نشریه راه عدالت
اخیرا با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و رویارویی بیسابقه دو حزب جمهوری خواه که در انتخابات آینده دونالد ترامپ از آن نمایندگی میکند و حزب دموکرات که کاملا هریس از آن نمایندگی میکند، بحث خروج آشفته و افتضاحآمیز نیروهای ایالات متحده از افغانستان و توافق با گروه تروریستی طالبان، در این کشور داغ شده است. به گونهای اکنون قضیه خروج از افغانستان یکی از کانونهای اصلی رقابتهای انتخاباتی است. دونالد ترامپ مرتب از عملکرد بایدن رییس جمهوری فعلی و کاملا هریس رقیب انتخاباتی اش و معاون باید در زمینه خروج از افغانستان انتقاد میکند.
همچنین مایکل مککال رییس کمیته روابط خارجی کانگرس ایالات متحده که از اعضای جمهوری خواه و منتقد بایدن است، نیز مرتب به این قضیه دامن میزند و اخیرا این کمیته گزارش 350 صفحهای را در باره خروج آشفته از افغانستان به نشر رسانده است. در این گزارش با استفاده از دادههای مختلف و مبتنی بر منابع گوناگون و مصاحبه با افراد دخیل در قضیه افغانستان و همچنین برخی مقامات سابق دولت افغانستان، ضعفهای دولت تحت رهبری بایدن و تصمیمهای شخصی او به عنوان رییس جمهور ایالات متحده، نشان داده شده است.
در پاسخ به این گزارش، وزارت خارجه ایالات متحده نیز گزارشی را منتشر کرده است که به نحوی خواسته است مسبب اصلی خروج از افغانستان را، دونالد ترامپ رییس جمهور پیشین ایالات متحده قلمداد کند. زیرا اصل توافقنامه دوحه که خروج بر اساس آن صورت گرفت در زمان ریاست جمهوری ترامپ با گروه طالبان به امضا رسید و اکنون کاملا هریس نیز با استفاده از همین نکته تا حدی موفق شده است که توجهات را در این مورد به سوی دونالد ترامپ بچرخاند.
این متن در واقع گزارشی از گزارش کمیته روابط خارجی ایالات متحده در باره خروج آشفته نیروهای این کشور از افغانستان است که در تاریخ 9 سپتامبر 2024 منتشر شده است.
ارزیابی دلایل رئیس جمهور بایدن برای خروج از افغانستان
در گزارش در ابتدا به دلایل رئیس جمهور بایدن برای خروج از افغانستان پرداخته شده است که به طور عمده به پنج دلیل یا ادعا به شرح زیر پرداخته شده است و هرکدام به طور مفصل مورد ارزیابی قرار گرفته است:
الف- مشوره مشاوران و فرماندهان نظامی ایالات متحده
یکی از استدلالهایی که رییس جمهور بایدن و مقامات دولت ایالات متحده برای خروج ناگهانی و کامل از افغانستان مطرح کرده اند، مشوره مشاوران نظامی و فرماندهان نیروهای آمریکایی و همچنین همپیمانان امنیتی مثل فرماندهان نیروهای ناتو در افغانستان بوده است. بر اساس ادعای آقای بایدن این مشاوران مشوره دادند که نیروهای آمریکایی و همپیمانان نظامی آن هرچه سریع تر و بدون قیقد و شرط باید از افغانستان خارج شوند. بر همین اساس رهبری دولت ایالات متحده تصمیم گرفت که فرمان خروج بدون قید و شرط و فوری را صادر کنند.
اما بر اساس یافتههای گزارش کمیته روابط خارجی این ادعا حقیقت ندارد و اکثر فرماندهان نظامی و مشاوران امنیتی تذکر داده بودند که باید بخشی از نیروهای نظامی ایالات متحده به خصوص 2500 عسکر آمریکایی و 7000 نیروی ناتو به علاوه مشاوران تخنیکی نیروهای امنیتی افغانستان در این باقی بمانند تا دولت افغانستان را در مبارزه با طالبان یاری رسانند. در این گزارش به طور واضح به گفتههای جنرال مکنزی فرمانده سنتکام در هنگام خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان استناد شده است که وی گفته است به صورت واضح به رییس جمهور بایدن گفتم که اگر 2500 نیروی آمریکایی و دیگر نیروهای امنیتی هم پیمان ما در افغانستان باقی نمانند، ارتش و دولت افغانستان از هم میپاشند.
