این مقاله به آینده افغانستان زیر سلطه طالبان اشاره می کند که در قالب چند مرحله به نشر خواهد رسید:
چکیده
یک تغییر پاردایمی درحال روی دادن در افغانستان است؛ در حالی که جامعه بین المللی پایان بازی را پیش بینی نکرده است. با وصف اینکه پایان افغانستان فرانرسیده، ولی پایان حقوق مردم افغانستان شروع شده و این کشور در آینده ممکن است به پناهگاه امن تروریستها تبدیل شود.
افغانستان جایی برای تروریزم تحت حمایت دولت و دولت تحت نفوذ تروریزم تبدیل خواهد شد. طالبان هنجارها و رویههای مختلفی را در افغانستان تطبیق کرده اند که درحکمرانی نظام قبلی جایی نداشت و به نظر نمیرسد که این هنجارها و رویهها اکنون تغییر کند.
برای دوری از طالبان، پشتونها حضور کمتر در حکومت داشتند و به اقلیتهای قومی قدرت داده میشد و از آنها خارجیها حمایت میکردند و این امر آنها را در مقابل دولت منتخب قرار میداد.
پیشرفتهای مردم افغانستان در دو دهه گذشه چشمگیر بوده است،؛ ولی این پیشرفتها بسیار شکننده اند و افغانستان پس از خروج امریکا با دولتسازی به حال خود رها شده است و مسئولیت آن به عهده یک گروه تروریستی بدنام گذاشته شده است.
هدف این مقاله تحلیل آینده افغانستان با چشم انداز امارت اسلامی افغانستان (طالبان) همراه با اهمیت ژئوپلیتیک این کشور است. این تحقیق معلوماتی را در مورد آینده افغانستان، تاثیر افغانستان بر منطقه و از بین رفتن حقوق مردم افغانستان به دلیل تسلط دوباره طالبان فراهم میسازد.
مقدمه
بزرگترین دموکراسی جهان مشغول تجلیل از هفتاد و پنجمین سالروز استقلال خود است و در همین روز کابل، پایتخت افغانستان، پس از چندین ولایت دیگر به دست طالبان میافتد. نیروهای ایالات متحده و ناتو در آستانه بیستمین سالگرد حملات یازده سپتامبر براساس یک توافقنامه افغانستان را ترک خواهند کرد و مذاکرات صلح بین الافغانی بین حکومت افغانستان و طالبان شروع خواهد شد.
مذاکرات بین الافغانی قرار بود بین طالبان و حکومت منتخب افغانستان آغاز شود ولی چنین نشد. در نهایت رهبران ارشد حکومت منتخب افغانستان از کشور فرار کردند و قدرت به دست طالبان افتاد. این بدان معناست که یا حکومت حمایت مردم را از دست داده بود و یا سران حکومت و دیگر رهبران افغانستان با انگیزههای خودخواهانه برای نجات جان خود مردم افغانستان را با مشکلات بیشمار تنها گذاشتند.
از آنجایی که دیگر هیچ طرفی برای مذاکرات بین الافغانی در کشور وجود ندارد، طالبان میتوانند به راحتی امارت اسلامی را به عنوان نظام جدید در کشور اعلان کنند. با اینکه ایالات متحده و متحدان آن با شعار دستگیرساختن اسامه بن لادن به افغانستان حمله کردند و امارت اسلامی را که به اسامه بن لادن پناه داده بود، میخواستند از بین ببرند، ولی پس از دو دهه از افغانستان خارج شدند و همان نظام طالبانی سابق، باردیگر بر افغانستان مستقر شده است ولی ایالات متحده به شکست خود در افغانستان اقرار نمیکند.
آینده افغانستان
طالبان از جامعه جهانی میخواست که نیروهای خود را از این کشور بیرون بکشند و تا آن زمان در هیچ مذاکرهای برای تصمیم گرفتن در مورد آینده افغانستان اشتراک نمیکنند. در نتیجه توافقنامهای بین طالبان و ایالات متحده به امضا رسید که در آن تعهدات مشخص دیگری نیز وجود داشت. این توافقنامه بر مذاکرات بین الافغانی برای تصمیم گرفتن در مورد تقسیم قدرت و آینده افغانستان استوار بود.
ولی حالا پس از چند روز از خروج کامل نیروهای ایالات متحده، سران حکومت به شمول رئیس جمهور از کشور فرار کرده اند و طالبان قدرت را به طور کامل قبضه کرده اند. در نتیجه، طالبان هیچ نیازی برای شریک ساختن قدرت نمیبینند و هرطور که بخواهند حکومت میکنند.
طالبان در دور اول حکومت خود از ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ بربیشتر از ۹۰ درصد خاک افغانستان حکومت کردند. در آن زمان نیز طالبان سیاستهای بنیادگرایانهای را در مورد زنان اعمال کردند و آنها را ملزم ساختند تا تمام بدن خود را بپوشانند، حق تحصیل نداشتند و بدون محرم مرد حق سفر نداشتند.
طالبان استادیوم کابل را به مکانی برای اعدام تبدیل کرده بودند. این گروه به افراط گرایی مشهور است و با اینکه گفته میشود دستاوردهای دموکراتیک افغانستان طی دو دهه گذشته حفظ میشود. ولی هیچ سندی برای چنین ادعایی وجود ندارد.
طالبان ادعا میکنند به زنان تا زمانیکه حجاب اسلامی را به طور کامل رعایت کنند اجازه تحصیل میدهند ولی شواهد حکایت از چیزهای دیگری دارد. زمانی که طالبان قندهار را تصرف کردند، نیروهای این گروه وارد عزیزی بانک شدند و کارمندان زن بانک را از آنجا خارج ساختند و آنها را تا خانه هایشان اسکورت کردند و به آنها گفتند که هرگز دوباره سرکار خود برنگردند و اقارب مرد شان را به جای خود معرفی نمایند. این رویداد یک سند اولیه برای درک چگونگی حکومت طالبان در افغانستان در آینده است.
