریخ 11 فیبروری 1929 میلادی به نام دولت شاهی مطلقه انتخابی واتیکان با سیستم فدرالی اعلام موجود یت نمود. اولین شکلگیری این اتحاد زمانی بود که هنوز فدرالیسم به مثابه یک اندیشه ظاهر نشده بود.
دولت امریکا به مثابه دومین ساختار فدرالی در تاریخ چهارم مارچ 1789 میلادی توسط جنرال جورج واشنگتن با متحد کردن 13 ایالت درحال نزاع به وجود آمد. قسمی که میبینیم در هردو حالت تاریخی ساختار های فدرالی برای وصل کردن بوجود آمده است و نه فصل کردن !
از قرار بعضی از منابع در عصر حاضر 62 کشور جهان اکنون یا کلا با ساختار فدرالی اداره میشود یا اینکه قسمآ برای حل منازعات استقلال طلبی گروههایی از مردم خود از اصول ساختار فدرالی استفاده میکنند. در حالی که در قانون اساسی شان دولت متمرکز یا یونیتار نامیده میشوند. پادشاهی هالند یکی از این دولت ها میباشد.
افغانستان سرزمین مشترک همه ما است، بیائید به خاطر ختم جنگ و برادرکشی، پایان دادن به استبداد تاریخی، ایجا د ملت واحد، تامین عدالت اجتماعی، صیانت از تمامیت ارضی و استقلال واقعی کشور و آله دست نشدن بدست بیگانگان، حرف همد یگر را بشنویم و با اراده جمعی ساختار پوسیده استبدادی یونیتار سنتی مستبد را بدور اندازیم و به یک ساختار مدرن فدرالی متضمن عدالت اجتماعی و تمامیت ارضی است رو آو ریم.
از توجه شما عزیزان سپاسگذارم.