برای رد این ادعای آقای بایدن و مقامات دولت او علاوه بر گفتههای مکنزی به دیگر افراد هم پیمان و مشاوران نظامی و امنیتی نیز استدلال شده است که همگی این ادعا را رد کرده اند. از جمله به سخنان نیک کارتر فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در قالب ناتو در افغانستان، توبیاس آلووود و خالد محمود از دیگر فرماندهان نظامی انگلیسی در افغانستان، نوربرت روتگن رییس روابط خارجی پالمان آلمان، آرمین لاشت از اعضای ارشد حزب حاکم در آلمان، میلوش زمان رییس جمهور چک، آرتیس پابریکس معاون نخست وزیر لتونی، جوزب بورل فونتل رییس روابط خارجی اتحادیه اروپا و گزارش وزارت امور خارجه استرالیا درباره مبارزه با تروریسم که همه موارد فوق تاکید کرده اند که خروج ناگهانی و کامل ایالات متحده از افغانستان یک اشتباه تاریخی بوده است که رهبری دولت این کشور بدون توجه به مشوره ها و پیامدهای احتمالی آن تصمیم گرفته است.
ب- جلوگیری از شروع یک جنگ مجدد با گروه طالبان،
دومین ادعا و استدلال دولت بایدن در باره خروج آشفته از افغانستان هراس از تداوم جنگ با طالبان و کشته شدن بیشتر نیروهای آمریکایی است. بر اساس این استدلال به گفته رییس جمهور بایدن اگر به سرعت از افغانستان خارج نمیشدند باید هزاران نیروی جدیدی از ایالات متحده به جهنم جنگ با طالبان میفرستادند. کاری که هیچ کسی در آمریکا طرفدار آن نبود.
بر اساس یافتههای گزارش این ادعا نیز درست نیست و نیاز به نیروی بیشتر نبود. تنها کافی بود که ایالات متحده 2500 نیروی امنیتی و هزاران نیروی ناتو و همچنین مشاوران نظامی خود را برای حمایت از نیروهای افغانستان امنیتی افغانستان حفظ میکرد تا چنین شکستی اتفاق نمیافتاد.
ج- توانایی جنگ نیروهای امنیتی افغانستان بدون حمایت دولت آمریکا در برابر گروه طالبان،
در این باره نیز رئیس جمهور ایالات متحده بارها در سخنرانیها و گفتگوهای رسانهای خود رهبری دولت افغانستان را مقصر اصلی دانسته اند و گفته اند که باید 300هزار نیروی امنیتی افغانستان از دولت خود دفاع میکردند. بر اساس گفتههای رییس جمهور ایالات متحده مطمین بود که نیروهای امنیتی افغانستان توانایی دفاع از افغانستان را دارد و به این راحتی در کام طالبان سقوط نمیکند. امری که رییس جمهوری افغانستان نیز بارها بر آن تاکید کرده بود.
اما یافتههای گزارش نشان میدهد که مقامات نظامی به خصوص جنرال مکنزی و جنرال میلر از فروپاشی دولت افغانستان پس از ترک نیروهای آمریکایی از افغانستان هشدار داده بودند. آنان تنها در مورد زمان فروپشی کمی اختلاف داشتند اما در اصل فروپاشی و سقوط پس از خروج نیروهای آمریکایی توافق نظر داشتند.
سیکار نیز بعدها گزارش داد که نیروهای امنیتی افغانستان به خصوص قوای هوایی آن به طور کامل متکی به کمکهای ایالات متحده بودند و در همان زمان هم هشداد داده شده بود که اگر نیروهای آمریکایی به طور کامل حمایت خود از بخش هوایی قطع کنند، این بخش که نقش حیاتی در جنگ داشت، فرو خواهد پاشید.
د- امضای قرارداد دوحه که از سوی دولت ترامپ امضا شده بود آمریکا را مکلف به خروج از افغانستان کرده بود،
بخشی دیگر از توجیه دولت بایدن برای خروج آشفته از افغانستان به امضای توافقنامه دوحه میان ایالات متحده و گروه طالبان بر میگردد. بر این اساس توافقنامه دوحه دولت ایالات متحده را مکلف میکرد که هرچه سریع از افغانستان خارج شود و سربازان خود را به کشور باز گرداند. بر اساس متن قرارداد دوحه که در 29 فبروری 2020 به امضای گروه طالبان و ایالات متحده رسیده بود، این کشور باید تا ماه می 2021 خاک افغانستان را ترک میکرد.