نگرانیها در مورد افغانستان
تروریزم یکی از نگرانیهای عمده جهان در افغانستان است. طالبان دو دهه پیش به القاعده در افغانستان پناه دادند و با این کار خود جان مردم افغانستان را به خطر انداختند. در نتیجه آن ایالات متحده به این کشور حمله نمود و ایده آلهای یک نظام دموکراتیک را در این کشور ایجاد کرد. ولی طالبان با همان ایدئولوژی کهنه و واپسگرا و مقاومت در برابر آموزههای مدرن قدرت را دوباره در افغانستان به دست گرفته اند و با اینکه گفته اند به گروههای تروریستی اجازه فعالیت در خاک افغانستان را نمیدهند و یا اجازه نمیدهند که گروههای تروریستی منافع ایالات متحده را تهدید کنند، ولی هیچ تضمینی برای این کار وجود ندارد.
طالبان در دو دهه در برابر تهدیدهای نظامی مقاومت کرده اند و حتی اگر این گروه به تعهدات توافقنامه دوحه عمل نکند جامعه جهانی گزینه ای جز تحریم اقتصادی این گروه ندارد که به نظر نمی رسد با آنهم بتوان به نتایج مورد نظر دست یافت زیرا این گروه در حال حاضرهم تحت تحریم قرار دارد و با آنهم به شکل زیر زمینی فعالیت دارد.
افغانستان دارای منبع دردسرساز تریاک و نیز منابع دست نخورده طبیعی مانند طلا، پلاتینیوم، مس، نقره، آهن، کرومایت، لیتیوم، آلومینیوم و حتی اورانیوم است.
اگر طالبان بتوانند از این منابع منابع طبیعی به شکل موثر استفاده کنند، آنها کاملا از وابستگی به خارج و حمایت کشورهای تمویل کننده بینیاز میشوند و نیز به یک موفقیت اقتصادی در افغانستان دست مییابند. به احتمال قوی افغانستان به پناهگاه امن تروریستها تبدیل میشود؛ زیرا طالبان قویتر از هر زمان دیگری هستند. نبود نیروهای خارجی و تسلط کامل طالبان بر افغانستان به این گروه مزیت راهبردی میدهد. به طور نمونه اگر طالبان یا سازمان دیگری قصد برنامه ریزی یک حمله تروریستی را داشته باشد، جمعآوری معلومات استخباراتی بسیار مشکل خواهد بود.
رویکردی که طالبان در زمینه استفاده از منابع طبیعی افغانستان قرار است اتخاذ کنند برای آینده این کشور مهم است زیرا با استفاده درست از منابع طبیعی احتمال اشتغالزایی و انکشاف اقتصادی خوب برای این کشور وجود دارد؛ ولی با در نظرداشت رویکرد بنیادگرایانه طالبان نسبت به حقوق زنان برای انکشاف اقتصادی شانس کمی باقی میماند و نیز احتمال جنگ داخلی هم دور از تصور نیست، جنگی که میتواند بر منطقه و جهان تاثیرات منفی زیادی داشته باشد از جمله بحران مهاجرت و بیثباتی سیاسی در افغانستان و تبدیل شدن جنوب آسیا به محل پرورش تروریزم مانند غرب آسیا. شکلگیری گروههای تروریستی در جنوب آسیا شبیه گروههای تروریستی غرب آسیا وجود دارد.
مسأله حقوق بشر نیز یکی از نگرانیهای اساسی است. زیرا حق تحصیل، کار و حیات اجتماعی زنان در حکومت طالبان مانند دور اول حکومت این گروه نادیده گرفته خواهد شد. از بین رفتن آرمانهای دموکراتیک که در دو دهه گذشته به دست آمده بود، تا چند ماه پیش که احتمال مذاکرات بین الافغانی وجود داشت و لغو نظام جمهوری اسلامی تاحدودی ناممکن به نظر میرسید ولی اکنون دیگر به آرزویی برباد رفته میماند.
طالبان هنوز خود را امارت اسلامی افغانستان می نامند و برای کسانی که با حکومت پیشین یا ایالات متحده و متحدان آن کار کرده اند وعده عفو عمومی داده اند، مشروط براینکه افراد یاد شده با طالبان بیعت کنند. مزید برآن، طالبان وعده داده اند که مسئولان ملکی و نظامی را براساس توانایی و استعداد آنها مقرر خواهند کرد تا مصدر خدمت به کشور شوند.
همچنین، طالبان وعده داده اند که نقش های مشخصی به زنان در دستگاه های دولتی مطابق شریعت خواهند داد ولی در این زمینه جزئیات ارائه نکرده اند. آنها همچنین وعده داده اند که تمام فرقههای اقلیت را شامل بسازند و افغانها باهم زندگی کنند زیرا افغانستان سرزمین مشترک همه افغانها است.
و نیز طالبان وعده سپرده اند که جان، مال و عزت مردم را در مقام مسئولیت اساسی شان در برابر ملت حفظ کنند و گفته اند که به داراییهای مردم (زمین، خانه، مارکت، مغازه، وسایط نقلیه و غیره) چشم ندوخته اند. طالبان در یک نتیجهگیری این پیام را به تاجران، صنعتکاران، سرمایهگذاران و کشورهای همسایه فرستاده اند که یک فضای امن برای دیپلماتها، سفارت خانهها، قنسولگریها، و کارمندان سازمانهای خیریه ملی و بین المللی ایجاد خواهند کرد.
ادامه دارد …