با تمام واکنشهای منفی که تصمیم اخراج مهاجران افغانستانی از پاکستان در سطح بین المللی داشته است، دولت این کشور همچنان مصمم به اجرای طرح اخراج اجباری است و تا کنون هیچگونه انعطافی از سوی مقامات این کشور دیده نشده است و روند اخراج به شدت ادامه دارد.
طی روزهای گذشته نزدیک به دوصدهزار پناهنده وارد افغانستان شده اند و بر اساس گزارشهای خبری صف مهاجران در مرز تورخم میان پاکستان و افغانستان به هفت کیلومتر رسیده است. بر اساس گزارشهای خبری و چشمدیدهای کاربران شبکههای اجتماعی بدرفتاری پلیس پاکستان با مهاجران و در مواردی اخاذی از آنان به گونه بیسابقهای اوج گرفته است.
بدون شک تصمیم پاکستان مبنی بر اخراج اجباری پناهجویان مشکلات زیادی را هم در پاکستان و هم در افغانستان بر مهاجران تحمیل کرده است و به معنای واقعی کلمه یک بحران انسانی بهتمام معنی است. اما پرسش اساسی این است که چرا دولت پاکستان به صورت غیر منتظره و ناگهانی چنین تصمیمی اتخاذ کرده است و دست به اخراج گسترده پناهجویان افغانستانی زده است؟ چرا سران طالبان در برابر این بحران تا کنون به طرز معنیداری سکوت کرده اند و یا رضایت ضمنی نشان داده اند؟ در این گفتار تلاش میکنم به زوایای پنهان و سیاسی اخراج اجباری پناهجویان در دو سطح دولت پاکستان و گروه طالبان بپردازیم.
دولت پاکستان؛ اخراج اجباری پناهجویان بر مبنای عمق استراتژیک
از تصمیم ناگهانی تا نحوه مواجهه دولت پاکستان با روند اخراج اجباری پناهجویان از پاکستان چنین به نظر میرسد که این تصمیم بیش از آنکه مبتنی بر مسایل حقوقی و قانونی باشد بر بنیاد اهداف سیاسی و امنیتی گرفته شده است.
پیش از این بارها مقامات پاکستانی از دست داشتن شهروندان افغانستان در رخدادهای امنیتی این کشور سخن به میان آورده بودند. به طور مشخص در ماههای گذشته مقامات دولت پاکستان از دست داشتن شهروندان افغانستان در حملات تروریستی علیه نیروهای امنیتی این کشور اظهار نگرانی کرده اند و سرفراز بوگتی وزیر داخله/ کشور پاکستان در چهارم اکتوبر گفت که از 24 قضیه بمبگذاری و حمله انتحاری در سال جاری در 14 قضیه اتباع افغانستان دست داشته اند.
از سوی دیگر به دلیل روابط نزدیک میان طالبان افغانستان و طالبان پاکستان و خطری که از این نزدیکی اکنون احساس میشود، دولت پاکستان تصمیم گرفته است تا طالبان را در افغانستان تحت فشار قرار دهد و یکی از راههای فشار بر این گروه، مواجه کردن آن با سیلی از مهاجران تازه برگشته است که مدیریت چنین بحرانی هرگز در توان گروه طالبان نیست.
علاوه بر موارد فوق مشکلات اجتماعی و امنیتی که میلیونها مهاجر بر یک کشور تحمیل میکند، مساله کمی نیست. وزیر داخله/ کشور پاکستان به تازگی به طور واضح از این بابت اظهار نگرانی کرد و گفت که ما نمیدانیم که شهروندانی که از افغانستان در پاکستان بدون مدرک اقامتی زندگی میکنند، در یک مدرسه دینی هستند یا پیشنماز یک مسجد و یا در میان تروریستها و قاچاقبران؟
اما مهمترین مسالهای که به نظر میرسد در پشت این تصمیم پاکستان قرار دارد، تثبیت «مرز دیورند» است.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که دولت پاکستان از وضعیت آشفته افغانستان و عدم مشروعیت حاکمیت موجود و همچنین دیگر گزینهها از جمله اخراج مرزگذاری میان مهاجران و اتباع این کشور تلاش میکند وضعیت مرز میان دو کشور را یکبار برای همیشه مشخص کند. زیرا در افغانستان هنوز از اصطلاح «خط فرضی دیورند» استفاده میشود و ادغام اجتماعی بیش از حد میان شهروندان پاکستان و افغانستان بر این ابهام دامن زده است که گویا ساکنان این طرف مرز و آن طرف مرز دارای «سرنوشت مشترک»، «احساسات مشترک» و «ارزشهای مشترک» هستند.