اما بر اساس یافتههای گزارش این توافقنامه خروج بدون و قید شرط را مطرح نکرده بود و باید طالبان یکسری شرایطی را فراهم میکرد که تا کنون هم فراهم نشده و طالبان هرگز مطابق این توافقنامه عمل نکرده است.
در این مورد به گفتههای بسیاری از سیاستمداران و جنرالان آمریکایی استدلال شده است که آنان گفته اند در زمان ترامپ توافقنامه به تدریج و مطابق زمان بندی خاص در حال عملی شدن بود ولی وقتی رییس جمهور بایدن به کاخ سفید رسید، همه چیز را یک جانبه و بدون توجه به شرایطی که به عهده طالبان گذاشته بود، عملی کرد و دستور به خروج سریع و بدون توجه به شرایط مندرج در توافقنامه داد. در این گزارش به گفتههای جنرال میلی استناد شده است که وی گفته است در بر اساس توافقنامه دوحه، هفت شرط برای طالبان در نظر گرفته شده بود و هشت شرط برای دولت ایالات متحده که گروه طالبان تنها به یک شرط عمل کرد و آن عدم حمله به نیروهای آمریکایی در زمان خروج بود. اما به باقی شروط هرگز و تا کنون نیز عمل نکرده است.
ه- از بین بردن اسامه بن لادن و تحقق شکست کامل القاعده در افغانستان
یکی از توجیهاتی که رییس جمهور بایدن و مقامات مختلف ایالات بارها مطرح کرده اند، شکست کامل القاعده در افغانستان و به خصوص کشتن رهبر این گروه یعنی اسامه بن لادن بوده است. بر اساس استدلال مقامات آمریکایی حمله آمریکا به افغانستان تنها یک هدف مهم داشت و آن از بین بردن اسامه و شکست القاعده بود. امری که اکنون محقق شده بود و دیگر دلیلی برای حضور نظامی در افغانستان و متحمل شدن مصارف زیاد و کشته شدن سربازان آمریکایی در این کشور وجود نداشت. رییس جمهور بایدن در اوت سال 2021 اعلام کرد که القاعده از افغانستان رفته است و دیگر در این کشور حضور ندارد.
بر اساس یافتههای گزارش اما اکنون بیش از گذشته ثابت شده است که القاعده نه تنها از افغانستان بیرون نرفته است بلکه حضور قوی تر و نهادمندتر دارد. در این گزارش به دو مورد از جمله گزارش شورای امنیت ملل متحد و همچنین کشته شدن ایمن الظواهری در مهمان خانه حقانی در قلب کابل اشاره شده است. بر اساس گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد القاعده هم اکنون در بیشتر از 15 ولایت از 34 ولایت افغانستان حضور دارد و بسیاری از رهبران این گروه به رهبری طالبان هنوز مشوره میدهند و نیز نیروهایی در حال آموزش در پایگاههای مخصوص در خاک افغانستان دارد.
آشفتگی در خروج
بر اساس یافتههای اصلی گزارش، رهبری ایالات متحده وقتی تصمیم بر خروج بدون قید و شرط از افغانستان گرفتند، که نباید چنین کاری میکردند، در هنگام خروج نیز هرگز به درستی عمل نکردند و نابسامانی مطلق در خروج و عملیات تخلیه وجود داشد. بر اساس یافتههای گزارش طالبان چنان از این فرصت استفاده کردند که بلافاصله پس از خروج نیروهای آمریکایی حتی ساختمانی را که روزگاری در اختیار USAID بود در اختیار اعضای القاعده قرار دادند و مهمان خانه مجهز برای ایمن الظواهری شد.
حتی سفارت ایالات متحده به درستی تخلیه نشد و اکثر اسناد و مدارک و تجهیزات آمریکایی در سفارت این کشور در اختیا گروه طالبان قرار گرفت.
