تولد و زادگاه شهید عیدمحمد اعتمادی
حجت الاسلام والمسلمین شهید عیدمحمد اعتمادی در سال ۱۳۴۸ در یک خانواده مؤمن، متدین و محروم در ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور قریه نوقدم به دنیا آمد. در کودکی خواندن و نوشتن را در مکتب خانه های محلی فرا گرفت و همچون سایر خانواده های هزاره، در همان کودکی در مشکلات زندگی دستیار و همکار پدر بود.
سفر شهید عیدمحمد اعتمادی به ایران
عیدمحمد اعتمادی در سال ۱۳۶۳ به ایران سفر کرد و در شهر مشهد مقیم شد. وی با عشق و علاقه ای که به تحصیل علم و دانش داشت و تشویق خانواده و بستگان، دروس مقدماتی حوزه را نزد مامایش حاج اعتمادی هزاره ها آموخت.
شهید اعتمادی در سال ۱۳۶۴ به شیراز رفت و در آن جا ضمن کار و تلاش برای امرار معاش، همراه با مامایش مرحوم حسین بخش اعتمادی به مدت دو سال با دفتر سازمان نصر همکاری نمود و در برگزاری برنامه ها، تبلیغ و جذب جوانان به آن دفتر از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد.
او سپس به مشهد بازگشت و در مدرسه علمیه چهارده معصوم گلشهر مقیم شد و باحضور در محضر بزرگان علم و ادب مشهد، دروس حوزوی را ادامه داد. همزمان در برنامه های فرهنگی کتابخانه رسالت مشارکت می کرد. در مناسبت های ملی و مذهبی مقاله می خواند و مدیریت و گردانندگی مراسم را به عهده می گرفت. در جریان مرجعیت آیت الله العظمی محقق کابلی در کنار مامایش حاج اعتمادی سهم گرفت و در سال ۱۳۷۴ با تأسیس حسینیه هزاره ها از همکاران و فعالان این حسینیه بود.
شهید اعتمادی در سال ۱۳۷۴ ازدواج کرد و مجبور شد برای بهبود وضع معیشت به تهران برود اما در آن جا نیز فارغ از دغدغه های فرهنگی، دینی و مسائل مرتبط با سرنوشت مردم و کشور نبود. از همین رو از هر فرصتی برای تبلیغ و آگاهی بخشی عمومی استفاده می کرد و در سخنرانی هایش همواره از مظلومیت تاریخی و سالها رنج و حرمان مردمش می گفت.
بازگشت شهید عیدمحمد اعتمادی به افغانستان
عیدمحمد اعتمادی سال ۱۳۸۲ همراه با خانواده به افغانستان بازگشت و در هرات رحل اقامت افکند؛ منطقه”خوشرود”جایی بود که سالها محل کار و فعالیت فرهنگی و تبلیغی اعتمادی شد. او به عنوان یک عالم آگاه به زمان از ابتدای حضور در هرات تا واپسین لحظات حیات برای تربیت علمی و دینی جوانان و نوجوانان، گره گشایی از کار مردم و آموزش قرآن و احکام الهی تلاش کرد. بر همین اساس در ساخت مسجد امام زمان در خوشرود، کانون فرهنگی آموزشی راه عدالت، ایجادلیسه پسرانه محله خوشرود نقش اصلی و محوری را داشت و در این زمینه ها داوطلبانه و با عشق و علاقه وافر کار و کوشش بسیار کرد.
در سالهای نخست حضور اعتمادی کمتر از ۲۰ خانواده در خوشرود زندگی می کردند و با توجه به دوری از شهر، تهديد های امنیتی ، کمبود امکانات زندگی و… احتمال می رفت که هزاره ها بکلی خوشرود را تخلیه کنند اما استقامت و ایستادگی شهید اعتمادی و یارانش موجب شد که جمع زیادی از مردم مناطق مختلف هزاره جات آنجا ساکن شوند.
او با تعداد کمی از انسانهای بادرک و درد، ماه ها، شبانه نگهبانی می کردند تا اهالی محل با خیال راحت بخوابند. اعتمادی به دلیل اینکه عالم دین و امام جماعت مسجد بود، خط خوبی داشت و در استدلال و اقناع طرف مقابل مهارت داشت؛ بخش عمده کارهای اداری شهرک به عهده ایشان بود. از سوی دیگر شهید اعتمادی خود نیز عاشق خدمت به خلق و کار برای رضای خدا بود لذا برای بهبود وضعیت زندگی همشهریان و همسایه هایش سعی مستمر داشت.
برخورداری مردم شهرک خوشرود از نعمت برق، سرک پخته و لیسه دولتی ای با امکانات و تجهیزات، مدیون تلاش های شبانه روزی و خون دل خوردن های زیاد اعتمادی بود. براثر همین زحمات و خدمات بود که محله دور افتاده خوشرود رونق گرفت و اکنون بیش از ۳۰۰ خانه در آنجا زندگی می کنند.
این همه در حالی بود که اعتمادی زندگی بسیار ساده ای داشت و طی این سالها با این که همواره با مشکلات و مرارت های زندگی دست و پنجه نرم می کرد اما برای رفاه و آسایش همشهریان و همسایه هایش سر از پا نمی شناخت و انگار خود را وقف خدمت به مردم محرومش کرده است.
شهادت شهید عیدمحمد اعتمادی
شهید عیدمحمد اعتمادی عصر روز یک شنبه ۳۰ میزان ۱۴۰۲ اعتمادی برای تشییع و تدفین یکی از مؤمنین به محله کمرکلاغ هرات می رود. در مسیر بازگشت افراد مسلح ناشناس موتر حامل ایشان را متوقف کرده و پس از بازرسی همراهانش، گوشی های سرنشینان را ضبط می کنند اما شهید اعتمادی را از ماشین پیاده کرده با خود می برند.
عناصر مسلح در برابر التماس ها و اصرارهای همراهان می گویند آقای اعتمادی را فقط تا پوسته می بریم. اما زمانی که اقوام و بستگان شهید به پوسته های امنیتی طالبان مراجعه می کنند آنها اظهار بی اطلاعی می کنند. پس از جستجو های زیاد، در نهایت روز دوشنبه یکم عقرب پیکر خونین شهید، از منطقه غوریان پیدا شد و خانواده و بستگان را در غم و اندوه عمیقی فروبرد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.