این بهمپیوستگی میان برخی از شهروندان افغانستان و شهروندان پاکستانی به قدری است که هنوز برخی از شهروندان افغانستان در پاکستان پس از چهل سال سکونت در این کشور مدرک اقامتی معتبر ندارند و به آن نیازی پیدا نکرده اند.
انورالحق کاکر نخست وزیر موقت پاکستان در تازهترین اظهارات خود سخنانی بر زبان آورده است که این گمانه را تا حد زیادی تقویت میکند. او در یک سخنرانی به تازگی گفته است: «شما میدانید که ما پشتونها صد سال پیش توسط نیاکان خود فروخته شدیم. بدون شک که کویته و پیشاور بخشی از خاک افغانستان بود. اما در زمان تعیین مرزهای شرقی و جنوبی افغانستان و هند بریتانیوی، این مناطق بر اساس معاهده گندمک به چند روپیه فروخته شده است».
بدین ترتیب از نگاه نخست وزیر پاکستان که خود یک پشتونتبار است قضیه مرز دیورند تمام شده است و همه باید این موضوع را درک کنند.
در همین زمینه دولت پاکستان در روزهای اخیر تصمیم گرفته است تا بر رفت و آمد آزادانه شهروندان افغانستان و پاکستان میان دو کشور قیودات جدیدی وضع کند. بر مبنای تصمیم جدید هر شهروند افغانستانی و پاکستانی که میخواهد به دو کشور سفر کند، باید دارای ویزه معتبر و پاسپورت باشد. پیش از شهروندان دو کشور به خصوص ساکنان دو طرف مرز روزانه میتوانستند با تذکرههای معمولی دو کشور رفت و آمد کنند.
بدین ترتیب اظهارات تازه نخست وزیر موقت پاکستان و تصمیم این کشور مبنی بر وضع شرایط جدید برای رفت و آمد ساکنان دو طرف خط دیورند نشان از عمق استراتژیک این کشور دارد که همان تثبیت مرز میان دو کشور و از بین بردن داعیههای خیالی نسبت به این مرز است. عمق استراتژیک دولت پاکستان نسبت به افغانستان همواره معطوف به مساله مرز دیورند بوده است. مرزی که اکنون مقامات این کشور مجادلات در مورد آن را بیهوده و تمام شده تلقی میکنند.
طالبان؛ رضایت بر مبنای ژئوپولیتیک تسلط
در این سوی مرز، گروه طالبان که حالا حاکمیت افغانستان را در اختیار دارد، تا کنون با سکوت نسبت به قضیه اخراج اجباری پناهجویان از پاکستان برخورد کرده است. از این سکوت، گاهی رضایت ضمنی نیز به مشام میرسد. نحوه برخورد و خوشحالی مقامات پایینرتبه طالبان از بازگشت مهاجران بیپناه به کشور نشان میدهد که این گروه از این قضیه چندان خشمگین هم نیستند.
گرچه در روزهای اخیر انتقادات مطرح شده در شبکههای اجتماعی و رسانهها از سکوت طالبان سبب شده است تا اظهارات جسته و گریخته و ناهماهنگ از سوی برخی از مقامات طالبان به گوش برسد ولی در نهایت این گروه از بازگشت بیش از یک میلیون مهاجر از پاکستان راضی به نظر میرسد و آن را برای تحقق آرزوهای دیرین خویش مفید میشمارند.
نهادهای بین المللی در باره فاجعه انسانی در افغانستان پس از بازگشت پناهجویان به افغانستان و فقدان هرگونه امکانات برای آنان هشدار داده اند. بر اساس این هشدارها نه تنها مهاجران تازه برگشته بلکه تمام مردم افغانستان از این روند متاثر خواهند شد. زیرا اضافه شدن یک میلیون یا بیشتر از آن بر جمعیت کشوری که هیچگونه زیربنای اقتصادی و معیشتی در آن فراهم نیست، مشکلاتی را به بار خواهد آورد که غیر قابل پیشبینی است.
طالبان اما، علیرغم این هشدارها و بحرانی که بر اثر بازگشت سیلآسای مهاجران با آن مواجه است، ظاهرا راضی به نظر میرسند و گاهی این رضایت از سوی برخی مقامات این گروه ابراز شده است. دلیل این رضایتمندی در چیست؟
ملایعقوب وزیر دفاع گروه طالبان که خود تقریبا بیشتر عمر خود را در پاکستان گذرانده است و گفته میشود خانواده اش هنوز در پاکستان است، گفته است که اقدام پاکستان در زمینه اخراج اجباری مهاجران «زور افغانها را زیادتر میکند». قبلا سخنگوی طالبان نیز گفته بود که این گروه از بازگشت مهاجران استقبال میکند و آنان به خانه خویش میآیند. برخی از اعضای طالبان که در رسانهها و شبکههای اجتماعی فعال هستند نیز از پناهجویان در مرز تورخم با دستههای گل استقبال کردند.