بر اساس یافتههای گزارش بنا بود که تخلیه سفارت و همچنین افغانهای در معرض خطر که همکار نیروهای آمریکایی بوده اند در متن برنامه برنامه ریزی خروج باشند اما به یک باره از متن برنامه ریزی ها حذف شدند و کسی به آنها توجه نکرد. بر اساس این گزارش یک ناهماهنگی و آشفتگی مطلق میان سفارت، وزارت خارجه و وزارت دفاع ایالات متحده در هنگام تخلیه وجود داشته است و هیچگونه برنامه ریزی قبلی در این مورد وجود نداشته است و نهادهای ذیربط به درستی با همدیگر مرتبط نبوده اند.
در این بخش گزارش به خصوص کسانی که دارای کیس SIV بودند و دیگر همپیمانان نیروهای آمریکایی به امان خدا رها شدند و تا کنون نیز در افغانستان و یا در کشورهای دیگر در بلاتکلیفی مطلق قرار دارند و هنوز به آمریکا منتقل نشده اند.
بررسی تاریخوار خروج و رها کردن پایگاههای نیروهای آمریکایی
بخشی از گزارش به بررسی رها کردن پایگاههای آمریکایی از سوی نیروهای این کشور بر اساس تصمیم رهبری دولت برای خروج از افغانستان اختصاص یافته است. بر اساس این گزارش اکثر پایگاهها و تجهیزات نظامی ایالات متحده به تدریج و یکی پس از دیگری در اختیار گروه طالبان قرار گرفته است و در واقع شرحی از چگونگی تسلط طالبان بر این پایگاهها و تجهیزات است.
در پایان این بخش همچنین به حادثه تروریستی که در 26 آگست در میدان هوایی کابل اتفاق افتاد پرداخته شده است که در آن ده ها افغان و سیزده افسر آمریکایی کشته شدند.
اشتباهات کلیدی دولت بایدن در برنامه خروج از افغانستان
دولت تحت رهبری جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در هنگام خروج از افغانستان دچار یکسری اشتباهاتی شد که در نهایت وضعیت کنونی افغانستان و همچنین شکست ایالات متحده در افغانستان را رقم زد. برخی از آن اشتباهات به شرح زیر است:
الف- عدم تامین امنیت کابل از سوی نیروهای آمریکایی
جنرال مکنزی در سپتامبر 2021 گفته است که ما توانایی تامین امنیت کابل را نداشتیم. زیرا نه منابع کافی در اختیار ما گذاشته شده بود و نه چنین تصمیمی از سوی رهبری ایالات متحده اتخاذ گردیده بود.
بر اساس یافتههای گزارش مقامات طالبان در پانزدهم آگست 2021 با زلمی خلیلزاد و جنرا مکنزی در دوحه دیدار کردند و پیشنهاد دادند که امنیت کابل را در زمان تخلیه نیروهای آمریکایی به عهده داشته باشند. به گفته خلیلزاد آنان این پیشنهاد را فورا به کاخ سفید فرستادند اما هیچ پاسخی از سوی وزارت امور خارجه و یا وزارت دفاع ایالات متحده دریافت نکردند.
ب- ورود نیروهای داوطلب و کهنه سربازان آمریکایی به برنامه تخلیه
ورود نیروهای داوطلب و کهنهسربازان آمریکایی که برای نجات افغانهای همپیمان خود و همچنین روزنامه نگاران، مقامات دولتی سابق، نیروهای اردوی افغانستان و کسانی که به آمریکاییها کمک کرده بودند، یکی از نشانههای مهم در هرج و مرج و آشفتگی خروج ایالات متحده از افغانستان است. این مساله نشان میدهد که رهبری دولت بایدن هیچ برنامه منظم و از پیش طراحی شده برای تخلیه آمریکایی ها و همپیمانان آنان نداشته است. بسیاری از نیروهای داوطلب بعدا شهادت دادند که هیچ برنامهای از سوی وزارت خارجه و وزارت دفاع ایالات متحده و نیروهای آمریکایی مستقر در کابل وجود نداشته است. به همین خاطر خیلی از کسانی که در روند تخلیه شامل شدند اصلا کسانی نبودند که باید تخلیه میشدند و هزاران نفر دیگر که همواره تحت تعقیب طالبان قرار گرفته اند هنوز هم در داخل افغانستان هستند و یا بسیاری از آن ها توسط طالبان کشته شده اند و مورد آزار و شکنجه قرار گرفته اند.
ج- کشتار آزادانه طالبان
یکی از مواردی که نشان میدهد که برنامه تخلیه هرگز موفق نبوده است و ایالات متحده هیچ برنامهای از قبل برای آن نداشته است، تداوم کشتار و شکنجه نظامیها و مقامات پیشین دولت افغانستان و کسانی است که با آمریکاییها کار کرده بودند. یک تحقیق در سال 2022 نشان میدهد که نزدیک به 500 نفر از این افراد به دست طالبان به طرز وحشیانهای کشته شده اند.
د- طالبان به مثابه دشمن یا دوست؟
در روزهای تخلیه برای رساندن افراد به دروازههای میدان هوایی کابل و نیروهای آمریکایی، نیروهای ایالات متحده به همکاری طالبان اعتماد کردند و افرادی را که این گروه به آمریکایی ها میرساند شامل روند تخلیه می کردند. حتی بعد از روند تخلیه روایتهای متفاوتی از سوی مقامات آمریکایی در باره طالبان و اطمینان به این همکاری این گروه ارایه شده است. برخی از مقامات گفته اند که طالبان هرگز نخواسته اند تا افراد مستحق را شامل روند تخلیه بسازند و به دروازههای میدان هوایی کابل راه دهند. اما برخی دیگر از این همکاری طالبان با اطمینان بیشتر سخن گفته اند.
این مساله نشان میدهد که هیچ برنامهای برای خروج و انتقال آمریکایی ها و افغان های در معرض خطر وجود نداشته است.
ه- ناکامی در هماهنگی با متحدان
روند آشفته خروج و تخلیه و هم نابسامانی در این پروسه نشان میدهد که ایالات متحده هیچ برنامه طراحی شده از قبل در زمینه هماهنگی با همپیمانان و متحدان بین المللی خود بجز بریتانیا نداشته است. جنرال سالیوان بعدا افشا کرد که ما در هنگام برنامه تخلیه اجازه نیافتیم که با دیگر متحدان از جمله نیروهای ترکی که امنیت میدان هوایی کابل را به عهده داشتند، هماهنگی لازم را داشته باشیم.
و- عدم هماهنگی میان وزارت امور خارجه و کنگره
بر اساس یافته های گزارش بعد از این که روند تخلیه ناکام ماند و بسیاری از شهروندان آمریکایی و افغانهای در معرض خطر پس از توقف برنامه تخلیه در افغانستان باقی ماندند و جان در خطر بودند، از طرق مختلف به کنگره و نمایندگان دسترسی پیدا کردند و درخواست کمک دادند. اما درخواست کنگره با دیوارهای سفت و سخت قوانین وزارت خارجه مواجه گردید. وزارت خارجه در این زمینه عمدا یا از روی سهل انگاری همکاری درست با کنگره نکرد و بدین ترتیب جان هزاران نفر در افغانستان تحت حاکمیت طالبان به مخاطره افتاد.
سقوط پس از سقوط
پس از خروج آشفته ایالات متحده از افغانستان و سقوط دولت افغانستان، روندی دیگر از سقوط آغاز گردید که تا کنون ادامه دارد. اکنون در افغانستان شرایطی حاکم است که طالبان ایالات متحده را مجبور کرده است که به بهانه های مختلف میلیونها دالر به آنان بپردازد و در عین حال هزاران انسان در معرض خطر در افغانستان گیر مانده اند و هزاران نفر دیگر توسط طالبان کشته شده اند. از سوی دیگر گروههای تروریستی هم چون القاعده و داعش خراسان مکانی امن برای رشد و تقویت خویش یافته اند و سرگرم آموزش طراحی حملات تروریستی هستند. حملاتی که در آینده ممکن است گریبان ایالات متحده را بگیرند.
در این بخش گزارش به پیامدهای خروج آشفته ایالات متحده از افغانستان و شکست این کشور در جنگ افغانستان پرداخته است. علاوه بر قتل و شکنجه هزاران نیروی امنیتی و مقامات سابق دولت افغانستان و دیگر هم پیمانان توسط طالبان، مساله وخامت وضعیت حقوق بشر، نقض گسترده حقوق زنان، فروپاشی همه زیرساخت های انسانی که در طی بیست سال به وجود آمده بود، فرار هزاران کادر متخصص و مسلکی از افغانستان، در دام افتاد نیروهای امنیتی سابق افغانستان از سوی کشورهای همسایه به خصوص ایران و ده ها پیامد دیگر، سقوط پس از سقوط را به دنبال میآورد. ایالات متحده تنها در جنگ شکست نخورده است بلکه در همه زمینه ها شکست خورده است و تنها دولت افغانستان سقوط نکرده است بلکه همه چیز در افغانستان سقوط کرده است و هر لحظه سقوط پس از سقوط فرا می رسد.