در روزهای اخیر اگرچه برخی از سران طالبان واکنشهای نسبتا تندی در باره اخراج پناهجویان داشته اند. اما این واکنشها به تازگی و پس از انتقادهای گسترده از گروه طالبان صورت میگیرد.
به نظر میرسد مقامات این گروه در آینده مخالفتهایی با این اقدام پاکستان انجام خواهند داد ولی در نهایت به بازگشت بیش از یک میلیون مهاجر از این کشور راضی هستند. مهمترین دلیل رضایت طالبان به سیاستی بر میگردد که برخی از تحلیلگران در افغانستان از آن به عنوان «ژئوپولیتیک تسلط» یاد کرده اند.
ژئوپولیتیک تسلط در گذشته مبتنی بر هژمونی قومی و سرکوب اقوام دیگر بود که از سوی حاکمان افغانستان در این کشور اعمال میگردید. حالا طالبان بر آن یک بخش دیگر نیز افزوده اند که سلطه ایدئولوژیک است. این گروه در درخواست پاکستان مبنی بر مهار گروه طالبان پاکستانی (TTP) ناکام شده است و گفته میشود این ناکامی از سوی طالبان افغانستان عمدی بوده است. زیرا طالبان همانگونه که به دنبال تسلط کامل قومی در افغانستان هستند و راه پیشینیان خود را ادامه میدهند، رویای تاسیس یک خلافت/ امارت اسلامی را نیز در سر میپرورانند.
بدون تردید این گروه هرگز گروههای تروریستی و همپیمان خود را که در طول بیست سال همگام با آن علیه نیروهای امنیتی سابق افغانستان جنگیده اند سرکوب نخواهد کرد.
طالبان تا کنون از هر دو ظرفیت احساسات قومی و احساسات ایدئولوژیک به خوبی استفاده کرده و کمبود عدم مشروعیت خود را در داخل افغانستان حداقل تا کنون از همین طریق جبران کرده اند. بنابراین این گروه برای هژمونی قومی و همچنین هژمونی ایدئولوژیک از هر امکانی استفاده خواهد کرد و دربدری و عقبماندگی یک ملت در برابر چنین داعیهای در نزد آن هیچ ارزشی ندارد.
وقتی بیش از یک میلیون مهاجر از پاکستان، بدون اینکه سرپناهی در افغانستان داشته باشند، بر میگردند، در نهایت مجبور خواهند بود که در نقاطی که طالبان تعیین میکنند، زندگی کنند. این تعداد یک امکان بالقوه و قوی را برای برهم زدن ترکیب جمعیتی افغانستان به خصوص در نقاطی که طالبان میخواهند، ایجاد خواهند کرد. به زودی احتمالا شاهد اسکان بیشتر آنان در مناطقی از شمال افغانستان خواهیم بود که پروژه آن قبلا نیز از سوی طالبان کلید خورده بود.
علاوه بر آن اگر روزی طالبان به سربازان فداکار و رایگان برای هر پروژه امنیتی و نظامی ضرورت داشته باشند، بهترین کسانی که از میان آنان سربازگیری خواهند کرد، همین پناهجویانی هستند که پس از سالها از پاکستان بر میگردند.
سخن آخر
ظاهرا از اخراج اجباری پناهجویان افغانستانی از پاکستان هم دولت پاکستان راضی به نظر میرسد و هم گروه طالبان. اتهامهای زیادی از سوی مخالفان طالبان و شخصیتهای سیاسی و مقامات دولت سابق بر طالبان وارد شده است که این اقدام پاکستان در هماهنگی با گروه طالبان صورت میگیرد. این ادعا چه درست باشد و یا نباشد، یک تعامل نانوشته میان دو طرف دیده میشود و هر دو طرف از این بازگشت راضی به نظر میرسند.
دولت پاکستان به دلیل تثبیت عمق استراتژیک این کشور در روابط با افغانستان تا کنون به هیچیک از انتقادات و هشدارهای کشورها و نهادهای بین المللی و پیامدهای ناگوار انسانی این قضیه توجه نکرده است و همچنان در حال اخراج مهاجران بیپناه است. سران طالبان نیز بدون توجه به پیامدهای انسانی این قضیه و بحرانی که صدها هزار انسان با آن مواجه هستند به اهداف بلندمدت و توسعهطلبانه خویش میاندیشند.
در این میان متاسفانه آن چه برای مهاجران بیپناه میماند رنج و دربدری است. مهاجرانی که یک عمر در پاکستان آواره و غریب بوده اند، حالا در افغانستان نیز آواره و خانه به دوش خواهند بود. گروه طالبان هیچ ظرفیتی برای اسکان مجدد و فراهم کردن یک زندگی آبرومندانه برای مهاجران تازه وارد ندارد.