نتیجهگیری
گزارش در بخش نتیجهگیری از گفتههای هالبروک یکی از مقامات عالی رتبه پیشین ایالات متحده در توجیه این شکست یاد میکند که میگوید: «ما نباید نگران باشیم. ما تجربه چنین روندی را از جنگ ویتنام داریم. قبلا نیکسون و کیسنجر با چنین شکستی کنار آمده اند. ما نمیتوانستیم فرزندان خود را در کام مرگ بفرستیم که به خاطر حقوق زن جان خویش را از دست دهند.»
مفاد این گفته هالبروک که از همکاران نزدیک رییس جمهور بایدن نیز بوده است، بنیاد اصلی نگاه رهبری ایالات متحده در هنگام خروج از افغانستان را نشان میدهد. در واقع رهبری دولت ایالات متحده با چنین ایدهای مردم ایالات متحده و نیز بسیاری از ناظران را گمراه کرده است. بدین ترتیب وضعیتی پیش آمد که نباید میآمد. در نهایت گزارش نتایج زیر را از روند آشفته خروج و تخلیه ارایه کرده است:
الف- عدم پاسخگویی
پس از خروج آشفته از افغانستان، با این که دولت و همه مسولان ایالات متحده این تصمیم و نحوه خروج را یک «شکست استراتژیک» و «پایان زشت» نامیدند، اما هیچگونه تصمیم عملی در زمینه جوابگویی به این شکست مفتضحانه صورت نگرفت. به عنوان مثال در برخی از کشورها از جمله هلند و بریتانیا تحقیقات هدفمندی را در زمینه کوتاهی در خروج از افغانستان انجام دادند و حتی مقامات مربوطه در این دو کشور برکنار شدند. اما در ایالات متحده تمام مقامات دخیل در این شکست استراتژیک هنوز بر مناصب خویش باقی هستند و حتی دولت بایدن تحقیقات «سیگار» را در زمینه شکست ایالات متحده در جنگ افغانستان را متوقف کرده است.
ب- گامهای بعدی
وزارت امور خارجه ایالات متحده در زمینه ارائه اسناد لازم برای کمیته روابط خارجی کنگره که بنا بود در تحقیقات از آنها استفاده شود، همکاری نکرد و این کمیته را با مشکل مواجه کرد. اسنادی در زمینه خروج آشفته ایالات متحده از افغانستان، رها کردن صدها شهروند آمریکایی و هزاران همپیمان ایالات متحده در حاکمیت وحشت طالبان، همکاری دیگر همپیمانان بین المللی در روزهای خروج، هماهنگیها و تصمیمات مقامات در این روزها، ارتباطات با دیگر بخشها و همپیمانان، عملکرد طالبان در این روزها و دیگر موارد لازم بود که وزارت خارجه هیچ یک از این موارد ار در اختیار ما قرار نداد.
اگر وزارت خارجه همچنان به انکار و عدم تمکین در زمینه ارائه اسناد و مصاحبههای تعدادی از مقامات خود ادامه دهد، کنگره مجبور است که مقامات این وزارت در تمام سطوح به کنگره احضار کند و آنان را وادار به پاسخگویی کند. همچنین مقاماتی در سطوح مشاور شورای امنیت ملی ایالات متحده و وزیر امور خارجه فعلی در لیست هستند که باید برای پاسخگویی و شهادت در مورد خروج از افغانستان در کنگره حاضر شوند.
هنوز ابعاد بیشتری از خروج و روند تخلیه از افغانستان پنهان و مبهم مانده است که با شهادت مقامات اصلی و مرتبط با قضیه تخلیه روشن خواهد شد و سوالات بیشتری جواب خواهد یافت و ممکن است سوالات دیگر به وجود آید. به هر صورت این پرونده هنوز ناتمام است و همچنان تحقیقات در این زمینه لازم است و ادامه دارد.
منبع: نشریه راه عدالت، شماره ۱۵